«عملیات خداحافظی»

ترور، این حربه برگزیده رژیم، اکنون علیه فعالیت‌های هسته‌ای خود آن به کار گرفته شده است


Share/Save/Bookmark

«عملیات خداحافظی»
by Hossein Bagher Zadeh
09-Dec-2010
 

اکنون تقریبا مسلم شده است که ترور دو متخصص هسته‌ای در خیابان‌های تهران در هفته گذشته کار عوامل موساد، سازمان امنیتی اسراییل، بوده است. ترورها هدفمند بودند (و نه کور)، حذف فیزیکی افراد شاغل در فعالیت‌های هسته‌ای ایران را دنبال می‌کردند، پیچیدگی و مهارت زیادی در اجرای آن‌ها به کار رفته بود، و مجریان آن بدون جا گذاردن اثری از خود از صحنه گریخته‌اند. هم به لحاظ انگیزه (فعالیت‌های هسته‌ای ایران) و هم به لحاظ اجرا، این عملیات همه نشانه‌های مشخصه کار موساد را در بر دارد. ترورها هم‌چنین در آستانه دور جدید گفتگوهای جمهوری اسلامی با گروه ۵+۱ صورت گرفتند، ولی باعث آن نشدند که این گفتگوها به تعویق بیفتند، و جمهوری اسلامی به رغم این که (علاوه بر اسراییل) سازمان‌های اطلاعاتی و امنیتی غربی را نیز در این ترورها مقصر می‌شناخت حاضر شد پس از یک سال و اندی مجددا بر سر میز مذاکره بنشیند. این دور از مذاکرات اگرچه بدون نتیجه‌ای خاتمه یافت، ولی صِرف برگزاری آن از انعطاف جدیدی در تعامل سیاسی جمهوری اسلامی با غرب حکایت می‌کند. رژیم که بیش از هر زمان تحت فشار سیاسی و اقتصادی غرب قرار گرفته، اکنون ظاهرا در آستانه نوشیدن «جام زهر» دیگری است...

بیش از ۱۴ ماه از آخرین دور مذاکرات پیشین جمهوری اسلامی با کشورهای غربی می‌گذرد. در این فاصله، غرب تحریم‌های گسترده جدیدی علیه ایران و به خصوص شرکت‌ها و افرادی که به نحوی در فعالیت‌های هسته‌ای ایران دخیل هستند وضع کرده است. البته رژیم جمهوری اسلامی سعی کرده که اهمیت این تحریم‌ها را ناچیز جلوه دهد، و مقامات رژیم و به خصوص آقایان خامنه‌ای و احمدی‌نژاد مرتبا علیه تحریم سخن گفته‌اند و چنان وانمود کرده‌اند که این تحریم‌ها تأثیری بر اقتصاد و زندگی مردم ایران نداشته و نخواهد داشت. واقعیت‌ها، اما، ظاهرا سخن دیگری می‌گویند. نابسامانی‌های اقتصادی به اشکال مختلف گرانی و بیکاری در این فاصله بیشتر شده است، و مقام‌های سیاسی و روحانی از نمایندگان مجلس گرفته تا هاشمی رفسنجانی و مراجع تقلید در قم مرتبا از این نابسامانی‌ها و تأثیرات سوء تحریم‌ها سخن می‌گویند. از همه مهم‌تر این که نگرانی عمومی از تشدید این فشارها در آستانه اجرای طرح هدفمند کردن یارانه‌ها بیشتر شده است، و تأخیرهای مکرر اجرای این طرح به نگرانی‌های فوق بیشتر دامن می‌زند.

