راستها محافظهکارند؛ سخنگویان سرمایهداریاند؛ بازار کار را رشد میدهند؛ طرفدار امنیت اقتصادی و اجتماعیاند؛ تنها زیر فشار به برنامهی عدالت اجتماعی تن میدهند؛ مخالف تعمیق دموکراسی هستند و هرجا دستشان برسد آن را قیچی میکنند؛ پراگماتیستاند، و بسیار بیشتر از چپها به منافع شخصی خود وابستهاند؛ طرفدار تمامیت ارضیاند؛ پختگی سیاسی دارند؛ برنامهی سیاسی و اقتصادی روشنی دارند؛ دچار تغییر و تحول اساسی نمیشوند و به همین سبب در انتخابات آزاد سنتا از اعتماد مردم برخوردارند.
چپها صمیمی و روراست و با شهامت و شجاعاند؛ ساده و عاطفی و عدالتخواهاند؛ طرفدار طبقات محروماند و برای آنها رفاه میخواهند؛ معتقدند که آزادی فردی، اگر از حد معینی بیشتر باشد، به سود سرمایهداران تمام میشود؛ بدبین و اخمو و شتابزده و اهل شعارند؛ و دائم در معرض تغییرات نظری هستند و به همین سبب جهان به آنها بیاعتماد است و... >>>
Person | About | Day |
---|---|---|
نسرین ستوده: زندانی روز | Dec 04 | |
Saeed Malekpour: Prisoner of the day | Lawyer says death sentence suspended | Dec 03 |
Majid Tavakoli: Prisoner of the day | Iterview with mother | Dec 02 |
احسان نراقی: جامعه شناس و نویسنده ۱۳۰۵-۱۳۹۱ | Dec 02 | |
Nasrin Sotoudeh: Prisoner of the day | 46 days on hunger strike | Dec 01 |
Nasrin Sotoudeh: Graffiti | In Barcelona | Nov 30 |
گوهر عشقی: مادر ستار بهشتی | Nov 30 | |
Abdollah Momeni: Prisoner of the day | Activist denied leave and family visits for 1.5 years | Nov 30 |
محمد کلالی: یکی از حمله کنندگان به سفارت ایران در برلین | Nov 29 | |
Habibollah Golparipour: Prisoner of the day | Kurdish Activist on Death Row | Nov 28 |
حجتیه فرقه نیست. انجمن است. به کوری چشم آخوند
comradeTue Jun 29, 2010 04:55 PM PDT
موضوع نفوذ حجتیه در تمامی ارگانها، از جمله شورای نگهبان امریست که
بر عام و خاص واضح است. تقّیه میفرمایید، استاد.
Never late to learn....//davidharvey.org/reading-capital/
کامراد
No FearTue Jun 29, 2010 01:50 AM PDT
انجمن حجتیه و سپاه
comradeMon Jun 28, 2010 07:40 PM PDT
عدم وجود سیستم کارامد اداری ربطی به آیفون و اشراف زادگی و این
صحبتها ندارد. احمدی نژاد بر اساس بینش "حجتیه" در صدد گسترش فرهنگ خرافی
مهدویت است . این سفرها هم مثل سفرهای پاپ قبلی (ژان پال دوم) در جهت
(به خیال خودش) تعمیم آن باصطلاح دیدگاه است. اقتصاد متکی به نفتی که در
بست در اختیار سپاه قرار گرفته، جایی برای بهبود وضع روستایی و شهری باقی
نمیگذارد.
Never late to learn....//davidharvey.org/reading-capital/
کامراد
No FearSun Jun 27, 2010 11:16 PM PDT
مطالبات و درخواستها
comradeSun Jun 27, 2010 09:32 PM PDT
اگر تمام آن مطالبات از قوه مجریه است، که دیگر نور علی نور است.
فقدان سیستم اداری کارآمد، از مشخصات بارز حکومت شاه بود که همچنان امور
روزمره مردم را در اقصی نقاط این مملکت مختل نگه داشته است. بعد از سی
سال، مردم مستاصل یا باید به چاه خرافات و ریا متوسل شوند، یا باید خودشان
را بیندازند جلوی اتومبیل رئیس جمهور که خود، یادآور صحنههای منزجر کننده
"تقدیم عریضه" قبل از انقلاب است. چرا؟ چون کانال دمکراتیک و منضبطی بین
مردم و دولت نیست.
