اگر فرصت کردید ببینیدش یا خواستید دوباره ببینیدش از این زاویه هم به آن نگاه کنید.
کی نماینده چه چیزیست؟ فهرست اینکه چه کسی دارد چه گروه یا تفکر در جامعه ایرانی را نمایندگی میکند اینطوریست:
نادر- نادر دارد جامعه ایرانی را نمایندگی میکند که از یک طرف با سنت دست به گریبان است و از یک طرف با مدرنیته.
پدربزرگ- پدربزرگ نماینده سنت در جامعه ایران است. آلزایمرش هم همان حافظه تاریخی ماست. نه قابل صرفنظر کردن است و نه بدون جامعه قدرت سرپا نگه داشتن خودش را دارد.
سیمین- سیمین مدرنیته ایرانی را نمایندگی میکند. کسیست که به نادر (جامعه) قبولانده که باید مهاجرت کند. معلم است و دانستههایش از باقی بازیگران صحنه بیشتر است و بلد است مذاکره کند.
زن باردار- زن باردار نماینده مذهب در جامعه ایرانیست. میخواهد به سنت (پدربزرگ) کمک کند که باری از روی دوش جامعه (نادر) بردارد اما از فرط نجس و پاکی و محدودیت شرعیات خودش هم تبدیل میشود به معضل تازه برای جامعه. ختم آبستنی او یعنی همین وضعی که الان در جامعه ایران میبینید و حکومت مذهبی قادر به نوزایی نیست. همین چیزی که به آن میگوییم اصلاحناپذیری حکومت.
شوهر- شوهر نماینده روحانیت در جامعه است. رضا میرکریمی روحانیت را با همین شمایل ورشکسته و مقروض به عالم و آدم در «زیر نور ماه» روایت کرده. شوهر (روحانیت) زبان زن باردارد (مذهب) است. همین مذهب است که او را به درآمد تازه میرساند و بهانه برای او تولید میکند تا از جامعه پول بگیرد، چه در شکل ارائه خدمات به جامعه (نگهداری از سنت یعنی پدربزرگ) و چه در شکل جبران خسارت (دیه).
ترمه- ترمه دختر نادر و سیمین نماینده آینده است. موضوعی که در کشمکش میان جامعه، مدرنیته، سنت و مذهب گرفتار است و قادر به انتخاب میان آنها نیست و فیلم هم با این عدم انتخاب او تمام میشود. در سن بلوغ است و این بهترین نشانه آیندهٔ در حال وقوع است.
دختر کوچک- دختر کوچک نماینده زمان حال است. کوچکتر از همه و گزارشگر (نقاش) وقایع. کوچکی او نشانهایست از نادیده گرفته شدن زمان حال در جامعه ایرانی. یکی از بهترین نشانههای نمایندگی او (زمان حال) وقتیست که دارد شیر سیلندر اکسیژن پدربزرگ (سنت) را کم و زیاد میکند. درست شبیه به آهنگهای تازه مثل نامجو.
با این پیشنهاد میتوانید روابط میان جنبههای مختلف زندگی ایرانی را ببینید. چند تا مثالش را مینویسم:
سیمین (مدرنیته)، زن باردار (مذهب)، ترمه (آینده) و دختر کوچک (حال) از یک جنساند و همهشان قدرت زادآوری دارند. منتها همهشان نیاز به یک عامل دیگر برای باروری دارند. محصول حاصل از پیوند زادآوران و فاعلان از همه جالبتر است. مثلا آینده محصول جامعه و مدرنیته است و این اوضاع را همیشه میتوانید ببینید. وجود ترمه یعنی جامعه (نادر) و مدرنیته (سیمین) توانستهاند آینده را خلق کنند. همیشه هم همینطور است و دنیای فعلی با مظاهر جدیدش محصول توافق هر جامعهایست با نوآوریهایش. منتها وقتی به محصول روحانیت (مرد) و مذهب (زن باردار) میرسید متوجه میشوید یک محصولشان وضع فعلیست (دختر کوچک) که فقط ناظر ماجراهاست و کارهای نیست جز گزارشگر وقایع اما تلاش روحانیت و مذهب برای خلق مجدد در شکل بارداری زن با برخورد شدید جامعه روبرو میشود و ناکام میماند.