در این مدت، انزوای سیاسی رژیم در صحنه بین‌المللی نیز تشدید شده است. اسناد ویکی‌لیکس نشان می‌دهد که دامنه دشمنی کشورهای همسایه ایران با رژیم جمهوری اسلامی آن‌قدر شدت گرفته که برخی از آن‌ها مستقیما از آمریکا خواهان حمله نظامی به ایران شده‌اند. در سازمان ملل اکنون دوستان جمهوری اسلامی به شدت رو به تحلیل می‌روند. رسوایی شکست رژیم در عضویت کمیته حقوق زنان با نامزدی آخرین لحظه کشور کوچک و جوان تیمور شرقی (که اقدامی سازمان‌یافته برای بیرون نگاه داشتن ایران از عضویت در این کمیته بود) نشان داد که تا چه حد رژیم حتا در بین کشورهای آسیایی نیز به انزوا رفته است. تصویب قطعنامه تفصیلی در سازمان ملل در محکومیت کارنامه نقض حقوق بشر در ایران با اکثریت به مراتب بیشتری نسبت به سال گذشته، و به رغم حضور جواد لاریجانی (رییس ستاد به اصطلاح «حقوق بشر» قوه قضاییه و برادر رییس این قوه) در سازمان ملل، از افول هرچه بیشتر نفوذ رژیم در جامعه جهانی حکایت می‌کند. 

بسیاری از تحلیلگران معتقدند که علاوه بر فشارهای سیاسی و اقتصادی که در یکی دو سال گذشته با تحریم‌ها و انزوای سیاسی رژیم در صحنه بین‌المللی بیشتر شده است، به لحاظ فنی نیز رژیم در فعالیت‌های هسته‌ای و موشکی خود با مشکلاتی روبرو شده و به وقفه‌هایی دچار شده است. اکنون نظر غالب بر آن است که رژیم در پیش‌رفت‌های هسته‌ای و نظامی خود غلو می‌کند، و حتا تصاویر منتشر شده از رزمایش‌ها و توانایی‌های نظامی ایران کمتر مورد اعتماد قرار می‌گیرند. حمله سایبری ویروس استاکس‌نت به تأسیسات هسته‌ای ایران یکی از پیچیده‌ترین و سازمان‌یافته‌ترین حملات نرم‌افزاری در تاریخ اینترنت بشمار می‌رود. و اکنون ترورهای فیزیکی متخصصان هسته‌ای ایران جبهه جدیدی را از سوی دشمنان جمهوری اسلامی علیه توانایی‌های هسته‌ای آن گشوده است، و ضربه‌پذیری رژیم در این کارزار دوگانه حملات سایبری و ترور فیزیکی بدون تردید بر نگرانی مقامات ایرانی در ادامه فعالیت هسته‌ای آنان افزوده است.

ترورهای دوگانه هفته گذشته بدون تردید به منظور ضربه زدن به توانایی‌های هسته‌ای جمهوری اسلامی صورت گرفته است. این ترورها بسیار دقیق و سازمان‌یافته بود، و تنها از تشکیلاتی قوی و حرفه‌ای می‌توانست برآید. در سال گذشته که دکتر مسعود علی‌محمدی به نحو پیچیده دیگری به قتل رسید، حدسیاتی در باره احتمال اجرای آن از سوی رژیم به دلیل مواضع سیاسی او وجود داشت. ولی در دو مورد اخیر، چنین شائبه‌ای مطرح نشده، و از این رو انگشت اتهام مستقیما به سوی سازمان‌های امنیتی خارجی متوجه شده است. در بین این سازمان‌ها، هم به دلیل انگیزه و هم شگرد و سابقه عمل، بیش از همه موساد اسراییل مورد اتهام است. در واقع، بسیاری از ناظران و تحلیل‌گران خارجی، همانند گوردن توماس که در مورد فعالیت موساد تحقیقات زیادی کرده و کتاب نوشته است، تردیدی ندارند که این عملیات از سوی موساد طرح‌ریزی و اجرا شده و حتا بر اساس اطلاعات محرمانه خود از آن به عنوان «عملیات خداحافظی» میر داگان که آخرین روزهای ریاست خود بر موساد را می‌گذرانده یاد کرده‌اند.

