شب سنگسار، شب يلدا


Share/Save/Bookmark

شب سنگسار، شب يلدا
by Mohammad Ali Esfahani
21-Dec-2007
 

فرداشب، شب يلداست. و من که سال هاست شب يلدا را گم کرده ام، از ديشب تا حالا، و فکر می کنم تا بعد، به فکر شب های يلدايی افتاده ام که هر سال، هر ماه، هر هفته، و هر شب، تکرار می شوند: شب يلدای محکومان به اعدام. شب آخر. طولانی ترين شب. و سياه ترين شب.کدام ميلاد؟ کدام مهر؟ برای آن کس که می داند فردا اعدام خواهدشد؟ و شنيع ترين شکل اعدام، سنگسار است. سنگسار مهر. سنگسار ميلاد. سنگسار زندگی. سنگسار عشق. رفتم و شايد برای تسکين خودم، و يا ـ چه می دانم ـ شايد برای فريب خودم، «شب سنگسار» را از يکی از مجموعه هايم: مجموعه ی «در حجم شعر، با نفطه چين نثر» باز خواندم. باز خواندم و باز خواندم و باز خواندم و باز نوشتم.

شب سی ام آذرماه ۱۳۸۶
محمد علی اصفهانی

--------------------

شب سنگسار

پس آنگاه، به خود نگريست. در آيينه يی كه نبود. چشمانی به راه در انتهای بن بست شايد.
پس آنگاه، گيسوان بافته اش را گشاد. سياه، چون شب شاعران دور. بی شمعی و پروانه يی امّا.

پس آنگاه، از ارتعاش ِ دستانش بر خويش لرزيد. به دو زانو نشست. در خود فشرد. و برخاست.

پس آنگاه، گريست
مرغی پريد.

گرمای پستان هايت، می شد تفسير نياز ساده ی كودكی شود به حيات.
و مردی به زنده ماندن.
وقتی كه زندگی را با آفتابه يی، در مستراح های عمومی می شويند.

پس آنگاه، در چال ِ گونه هايش گم شد. در بی انتها. تا بی انتها.
از بی انتها.
آه ! تو فراموش شده ای.
فراموش شده ای تو، آه !

مرغی كه پريد، كودكی تو بود.

چشمان خيسش را، خيالِِ خوابی نبود.
در ادامه ی خود، سرريز می شد. بی آن كه سر رفته باشد.
پس آنگاه، از آيينه، گريخت.

بوی نان بود كه می آمد. و صدای سوت سوتك.
در ياد ِ باد.
آ
آ
آ
آب.
تمام نيمكت ها، خالی بودند. روی تمام ميز ها خاك نشسته بود.
از همان روزی كه زنگ آخر خورد.
كه زنگ آخر، خورده بود.

تو بسترت را با خود خواهی برد. از خانه يی كه ديگر نيست. تا خانه يی كه ديگر نخواهد بود.
ميان هيچ و هيچكجا، از اين پس.
ميان هيچ و هيچكجا، چيزی تكان تكان می خورد.

سكوتِ های و هوی هياهو، امّا نمی گذاشت هيچ و هيچكجا را ديد. يا كه شنيد.
و يا كه از كسی پرسيد.

در انتظار، نخواهی ماند.
واقعه، در راه است.

همه وقتی كه می خندند، گونه هايشان چال نمی افتد. اين تويی كه گونه هايت چال می افتد وقتی كه می خندي.
قشنگ می خندی تو !
بخند !

تا من از كوچه های بی ترحّم، به چال گونه های تو بگريزم.

پس آنگاه، چهار خانه كشيد روی زمين.
و در هر خانه، سنگی نهاد.
سنگ قبری.

سوگواران می گذشتند.
ژنده وار.

ژنده وار می گذشتند و چيزی می خواندند سوگواران.
و هيچكس نمی شنيد.
نه اين كه نخواهد بشنود كسی چيزی. كسی نمی شنيد چيزی امّا. تقصير سوگواران نبود اين.
اين، تقصير هيچكس نبود.
جز هيچكس.

و پريد.
لی لی، لی لی، لی لی.
لی لی.

پس آنگاه، پشت پنجره، سايه يی را ديد كه وحشتزده می گريخت.

تو هميشه از خود گريخته ای. بی آن كه خواسته باشی اين را.
گريز، نه سرنوشت تو، كه سرگذشت تو بود.
و گذشت.

گيسو سياه !
ابرو كمان !
مژگان بلند !
چشمان، شبانه وار !