نکته جالب این است که این برخورد دفعی جامعه (نادر) نسبت به مذهب نیست که از سر تلاش برای حفظ سنت منجر به ختم نوزایی مذهب میشود بلکه این سنت (پدربزرگ) است که مذهب (زن باردار) را به دنبال خودش میکشد و بارداری او را خاتمه میدهد. وقتی زن باردار (مذهب) میرود تا پدربزرگ (سنت) را پیدا کند میبیند پدربزرگ (سنت) کنار دکه روزنامهفروشیست و دکه روزنامهفروشی همان جاییست که همیشه حرفش با پدربزرگ هست و روزنامههایی که نادر (جامعه) برای او میآورد و یا دربارهشان با او حرف میزند محل علاقمندی پدربزرگ (سنت) است. خوب به جای دکه روزنامهفروشی بگذارید جشن نوروز و چهارشنبهسوری تا متوجه بشوید چقدر دقیق است.
زن باردار (مذهب) به دنبال پدربزرگ (سنت) میرود و او را در کنار دکه روزنامهفروشی (نوروز و چهارشنبهسوری) میبینید. میرود تا او را برگرداند اما آن آخر فیلم متوجه میشویم که ماشین به او زده و منجر به سقط شدن نوزادش شده. یعنی این جامعه نبوده که مذهب را کنار زده بلکه این واقعیات دنیای بیرونیست که مذهب را از نوزایی درآورده.
دو تا موقعیت ویژه میان جامعه (نادر) و مذهب (زن باردار) با سنت (پدربزرگ) هست. هر دو در حمام رخ میدهد. نادر پدرش را حمام میدهد و از فرط گرفتاریهای او به گریه میافتد. زن باردار هم لباس پدربزرگ را در همان حمام عوض میکند. نادر برای حمام دادن پدرش او را با دستکش لیف میزند و زن باردار هم برای تعویض لباسهای پدربزرگ از دستکش استفاده میکند. فرق دستکشها را که ببینید متوجه میشوید دستکش نادر خود او را هم خیس میکند ولی دستکش زن باردار مانع خیس شدنش میشود.
عصبیت شوهر زن باردار (مرد: روحانیت) و پرخاشهای او که ما هم آدمیم و قرض بالا آوردنها و از کار بیکار شدنش همه نشانههای عاملان حکومت مذهبیست. یک چیز خیلی جالبی هم توی فیلم هست که به نظرم طعنهٔ فرهادیست به وقایع بعد از انتخابات و همراهی روحانیت با اوباش. خیلی خیلی جالب بود.
نادر و سیمین و ترمه از خانه زن باردار میآیند بیرون و نگاهشان میافتد به ماشینشان. شوهر زن (روحانیت) از سر عصبانیت حل نشدن ماجرا و وصول نشدن پول و بیجواب ماندن طلبکارها با عصبانیت از خانه رفته است بیرون. بعد که ماشین در حال حرکت است شیشه جلوی آن را میبینیم که خرد شده.
باتومهای بسیج و پلیس در جریان اعتراضات را یادتان هست؟ فیلمهایی که بسیجیها و پلیس با باتوم به شیشههای ماشینها میکوبیدند را یادتان هست. رهبران مذهبی ایران وقتی نتوانستند از جامعه جواب بگیرند با اوباش کنار آمدند و معروفترین نمونه این همکاری عبارت بود از خرد کردن شیشههای ماشینها. توی فیلم از نازایی مذهب و ناکارآمدی روحانیت به خرابکاریشان میرسیم.
فرهادی میگوید دعوای جامعه ایرانی بر سر حفظ سنتهای جامعه در مقابل مدرنیته است و این مذهب است که برای نجات درماندگی روحانیت خودش را میاندازد توی کاری که دست آخر او را هم نازا میکند. وقتی ترمه (آینده) دارد با درماندگی درباره انتخابش برای ماندن با جامعه و سنت (نادر و پدربزرگ) یا مدرنیته (سیمین) تصمیم میگیرد تنها خبری که از مذهب (زن باردار) و روحانیت (مرد) داریم این است که یکی نازا شده و دیگری در زندان طلبکارها
. نوشته همایون خیری،
منبع اصلی: ایمیل
Recently by Souri | Comments | Date |
---|---|---|
Ahamdi brings 140 persons to NY | 26 | Sep 24, 2012 |
Where is gone the Babak Pirouzian's blog? | - | Sep 12, 2012 |
منهم به ایران برگشتم | 23 | May 09, 2012 |
Person | About | Day |
---|---|---|
نسرین ستوده: زندانی روز | Dec 04 | |
Saeed Malekpour: Prisoner of the day | Lawyer says death sentence suspended | Dec 03 |
Majid Tavakoli: Prisoner of the day | Iterview with mother | Dec 02 |
احسان نراقی: جامعه شناس و نویسنده ۱۳۰۵-۱۳۹۱ | Dec 02 | |
Nasrin Sotoudeh: Prisoner of the day | 46 days on hunger strike | Dec 01 |
Nasrin Sotoudeh: Graffiti | In Barcelona | Nov 30 |
گوهر عشقی: مادر ستار بهشتی | Nov 30 | |
Abdollah Momeni: Prisoner of the day | Activist denied leave and family visits for 1.5 years | Nov 30 |
محمد کلالی: یکی از حمله کنندگان به سفارت ایران در برلین | Nov 29 | |
Habibollah Golparipour: Prisoner of the day | Kurdish Activist on Death Row | Nov 28 |
Wow! What a great news !
by Souri on Tue Jan 31, 2012 01:29 PM PSTThank you so much MPD jon.
