خامنه‌ای:دانشگاه رانبایدبه حال خودرهاکرد؛برخوردانضباطی لازم است
Radio Farda
23-Aug-2010 (one comment)

آیت‌الله خامنه‌ای، رهبر جمهوری اسلامی، روز یکشنبه در دیدار با گروهی از دانشجویان همسو با حاکمیت، از برخوردهای انضباطی با دانشجویان دفاع کرد و تصریح کرد که محیط دانشگاه نباید فضای «معارضه دستگاه‌ها» باشد.

در این دیدار آیت‌الله خامنه‌ای گفت: «جریان و جنبش دانشجویی نباید تصور کند که معارضه با دستگاه‌ها، جزء وظایف اوست، بلکه آنچه مهم است طرح سئوال و مطالبه پاسخ از مسئولان ذیربط است.»

آیت‌الله خامنه‌ای هچنین در پاسخ به یکی از حضار که درباره «برخی تندروی‌ها در برخورد‌های انضباطی» پرسیده بود گفت: «البته نمی‌شود محیط دانشگاه را که آماج توطئه‌های دشمن است، به حال خود رها کرد و طبعاً مسائل انضباطی لازم است اما تندروی در هر زمینه‌ای از جمله در این زمینه خوب نیست.»

رهبر جمهوری اسلامی در حالی از لزوم برخورد‌های انضباطی با دانشجویان سخن می‌گوید که در سال‌های اخیر و به ویژه پس از انتخابات ریاست‌ جمهوری ۱۳۸۸... >>>

recommended by Shifteh Ansari

Share/Save/Bookmark

 
Abarmard

I think this would be more important to talk about:

by Abarmard on

من مطالبي هم اينجا يادداشت
كرده ام كه متأسفانه وقت كم است، منتها عرض ميكنم: اولاً مراقب باشيد
تشكلهاي دانشجوئي تحت تأثير اختلاف سليقه ها، نه خودشان در درون دچار
انشعاب بشوند، نه با همديگر اصطكاك و تصادم پيدا كنند. يكي از مصاديق
برجسته وحدتي كه ما به آن توصيه و دعوت ميكنيم، همين است. آنجائي كه
انسانها را از هم جدا ميكند يا به هم نزديك ميكند، اصول و مباني معرفتي
است. وقتي اين مباني مورد اتفاق و مورد قبولشان نباشد، آنها را از هم جدا
ميكند؛ اما آن وقتي كه مورد قبولشان باشد، آنها را به هم متصل ميكند. اما
سلائق نه؛ هر كسي يك سليقه اي دارد، هر كسي يك ذوقي دارد. يكي دانشجوي
مهندسي است، يكي دانشجوي هنر است، يكي دانشجوي پزشكي است - اين سه جور
سليقه - در هر كدام هم طيف وسيعي از سلائق و گرايشهاي مختلف هست؛ يكي از
چيزي خوشش مي آيد، يكي خوشش نمي آيد؛ اينها را مايه جدائي بين خودتان قرار
ندهيد، كه به نظر من خيلي مهم است.
تحليل داشته باشيد
نكته دوم: در
مسائلي كه با سرنوشت كشور ارتباط پيدا ميكند، حتماً تحليل و موضع داشته
باشيد. بيانيه تهران مسئله مهمي بود؛ تحليل شما از بيانيه تهران چيست؟
موضعتان چيست؟ موافقيد؟ مخالفيد؟ قطعنامه 1929 شوراي امنيت عليه جمهوري
اسلامي صادر شده، يا تحريمهاي يكجانبه آمريكا و اروپا عليه ايران شكل
گرفته؛ تحليل شما از اين قضيه چيست؟ اين قضيه كوچكي نيست. موضعتان چيست؟
ايران چه كار كند؟ چون اخم ميكنند، تحريم ميكنند، دندان نشان ميدهند،
دستهايمان را بالا ببريم؟ حالا يك قدري كوتاه بيائيم؟ تحليلتان اين است؟ در
داخل كشور ما مجموعه هاي سياسي اي هستند كه تحليلشان اين است؛ ميگويند
وقتي كه طرف خيلي چهره سگي از خودش نشان ميدهد، شما عقب بنشينيد! خوب، شما
اين را قبول داريد؟ عقب بنشينيم؟ يا نه؛ معتقديد كه هر گونه عقب نشيني،
طرف را تشجيع مي كند. به مجردي كه ديدند شما با اخم ميترسيد، ميگويند آقا
اخم كنيد؛ علاج اين آدم اخم است. به مجردي كه ديدند تهديد به كتك يا خود
كتك، شما را به عقب نشيني وادار ميكنند، ميگويند دو تا بيشتر بزن تا خوب از
همه حرفهايش دست بردارد. طرف، اينجوري است. محاسبات دنيا اين است.

نكته ديگري كه ميخواستم به شما عزيزان تذكر بدهم، اين است: برادرها و
خواهرها! تقويت مباني معرفتي را جدي بگيريد. البته من امروز كه نگاه ميكنم،
مي بينم در مقايسه با هفت هشت سال پيش كه ماه رمضان در همين جا جلسه تشكيل
مي شد و دوستان مي آمدند صحبت ميكردند، توجه به مباني معرفتي در بين
دانشجوها قوي تر شده است. بعضي از اظهاراتي هم كه شماها ميكنيد، نشان دهنده
قوّت اين مباني در ذهنهاست؛ اين را آدم ميفهمد؛ ليكن در عين حال مجموعه
تشكلها تقويت مباني معرفتي را جدي بگيرند تا بعد، از تشكلها سرريز بشود روي
مجموعه دانشجوها. تقويت مباني معرفتي خيلي لازم است. ضعف اين مباني،
ضررهاي بزرگي به مجموعه دانشجوئي كشور و مجموعه تشكلها خواهد زد.
نكته
ديگر اين است كه همه تشكلها ارتباطاتشان را با بدنه دانشجوئي تقويت
كنند. به نظر من از بدنه دانشجوئي غافل نشويد. حالا گفتند كه اين اردوهاي
ضيافت برگزار ميشود؛ خوب، اين خوب است؛ اينها يكي از همان راههاي ارتباط با
بدنه دانشجوئي است؛ ليكن به نظر من در همه دوره سال و در مناسبتهاي مختلف،
ارتباط با بدنه دانشجوئي و همچنين ارتباط با اساتيد ارزشي زياد باشد.

درباره علوم انساني هم دو نفر از خانمها اينجا صحبت كردند؛ حرف درستي است،
اشكالاتشان وارد است؛ اين حرف ماست؛ اين هماني است كه من دنبالش هستم و
يكي دو سال قبل از اين مطرح كردم. البته آنچه كه ما گفتيم، معنايش همين است
كه اساتيد و صاحبنظران و پژوهشگران و محققين بايد به دنبال تدوين علوم
انساني منطبق با مباني اسلام بروند؛ يعني علوم انساني اي كه بر اساس فلسفه
هاي نادرست و غلط مادي شكل نگرفته باشد؛ همچنان كه امروز علوم انساني غربي
اينجوري است. بالاخره اگر علوم سياسي يا اقتصادي يا فلسفه يا مديريت و
بقيه علوم انساني، مبتني بر نگرش مادي به دنيا باشد و با ارزشهاي مادي بنا
شده باشد، طبعاً نميتواند خواسته ها و آرمانهاي جامعه اي را كه مسلمان و
مؤمن به معارف اسلامي هستند، برآورده كند.