Nostalgia

Good words JJ!

Good words JJ!

 But obviously this film is an act to lure the iranian youth by the imperialistic zionist israel and its devilish allies america and britain... Just joking! :P :)

به به

کیف کردم.

مرسی بهرام جان

یکی از فراموش نشدنی ترین جملات پهلوان نایب در آن سریال این بود، "اسد قاتل نیست!"

ما تو سن بچه گی تو مدرسه دست به سیبیل الکی مون میکشیدیم و هی به همدیگه میگفتیم، "اسد قاتل نیست!"

مرسی از لطفت.

بهرام جان: گل کاشتی ... به این میگن حال و یاد و صفا

امسالت بهتر از پارسال و هر سالت خوش و خوشتر باد!

Thanks Faramarz Jan

Thanks Faramarz jan, Happy new year. baraee kado new year man yek clip faghat baree shoma daram dorost mekonam, az serial Pahlvan ba sherkat Cyrus Afhami ( Pahlevan Nayeb) ke khodam hododeh 36-37 pisheh har hafteh to Shiraz medidam, yadash bekhair.

Dorood bar gham o ghosseh o geryeh o zaari!

There's nothing but joy and pleasure in films of this type. At worst they are dumb and cheesy but certainly harmless. Sadly too many Iranians see sinister designs and evil in all sorts of popular entertainment. We know how religious Muslims feel and how they prefer to cry and beat their chest over long-dead idols and ideas. But even the most intellectual and secular consider joy as some sort of cheap and pitiful feeling. They would prefer to read depressing, fatalistic words of our multitude of poets and writers and thinkers.

بخند تا خندیده باشی!

Aref and his trademark eyebrows!

Thank you Bahram Jaan for all your efforts in bringing back our childhood memories.

Happy New Year.

توانا بُوَد هر که

اهل گوشت بُوَد.  زِ دَلگی دلِ این حقیر برنا بُوَد.

جناب توانا جون یه خورده ریلاکساسیون احتیاج داری و زودی خوب میشی. 

بخند تا دنیا بروت بخندد!

گر چه که این گفته «بخند تا دنیا بروت بخندد» هم همانند ادعای هنرمندی هنرمندان بسیاری دروغ بزرگی است ولی چرا که نه. اما گریه و فغان بر حال کسانی که هر روز و هر ساعت کشته شدن هابیل را بدست قابیل می بینند، حمله یاجوج و ماجوج (بوش و چینی در زبان انگلیسی) به عراق و افغانستان و جنایتهایشان را مینگرند، بت پرستان را که ابراهیمیان را اینجا و آنجا به آتش گلوله می بیندند را مشاهده میکنند، هاجران بی سرپرست و طفل به آغوش را در این بیابان و آن خیابان سرگردان می بینند ولی افسوس و صد افسوس که همچون جناب دیوانه ای از کنار همه  و همه این واقعیات تلخ خونسرد و بی اعتنا گذشته و همه آنها را قصه و تصور میپندارند. حقا که «قربون هر چی دیوونه»!

...

توانا..عجب نا خلف مقداری هستی‌ و بر همگان مبرهن که چکاره محلی ! هم ناتوان و هم بی‌ اصل و بی‌ نسبی ،تو اصلا نشاید در خورِ احترامی... مشخص شد از کجا نانِ حرام به دهان برده و آبِ کثیف به ریشه زده‌ای ... نه از تاریخ تو دانی‌ و نه از احترام و مروّت،بیچاره نا اهلی هستی‌ که هیچ بویی از شخصیت و مردانگی نبردی.

یزدان را سپاس که تو مواجب بگیرِ اجنبی به زودی مجازات و مکافاتِ عملِ کثیفِ خود را خواهی‌ داد.

از دیگر دوستان کمالِ تشکر را داریم،این چنین نوچه‌های اسلامیه را این چنین باید ادب کرد که اینها ایرانی نیستند و خیانت کار به حق ایران و ایران زمینی‌.

توانا هابیل و قابیل دوست دارد

جناب توانا زمانی که شخصی مثل جنابعالی که هنوز دلش به ابابیل و یاجوج و ماجوج خوش است و این طرف و آن طرف قصۀ هاجر و ابراهیم را برای مردم تعریف می کند به هنرمندی مانند شراب قرمز می گوید منجمد و ستایشگر دوران گذشته، آدم نمی داند که گریه کند و یا بخندد. 

کار از شفا گذشته

ولی خدا را شکری کار از شفا گذشته برای یخ زدگانی که در دوران پادشاهان قاجار منجمد شده و از حرفه سینما فقط فیلمهای خانگی ناصرالدین شاه و سُرسُره اش و به هنرپیشگی خود شاه و مادرش و ٨٢ زنش را میفهمند و آن را شاهکار تاریخ سینمای ایران میپدارند!  و بجای دیدن فیلمهایی چون «جدایی سیمین از نادر» مشغولند و سرگرم به تماشای آثار لاله زاری عهد دهُل!

Tavana

Tavana once again your post relates your complete ignorance as a critique of Iranian films. Let me be positive and ask what film is up to your standard? Well written comment Red Wine.

خداوند شفا دهد.

LOL, Redwine. I loved your comment to Tavana!

So true!

...

جنابِ / سرکارِ توانا

از کلیشه ای،تکراری و بی‌ ریشگیِ صحبتِ شما اینجور فهمیده میشود که حضرتِ عالی‌ در علمِ سینما هیچ گونه اطلاعی ندارید که بدان واقف باشید.کاش اهلِ منطق بودید و هم ساز با معرفت ... این روز‌ها همه چیز را به زیرِ پای گذاریم،دریغ از یک جو احترام .

خداوند شفا دهد.

عمق فضاحت و دریدگی

یک نمونه بی پرده دیگر در از عمق فضاحت و دریدگی بر پرده سینما و در صف در آوردن جاهلان برای نمایش لخت و پتی های یک مشت گوشت و چربی و استخوان بد قواره و زننده!

...

صف‌هایِ طولانی و سانس‌هایِ اضافه ...یکی‌ از پر فروشترین فیلمهایِ دهه ۵۰ شمسی‌،دستمزدِ جنابِ عارف خان نیز در این فیلم هیچگاه معلوم نشد !

خداوند نظام فاطمی را رحمت کند که برجسته مردی بود ایشان.

از بهرام خان که لطف فرموده و زحمت کشیدند نیز سپاسگزاریم .