You are wonderful. I know how busy you might be and still you keep promise! You are one of the greatest assets to this site.
I am impatient to see that translation posted here.
Again thanks for your systematic great contribution.
Some people here ,just complain all the time, some other do the work, without any expectation for gratitude and recognition!
You are just a wonderful soul.
I have finished translating this article
by Multiple Personality Disorder on Tue Jan 31, 2012 12:38 PM PSTIt will be posted tonight.
PS, thank you Faramarz with your help trying to figure out Admin.
Dear Souri & MPD
by Faramarz on Mon Jan 30, 2012 06:20 PM PSTIt looks like that you are trying to figure out what Admin is up to
اینهم چند قطه شعر معروف در وصف ادمین
هر آنکو گذشت از ره مردمین
ز دیوان شمر مشمرش زآدمین
شما کز محنت دیگران بی غمین
نشایدکه نامتون نهند آدمین
هر آنکس که پیدا شود زآدمین
فراوان نماند بروی زمین
Thanks Farfromheaven2002 and dear MPD
by Souri on Mon Jan 30, 2012 05:43 PM PSTMPD jon: you were dreaming, aziz :)
Farfromheaven2002: Very good point.
Souri,
by Multiple Personality Disorder on Mon Jan 30, 2012 05:40 PM PSTThe admonishing comment from Admin is now gone, or maybe I was dreaming :O) I can't be sure anymore,,,
Thank you Souri.
by Farfromheaven2002 on Mon Jan 30, 2012 05:27 PM PSTThe character of the pregnant woman was a phenomenon. It shows that a person with a religious mind could easily go wrong in non-straight forward circumstances. He/she is only able to differentiate basic abstract subjects, and only in words; for example, we must be honest. Unfortunately, a person’s life is never straight-forward where abstracts are irrelevant.
But, when it comes to a real situation, they have to rely on another person (i.e. a religious leader like a clergy, rabbi or priest, mainly males) to lead them. The mood, ignorance and life style of a religious leader determines the fate of his followers.
Chi shod, Chi shod?
by Souri on Mon Jan 30, 2012 05:04 PM PSTmageh Admin davam kard?
I just come here for the first time, today. I don't see any warning from Admin. I know I should not copy/post articles from other sites, but this one was so interesting and important, I thought we could make an exception.
Sorry dear Admin.
Forgive me this time, please.
.
by vildemose on Mon Jan 30, 2012 10:16 AM PST.
Thank you MPD. You are
by vildemose on Mon Jan 30, 2012 09:54 AM PSTThank you MPD. You are right. Amin behavior puzzles me. This is one the best piece of not only writing but socio-religous analysis anywhere...Sigh
Thanks for taking the time to respond. You are great.
A state of war only serves as an excuse for domestic tyranny.--Aleksandr Solzhenitsyn.
to Admin, Souri, Vildemose, others,,,
by Multiple Personality Disorder on Mon Jan 30, 2012 09:33 AM PSTThere are a few issues. First, I was too busy in the last couple of days, but I am honored that my name is mentioned here as the person to do the translation of this piece. I think it's a worthy cause.
Next, I have to say this article is one of the best pieces of writings that needed to be pasted in this website as a blog. I don't see any reason for Admin to be complaining about when 40% of the material posted on the Featured Blogs are copy-and-posted material. All one has to do is to check out balatarin.com website and copy other people's work into this website, and boom, they are an instant blogger. I do not like this trend at all.
Just the other day there was a similar type of a thing from another blogger, copy-and-pasted material without even the name of the source being mentioned. When the blogger was told off about it, the blog was removed, but a few days later the same blogger posted another one, but this time the blog was featured on the front page, and was not removed even though the Editor was told that the blog was a copy-and-pasted piece.
So, what Admin is saying in his comment here does not make any sense, unless a full explanation of the double standard rules is provided. Don't worry Souri, in the absence of clear rules, you did good by posting this article here as a blog; the timing for it is significant since two Oscar awards are at stake, the analysis provided in this article has never been talked about before, it is a highly charged analysis, and it is a great piece of writing from a literary point of view.