دخترانه بود.
دخترانه ی دخترانه بود.
فقط می بايست، فرق از ميان بگشايد؛ گيسو دوتا كند؛ و روی دو گوش بياندازد.
دخترانه بود.

پس آنگاه، فرق از ميان گشود. گيسو دوتا كرد، و روی دو گوش انداخت.

شنگول !
شيطان بلا !
ها ها !

اگر از آن طرف ِخودت بالا می آمدی !
مثل دم صبح.
كه تا آدم چشم برهم می زند، از آن طرف ِ خود، بالا می آيد آن نهر سپيد.
و بعد،
جاری می شود.
و بعد،
ديگر نمی شود ديدش.

دلم هوای تو كرده است.
ناديده ی متجلّی !

پس آنگاه، در، گشوده شد.
بی كوبه يی بر آن.
و دو سايه تو آمدند.
و بردندش.

پس آنگاه، چيزی فرو ريخت.
و من، در زير سنگپاره ها، مدفون شدم پس آنگاه.

شب هشتم مارس ۲۰۰۵

www.ghoghnoos.org


Share/Save/Bookmark

 
default

Faribors ....

by AnonymousJPN (not verified) on

It's very hard to make sense of your writings. I can never follow your comments; your style of writing needs to be worked on.


default

REPLY : NEFRIN...................................

by Faribors maleknasri M.D. (not verified) on

Ey Khak bar sar-e un irani haei keh hanuz tarafdari-e akhund ha ra mikonan !
Comment: the problem is: Akhunda be tarfdarie hich ziruhi mohtaj nistand.
Elahi beh zamin-e garm bokhoran,un iranihaei keh hanuz ba dolate nekbat bare eslami moameleh mikonan va poul mifrestand beh Iran ta bereh touye jibe akhund ha ! .
Question: Do you mean the French Government? the russian? Britons? Or the cheny, I mean the permanently barking and grunting gentlman who maked Oil-Deals in Gulf, also with Islamic Republic of Iran, do you mean him?
Elahi 7 haft jadd va abde un iranihaei keh dar Europe va U.S.A Canada az babate nokarieh akhund ha poul migiran, touye ghabr atish begireh .
Comment: Some poeple mean: better nokarieh Akhondha dar barabnar pool than nokarieh bi jireh va mavajeb baraye ajnabi. Every body can have her/his own choice.
Elahi tikeh tikeh beshavand iranihaei keh eslam ro beh Iran tarjih midahand.
Comment: AMIN YA RABELALAMIN= master of both worlds.
Elahi khuneh va zendegieh un iranihaei keh miran sefarat hayeh iran dar kharej va khayeh mali mikonan besuzad va az bein beravad !
Question: massaleh dar in ast ke Sefaratha kollan vorud ashkhassi ke Silk-handkerchief hamrah darand mamnuo elam dashte. You know the problem with silk handkerchief?
Elahi cancer-AIDS begireh un irani keh vatan-e ma ro beh khareji mifrusheh !
Comment: Shuma chera asslan vatanat ra dadi dast una? shuma(ha) khodat(khodetan) vatanetan ra be tassahob an vatanfrushha dar avardi. hala dige jaye Geleh nisst.
Marg bar radical hayeh eslami va nokaraneshan . Comment: baz ham yek massaleh peida shod. radikalhaye eslami nokar nemigirand va faghat ba radikalhaye eslami hamkari mikonand.
I hope I could help you to relax with this satiric comment. Of course you are right by all what you have written. never mind, be happy, dont worry, every thing weill be nice again very soon. Greeting


Red Wine

Nefrin Nameh !

by Red Wine on

Ey Khak bar sar-e un irani haei keh hanuz tarafdari-e akhund ha ra mikonan !

Elahi beh zamin-e garm bokhoran,un iranihaei keh hanuz ba dolate nekbat bare eslami moameleh mikonan va poul mifrestand beh Iran ta bereh touye jibe akhund ha ! .

Elahi 7 haft jadd va abde un iranihaei keh dar Europe va U.S.A Canada az babate nokarieh akhund ha poul migiran, touye ghabr atish begireh .

Elahi tikeh tikeh beshavand iranihaei keh eslam ro beh Iran tarjih midahand.

Elahi khuneh va zendegieh un iranihaei keh miran sefarat hayeh iran dar kharej va khayeh mali mikonan besuzad va az bein beravad !

Elahi cancer-AIDS begireh un irani keh vatan-e ma ro beh khareji mifrusheh !

Marg bar radical hayeh eslami va nokaraneshan .