روشنگری.تصوير سهراب و مادرش را در لينک زير ببينيد
https://www.ina-newsagency.com/News-Details.aspx?n...
سهراب اعرابى 19 ساله سال آخر دبيرستان و آماده براى امتحان كنكور در اعتراضات دهمين دوره رياست جمهورى در 30 خرداد روز شنبه بازداشت و به مكان نامعلومى منتقل مى شود .
بعد از پيگيريهاى پى در پى خانواده بخصوص مادرش متوجه مى شوند كه وى در زندان اوين است, مادر اين جوان در روز سه شنبه 16 تير با گذاشتن كفالت در دادگاه انقلاب هر روز بعد از ظهر منتظر آزادى فرزند ش بود, با وجود اين كه اين مادر مى دانست كه فرزندش در زندان اوين است ولى خيلى نگران بود و مى گفت مى ترسم بچه ام را بكشند. اين مادر عكسى از فرزندش تهيه كرده بود و به هر زندانى كه آزاد مى شد عكس عزيزش را نشان مى داد و از آنها مى پرسيد كه آيا او را مى شناسند و يا در زندان ديده اند؟ او مى گفت به هر كجا... >>>
Person | About | Day |
---|---|---|
نسرین ستوده: زندانی روز | Dec 04 | |
Saeed Malekpour: Prisoner of the day | Lawyer says death sentence suspended | Dec 03 |
Majid Tavakoli: Prisoner of the day | Iterview with mother | Dec 02 |
احسان نراقی: جامعه شناس و نویسنده ۱۳۰۵-۱۳۹۱ | Dec 02 | |
Nasrin Sotoudeh: Prisoner of the day | 46 days on hunger strike | Dec 01 |
Nasrin Sotoudeh: Graffiti | In Barcelona | Nov 30 |
گوهر عشقی: مادر ستار بهشتی | Nov 30 | |
Abdollah Momeni: Prisoner of the day | Activist denied leave and family visits for 1.5 years | Nov 30 |
محمد کلالی: یکی از حمله کنندگان به سفارت ایران در برلین | Nov 29 | |
Habibollah Golparipour: Prisoner of the day | Kurdish Activist on Death Row | Nov 28 |
IranFirst and Hamsade Ghadimi aziz
by Golbaang on Sun Jul 12, 2009 04:55 AM PDTI share your sadness..
ایرندخت جان
GolbaangSun Jul 12, 2009 04:33 AM PDT
دوست من, مرسی از کامنتت. احساست رو میفهمم.. این شعر به من قوت میده.
بر ایرانیت گریه مکن
بر ایرانیان اشک مریز هنگامی که اندیشناک شان می یابی
بر ایرانیت اشک مریز هنگامی که به زانو در می آید
کارد بر استخوان و بند بر گردن
بر ایرانیت اشک مریز
نگاه کن : اینک اوست که خیز برمی دارد
نگاه کن: اوست که دیگر باره خیز بر میدارد
شهامتش را باز می یابد
می غرد
و درنده ی وحشی را به نیزه آتشین فرو می کوبد
از ترانه های میهن تلخ
خاله موشه جان
GolbaangSun Jul 12, 2009 02:32 AM PDT
اون فریاد ها , ناله ها و قتلها روزی دیوارهای اوین را فرو خواهند ریخت... به امید آن روز
اوین
چه بود
در آن روزهای خون
تو
بگو
بگو
که قلب من
از سوگواری
تنگ است
چه آمده است
بر سر یاران پای در زنجیر
ز سقف بام تو
آویز جند نفر
ای وای!