Next, I am short on time, so it's going to be a while before I can translate this piece, but if I do, I can not forward it to Huffington Post, or similar places, under a name like "Multiple Personality Disorder", it will never get published there. They need real reputable people with real names. So, here are my options:
Don't translate it at all
Translate it and post it here only under MPD
Translate it and have a real person with some previous writings in their portfolio post it and send a copies of it to the other major publications
Well, I'll be thinking about it.
در دوران ساسانیان مردم به دو طبقه تقسیم شده بودند:
Mash GhasemSun Jan 29, 2012 02:04 PM PST
Yes dear MM
by Souri on Sun Jan 29, 2012 01:49 PM PSTIt seems to be the same movie. Please watch it if you have time. It is amazingly beautiful. If you find a link with a French caption, please let me know :)
Souri
by MM on Sun Jan 29, 2012 01:33 PM PSTI came across this 2 hour full-length youtube video of "the separation of Nader and Simin". Haven't watched it yet. Same?
//www.youtube.com/watch?v=Q4Cx2bkTLEE&feature=related
I hope MPD do us a favor
by vildemose on Sun Jan 29, 2012 01:19 PM PSTI hope MPD do us a favor and do the translation. Daste har do toon dard nakoneh.
A state of war only serves as an excuse for domestic tyranny.--Aleksandr Solzhenitsyn.
MPD, Mash Ghasem and Vildemose
by Souri on Sun Jan 29, 2012 01:14 PM PSTThank you so much for having read this analysis.
I thought it worth to be read, that's why I have shared it with you. I believe we must learn (or at least encourage ) our inquisitive mind to analyse every book or movie which we are reading/watching. Exactly like an art, like a painting or a musical symphony....etc.
Mash Ghasem : I think you have a very good point about the workers class representation, in the movie.
Viledmose : Agreed. We will ask our dear MPD to translate it. I am not registered at Huffington post, maybe I should do it now, that Anne Sinclaire (DSK's wife) is going to be the head editorial of the French branch :)
MPD: Did you get the message, dear? May I ask you to kindly translate this piece? Thank you so much.
Dear souri: This was
by vildemose on Sun Jan 29, 2012 10:47 AM PSTDear souri: This was brilliant. I hope someone translate this to English and send it for publication in Huffington post or NY Times. etc. It's that good. Thanks for sharing.
A state of war only serves as an excuse for domestic tyranny.--Aleksandr Solzhenitsyn.
تحلیلی جالب
Mash GhasemSun Jan 29, 2012 07:54 AM PST
بهرام صادقی داستانی دارد به نام " آقای نویسنده تازه کار است". در
یک بخش از داستان ، نویسنده دارد به ویراستار (سر دبیر) مجله "تیپ" های
مختلف اجتماعی در داستانش را توضیح میدهد. ویراستار در پاسخ میگوید :"جای
تیپ در سربازخانه است آقای من!"
سوری بانو : این قسمت تحلیل مقداری نادرست به نظر این حقیر آمد.
"عصبیت شوهر زن باردار (مرد: روحانیت) و پرخاشهای او که ما هم آدمیم و قرض
بالا آوردنها و از کار بیکار شدنش همه نشانههای عاملان حکومت مذهبیست."
شاید هم شوهر زن باردار ، سمبل میلیون، میلیون کارگران بیکار ایرانی باشد
که در زیر خط فقر زندگی میکنند، نه کار دارند، نه آینده ای ، و نه اعصابی.
در یکی از صحنه های دادگاه، مادر بزرگ ترمه ، در کمک به درس نوه اش ، بخشی
از کتاب تاریخ را میخواند: با اشاره به شرایط طبقاتی در دوران ساسانی، که
در آن دوران فقط اشراف بودندو مردم فقیر. ( آیا این اشاره ای است به جمهوری
اسلامی و ۳۵ میلیون ایرانی زیر خط فقر، ۸۰ % طبقه کارگر زیر خط فقر ،...)
در ضمن عاملان حکومت مذهبی ، پولشون میرسه و زیر خط فقر زندگی نمیکنند.
بسیاری از کارگران تهرانی که در عاشورای ۱۳۸۸ (از محله های "خانی آباد" و
دیگر محلات جنوب شهر ) در تظاهرات علیه دولت شرکت کردند، احتمال بسیار زیاد
دارای
خصوصیاتی کاملا محافظه کارانه و مذهبی بودند، و در عین حال مخالف دولت.
این موضوع "محافظه کاری و نفوذ مذهب در طبقه کارگر" البته خود یک بلاگ مستقل میطلبد.
O God! More analysis of this movie!
by Multiple Personality Disorder on Sat Jan 28, 2012 10:18 PM PST... but this one is very interesting, gives the movie another twist.