ترور فیزیکی البته مانند هر عمل خشونت‌بار دیگر مذموم است و باید بدون قید و شرط آن را محکوم کرد. ولی جمهوری اسلامی که حربه ترور را همواره، هم در صحنه داخلی و هم در مناقشات بین‌المللی، به کار گرفته است به سختی می‌تواند در برابر کاربرد این حربه از سوی دیگران لب به اعتراض بگشاید. رژیم نشان داده است که در حذف فیزیکی مخالفان خود در داخل و خارج کشور هیچگاه از کاربرد حربه ترور ابا نداشته است، و در مناقشات بین‌المللی نیز، از گروگان‌گیری در لبنان و ایران گرفته تا بمب‌گذاری‌های هدفمند یا کور در عراق و نقاط دیگر، حربه ترور را بارها به کار گرفته است. به این ترتیب، اگر دشمنان جمهوری اسلامی نیز حربه برگزیده رژیم را علیه خود او به کار گیرند نباید شگفت زده شد - ولی باید این تأسف را با درد اظهار داشت که بهای این سیاست دوسویه ترور را افرادی مجبورند بپردازند که احیانا خود در تعیین یا اعمال این سیاست نقشی نداشته‌اند. این از خصوصیت نبردهای تروریستی است که پیکارگران و قربانیان آن را معمولا دو گروه (گرچه نه کاملا) متمایز تشکیل می‌دهند.

در هر صورت، ترور، این حربه برگزیده رژیم، اکنون علیه فعالیت‌های هسته‌ای خود آن به کار گرفته شده است. سازمان‌دهندگان این حملات البته برآنند که با حذف فیزیکی چند نفر و ایجاد ترس در دیگران، توانایی‌های هسته‌ای رژیم را کاهش دهند. رژیمی که در زیر فشار تحریم‌های سیاسی و اقتصادی رو به ضعف رفته است اکنون باید تضعیف توانایی‌های هسته‌ای خود را به دلیل حملات دوگانه سایبری و تروریستی نیز شاهد باشد. مجموعه این عوامل است که ظاهرا رژیم را واداشته است که به رغم رجزخوانی‌های خود و اعتراض به سیاست‌های تحریم شورای امنیت و غرب، با آنان به گفتگو بنشیند. صِرف موافقت رژیم با گفتگو، از سوی غرب به عنوان یک موفقیت تلقی می‌شود. ارزیابی غرب ظاهرا این است که با تحولات یکی دو ساله اخیر و ضرباتی که تحریم‌ها به رژیم وارد کرده، همراه با تضعیف توانایی‌های فنی رژیم در زمینه‌های هسته‌ای و نظامی، ورق برگشته است - و اکنون زمان دیگر نه به نفع رژیم و بلکه به ضرر آن حرکت می‌کند.

جمهوری اسلامی سابقه زیادی در «از دست دادن فرصت در شرایط قدرت و تسلیم از موضع ضعف» در روابط خارجی خود دارد. حل مشکل گروگان‌گیری دیپلمات‌های آمریکایی در تهران پس از پرداخت هزینه‌های سنگین سیاسی و اقتصادی و انزوای جهانی که حمله عراق به ایران را نیز به همراه داشت صورت گرفت. جنگ خانمانسوز با عراق نیز پس از تحمل سدها هزار قربانی و نیز هزینه‌های طاقت‌فرسای اقتصادی و اجتماعی و سیاسی با نوشیدن جام زهر از سوی آیت الله خمینی به پایان رسید - جنگی که شش سال پیشتر از آن می‌توانست از موضع قدرت و با اخذ خسارت تمام شود. و اکنون در مصاف جمهوری اسلامی با غرب بر سر فعالیت‌های هسته‌ای ایران نیز، پس از این که انواع تحریم‌ها مردم ایران را زیر فشار قرار داده و برای رژیم پس از تحولاتی که در عراق و افغانستان و لبنان و فلسطین رخ داده کمتر برگی باقی مانده که آن را بازی کند، رژیم تن به گفتگو داده است. مهم این نیست که نمایندگان رژیم وانمود کنند که گفتگوها فقط حول «نقاط مشترک» صورت خواهد گرفت. مهم این است که رژیم این قدر به این گفتگوها اهمیت می‌دهد که به رغم رجزخوانی‌های زیاد، درست یک هفته پس از ترور دو متخصص هسته‌ای خود و در عین این که کشورهای غربی را مسئول آن می‌شناسد با آنان به گفتگو می‌نشیند. در گذشته، به بهانه‌های کوچک‌تری رژیم از گفتگو سر باز می‌زد و یا طفره می‌رفت. به نظر می‌رسد هنگام نوشیدن یک جام زهر دیگر فرا رسیده است...