بگو
شکنجه گران
آیه از خدا خواندند
بگو
در تلاوت قرآن چه ناله ها گم شد
که ضربه
ضربه ی شلاق
آیه نازل کرد
و هر کلام خدا
با شکنجه جاری شد
بگو
بگو
تو برایم چه دیده ای
چه شنیدی
چه سان
خدا و خرافه
به عشق تازیدند
بگو
چه خاطره داری
سرود خوانان را
برای من
که در اندوه این همه بیداد
به خون نشسته
سخن
با تو خلوتی دارم
مرا "ببوس" را
تو در آن دخمه های تنهایی
بگاه رفتن یاری به سینه دیوار
هنوز زمزمه ای هست
یا
که فریاد است
بگو
برای من غمزده
که بی تابم
بگو
سرود زیر شکنجه
"الهه نازی"
و آنکه جنگلی از ستاره میکارد
و یا آن یکی
که به عشق بوده است سوگندی
بگو
بگو
ز بخون خفتگان
ز یارانم
بگو
چه بود
در دل آن دخمه های تاریکت
میان ی همه جا
مرگ
هر کجا
اعدام
اتاقهای تو
بر تخت
آیه بود و شلاقی
بگو که تاب ندارم
به خاوران سوگند
بگو
بگو
اوین
از سرو ایستاده
که رفت
بخوان
سرود بهاران خجسته را با من
بخوان
بیاد رفیقان خفته در خاکم
ز خشم سینه درانم
به خاوران سوگند
اگر چه دربدر
اما
لز این همه بیداد
بیاد یار بخون خفته
داد میخواهم
از گیل آوایی
برادر شهیدم، حقت را پس میگیریم
hamsade ghadimiSat Jul 11, 2009 06:34 PM PDT
بر سینهات نشست
زخم عمیق کاری دشمن
اما
ای سرو ایستاده نیفتادی
این رسم توست که ایستاده بمیری.
در تو ترانههای خنجر و خون
در تو پرندگان مهاجر
در تو سرود فتح
این گونه چشمهای تو روشن
هرگز نبوده است.
با خون تو، میدان توپخانه
در خشم خلق بیدار میشود
مردم زآنسوی توپخانه بدین سو
سرازیر میکنند
نان و گرسنگی به تساوی تقسیم میشود
ای سرو ایستاده
این مرگ توست که میسازد.
دشمن دیوار میکشد
این عابران خوب و ستم بر
نام تو را، این عابران ژنده نمیدانند
و این دریغ هست، اما
روزی که خلق بداند
هر قطره خون تو محراب میشود
این خلق نام بزرگ تو را
در هر سرود میهنیاش
آواز میدهد
نام تو، پرچم ایران
خزر به نام تو زندهست.
شعر بینام، خسرو گلسرخی
Beechareh Gomrah Shod
by wgm1919 on Sat Jul 11, 2009 06:04 PM PDTKhoda oora beyamorzad.
Thanks Golbaang
by IranFirst on Sat Jul 11, 2009 05:26 PM PDTVery disturbing. La'nat bar in Hokoomat-e Zolm for killing Iranian Children
Golbaang jan
by IRANdokht on Sat Jul 11, 2009 04:52 PM PDTYour posts have become very important in my every day life. Thank you for being on top of it and spreading the word. I feel helpless being so far from all these brave people who are paying the ultimate price for the future of our country, but the information you provide every day has been very helpful.
Bless these young freedom fighters soul and spirit, bless Iran and true Iranis and thank you for the information.
IRANdokht
IRI torturers and muderers
by khaleh mosheh on Sat Jul 11, 2009 04:20 PM PDTMy heart goes to all the innocents who are being tormented in this infernal place.
I reckon Evin is likey to be a place that will fall to the people's will when the unfolding events reach their now apparently inevitable crescendo-Perhaps a bit like another infamous prison the Bastille.
//en.wikipedia.org/wiki/Storming_of_the_Bastille
May be the esteemed managers of the resistance should be planning for such a day.
this is another link with his photo and a film of his mother
by Golbaang on Sat Jul 11, 2009 03:57 PM PDThttps://www.ina-newsagency.com/News-Details.aspx?newsId=24925&back=1