ازش پرسیدم، "خدا کجاست"؟ خندید و گفت:
خدا همه جا و همه چیز است، ولی هر جایی و هر چیزی خدا نیست؛
کلیت خوبی مطلق است، ولی هر جزیی خوب نیست؛
میزان خدایی بودن و خوب بودن، اتصال و عشق است.
پرسیدم، "این سه اصل از کجا میاد و به کجا میره"؟ توضیح داد که:
اونها که کاملا درکش کرده اند و با آن زندگی میکنند، اصلا نه حرفی میزنند و نه از حال و روز شون خبری میاد - اصل اتصالند و کلّ عشق. بی خبران، با تز و آنتی تز بازی میکنند و سنتز میپزند!
دوباره سوال کردم، "پس تکلیف دین و مذهب چی میشه"؟ پاسخ داد که:
اغلب ادیان و مذاهب به همین سه عقیده بر میگردند و بس. متاسفانه، عشق رو نمی شه دید، خدا رو نمی شه خورد، جوهر رو نمی شه شنید! پس هفتاد و دو ملت، هزار جور افسانه میسازند و به صدها حیله دام میگذارند، تا شاید سیمرغ حقیقت رو به بند بکشند! اما، با هر دامی و هر بندی و هر افسانه ای، دایره عشق و محبتشون کوچکتر میشه، و افق مهر شون محدود تر ... از کلّ اعظم، منفصل تر و مطرود تر.
گفتم، "سخته، نمی فهمم؛ چند تا مثال بزن"! گفت:
مثلا - عشق خدا است، اما عاشق؟ مهر بهشته، اما ازدواج؟ ایمان عین خوبیه، اما دین و مذهب و فلسفه؟
باز سوال کردم، "از کجا بدونیم چی خوبه و چی بده"؟ فکری کرد و جواب داد:
ملاک، نزدیکی به خدا است - یعنی اتصال به کلّ و عشق به خوبی. یک قدم که دور میشی، انسان کاملی و غمخوار ریز و درشت. پایین تر از اون، فرشتهای و بی گناه. فروتر، مشغول زندگی خودتی و آزارت به کسی نمی رسه. زیرتر و کمتر، مثل بچهها بازی میکنی و تفریح داری.
خیالم راحت شد و پرسش آخر رو مطرح کردم، "این وسط، شیطون کجاست"؟ دقیقهای مکث کرد و سپس آروم و شمرده گفت:
چندین طبقه که سقوط کنی، رو یه کرسی عریض و طویل نشستهای و واسه عالم و آدم، تعیین تکلیف میکنی. حقیقت مطلق رو پیدا کردهای و بقیه رو تکفیر میکنی. نژاد، فلسفه یا حزب برتری و باقی رو نفرین میکنی، که بسوزند و بمیرند. یه قدم پایین تر ... شیطون نشسته و به تمام سؤالات پاسخ میده!
Recently by Shazde Asdola Mirza | Comments | Date |
---|---|---|
The Problem with Problem-Solvers | 2 | Dec 01, 2012 |
I am sorry, but we may be dead. | 18 | Nov 23, 2012 |
Who has killed the most Israeli? | 53 | Nov 17, 2012 |