Iran Emrooz 


Share/Save/Bookmark

Recently by Hossein Bagher ZadehCommentsDate
فقر فرهنگی نقد در اپوزیسیون
1
Dec 02, 2012
از ادعا تا عمل
5
Nov 21, 2012
انتخاب مجدد اوباما
3
Nov 15, 2012
more from Hossein Bagher Zadeh
 
aynak

First assasination was by IR second Mossad,

by aynak on

 

Of the 3 assasination, I attribute the first to Islamic Regime and the next two to outsiders.   Of all the forces Mossad seems to be the main suspect.   The timing of wikileak with this assasination, in my view was as follows:

They had identified these two targets and were waiting for opportune time.  It could very well be the wikileaks triggered early actualization of these events:

1-To say, hey Saudi's are also suspects, where as we know they can not even wipe their own rear ends.

2-Fear that their operation may be blown, and they acted quickly, and that is why one of the assasination failed.

//iranian.com/main/blog/aynak/who-assasinated...


Bavafa

 بد از خوندن

Bavafa


 بد از خوندن این مقاله، آدم بخودش میگه پاشیم کاسه کوز مونرو جم کنیم و بریم ایران.  این آخوند ها جام زهر رو نوشیدند و جای ما خالی‌ شد.

این آقا حسین از یک طرف این ترور هارو محکوم می‌کنه ولی‌ خوب جملش تموم نشده، به به و چه چه می‌کنه.  یکی‌ نیست از این آقا حسین بپرسه، آخه نوکرتم این قسم حضرت عباس ترو قبول کنیم یا دمب خورس رو.

حسین آقا، اشتباه نشه، ما از خودا مونه که این اخونده زهرو هرچه زود تر کوفت کنن و گورشون رو گم کنند.  ولی‌ ترور کردن این متخصصین و کارمندان لازم هس با تمام جدیت محکوم شود و وسطش هم لافیه نیاید.

Mehrdad


Demo

The Covert Operators 4 Hire???

by Demo on

As the deployments of private security agencies are becoming more & more common by the rogue governements around the world one might also look into the possibility that the killings are done by an IRI hired foreign agency. Are we forgetting the Blackwater operations in Iraq??

//en.wikipedia.org/wiki/Blackwater_Worldwide

Has not then the blogger been "detracted" by such operations as the regime had aimed for?? One just wonders!!  

 


Roozbeh_Gilani

اکنون تقریبا مسلم شده است که ترور دو متخصص""

Roozbeh_Gilani


I nearly gave up on your blog after reading the first sentence (above), but I am glad I did not!

Thank you for the good blog. It makes lots of sense.

"Personal business must yield to collective interest."


Tavana

تفسیرهای چندر غازی

Tavana


در زمانیکه سبز زادهای «مخالف؟؟» چه از این حسین  در خارج و چه ار آن میر حسین در داخل کشور تو ضیحات خود عوامل نظام رادر مورد قتل ٣ نفر بعنوان مدارک غیر قابل انکار قبول می کنند وقت خداحافظی خود را پشت سر گذاشته و بدون آنکه بدانند مشغول تزریق زهر به خود هستند. این نمونه دیگری در جهت اعتبار بخشیدن به نظامی است که به گفته رهبر «حرمت» آن در جریان قیام عمومی ٢سال پیش دچار «خدشه» شد.