Never late to learn....//davidharvey.org/reading-capital/
کامراد
No FearSun Jun 27, 2010 06:56 PM PDT
Jamkaran post office VS Mahmoud's Fake-Ex
by comrade on Sun Jun 27, 2010 05:56 PM PDTحال اگر کسی بگوید:" لزوم نامه نویسی جهت دادخواهی، نشان از گسستگی
امور دارد، حاکی از نقصان کارآمدی دستگاه قضایی، ودخالت چه بسا خیر
خواهانه رئیس جمهور در قوای دیگر است." ،گوینده چپ انگاشته خواهد شد یا
راست؟
Never late to learn....//davidharvey.org/reading-capital/
راست گرایی مخالف آرمان دموکراسی نیست
No FearSun Jun 27, 2010 04:29 PM PDT
با بیشتر بخشهای برداشتِ ایشان ار چپ و راست سیاسی موافقم. اما این را نمیفهمم که ایشان بر اساس چه شواهدی معتقدند «راست مخالف تعمیق دموکراسی»ست؟! چون هرجاهم که دموکراسی فرارسیده؛ در نتیجهی «اقدامات و خواستِ راستِ سیاسی» بوده است نه چپ سیاسی!... و ایشان حتا در «یک مورد» نمیتواند به کشوری اشاره کند که چپ (به معنای کلاسیکِ آن) بهقدرت رسیده و سپس به مردم آزادی داده است. کوبا مثلاً؟! کرهشمالی مثلاً؟! شوروی مثلاً؟! رومانی مثلاً؟! چین مثلاً؟!... واقعاً کجا؟!
«چپ» هرچه هم که بکوشد؛ نمیتواند مورد نقضی برای این سخن مشهور یک ژنرال آمریکایی ارائه کند که زمانی گفته بود: «هرآنچه یک چپ آرزو میکند؛ سرانجام یک راست آن را برآورده میسازد».
کمااینکه در همین یکسال گذشته؛ رئیسجمهور برگزیده (که در «راست بودن»اش تردیدی نیست اما خودِ اصولگرایان در اصولگرابودنش بهشدت تردید دارند!) آرزوهایی را برآورده است که «ما مردمانِ ستمدیده»، حتا در خواب شبمان هم نمیدیدیم!
لطفاً از من نخواهید آنها را بربشمرم. فقط به همین اکتفا کنید که: اگر شخصی در سوم تیر به ریاستجمهوری میرسید که «برآمدهای از دل ملوکالطوایفی» و «متعهد به مناسباتِ الیگارشیک» بود؛ آیا یکایکِ همهی آن نهادهایی که در تمام بیستو شش سال نخست، در جهتِ «تقویتِ ملوکالطوایفی» عمل میکردند و خونِ مردمان را در شیشه کرده بودند، میتوانستند چون رشتهای بر گردنِ الیگارشی عمل کنند؟!
بگذارید فقط به یک نمونه اشاره داشته باشم و بس. و آن اینکه:
حتا تا یکیدوسالی پس از سوم تیر 84؛ سالانه «میلیونها نامه» به چاه جمکران انداخته میشد و مردمان منتظر بودند تا حوائج و مشکلاتشان بدین طریق به گوش امام معصوم برسد و مرتفع گردد. حتا این مسئله به محلی برای سوءاستفاده از اعتقاداتِ مردمان و کسبوکار عدهای تبدیل شده بود که به نویسندگانِ چنان نامههایی میگفتند: «این قبول نیست که از دفترتان یک برگه بکنید و رویش نامهای بنویسید و به چاه بیندازید! باید کاغذِ مخصوص داشته باشید. آن جا را میبینید؟!... آهان! همان!... کاغذِ مخصوص دارد»!
اما احمدینژاد با راهاندازی جریانِ «دریافت نامههای مردمی توسط رئیسجمهور در حین سخنرانیهایش» (و پرداختِ حتا مبالغی جزئی در حدِ سی تا پنجاه هزارتومان و گاه بیشتر به نویسندگانِ چنان نامههایی) مسیر مطالباتِ آن گروه از مردمان را به نقطهای هدایت کرد که منطق حکم میکند. بهجایی: «قابل بازخواست، قابل پیگیری». به جایی «در روی زمین».
حال؛ اکنون بروید و بررسی کنید که، چه میزان نامه به چاهِ جمکران انداخته میشود و آن را با هنگامی مقایسه کنید که «الیگارشی» حکومت میکرد! (بله. اینرا میدانم. میگویند در همان ابتدا؛ خودش و وزرایش، نخستین پیماننامه را نوشتند و به آن چاه انداختند!).
هر مسئلهای «راهحل مخصوصبهخود»اش را دارد. تیزهوشی و مردمدوستی این آهنگرزادهی سمنانی؛ انصافاً در میانِ حاکمانِ سهدههی گذشته، کمنظیر است. آنچنانکه در پنجسال اخیر؛ تقریباً همهی «ابزارهای الیگارشی» را «علیهِ خودِ آن» بهکار انداخته و «اشرافسالارانِ مذهبی تبارگرا» را در پیچوخمهایی گرفتار ساخته است که خود آنها را تعبیه کرده بودند تا به «ملوکالطوایفی غیرمنصفانهی خود» جنبهای «قدسی و الهی و آسمانی» بدهند.