ضرورت تفکیک قدرت داستان نویسی و تحلیل سیاسی


Share/Save/Bookmark

Saead Soltanpour
by Saead Soltanpour
01-Jun-2009
 

 ضرورت تفکیک قدرت داستان نویسی و تحلیل سیاسی  یادداشتی کوتاه به گفتار خانم شهرنوش پارسی پور د رمورد انقلاب    با سلام و با تشکر از شهرنوش پارسی پور برای انتشار مطالبشان  ."من اما در هیجان و ناامیدی عجیبی دست و پا می‌زدم. شک نداشتم که با اوج‌گیرینیروهای مذهبی چپ‌کشی وحشتناکی در ایران رخ خواهد داد.که نگاه می کردم  به هرکساورا یک مرده بالقوه می‌دیدم .  با همه بحث می‌کردم و می‌کوشیدم ثابت کنم که خمینی اشتباه می‌کند گزارش زندگى ـ شماره ۱۱۵ نخستین دیدار من با بنی‌صدر – رادیو زمانه -9 خرداد 1388   خیلی مایل هستم  بدانم شماکه چنین تحلیل درست وتصویر شفافی از ایران در دوران 57  داشته اید که تقریبا هیچ سیاستمدار و یا شخصیتی در جهان نداشته است و یا حداقل اثری منتشر شده د ران دوران با تاخیر یکساله هم در دست نیست ) لطفا اگر هست برای من و خوانندگان خود معرفی کنید ممنون خواهم شد. حداقل بعد ا زانقلاب ، روزنامه ها  تا مدتی آزادی کامل داشتند .

تنها نوشته ای که از آن دوران د رمورد قتل عام چپ ها چاپ شد ، مصاحبه روزنامه کیهان با رالف شانمن یک امریکائی چپ گرا ( معاون برتر راند راسل ) بود که اعلام کرد آمریکا قصد دارد تا 500 هزار از نیروهای چپ را قتل عام کند . سخنان رالف شانمن توسط سرهنگ توکلی وزیر دفاع وقت دولت موقت تکذیب و وی به اتهام شایعه پراکنی از ایران در مارچ 1979 اخراج شد .

 هر چند حرف شانمن که تجربه حضور در اندونزی و قتل عام نیروهای چپ توسط دولت سوکارنو و آمریکا راداشت چنین ادعائی را کرد. کادر مرکزی  مجاهدین خلق  کسانی مانند مهدی بخارایئ  نیز از درگیری های بین روحانیون و مجاهدین در آینده نا مشخص ( تحلیل ) خبر می داد.  چگونه کسی که چنین تحلیلی از اوضاع سیاسی خاورمیانه و ایران دارد و براحتی سا لهای بعد از انقلاب را می بینید در ایران می ماند و سر از زندان در می آورد . خانم پارسی پور می گوید هیچ گاه سیاسی نبوده است . یعنی اگر هم چنین حسی داشته است ، حسی از سر آگاهی سیاسی و تجربه تاریخی نبوده است  هیچ شخصیت سیاسی و اجتماعی روشن آن دوران را نمی دید . هر  عقل سلیمی  ایجاب می کند که ایشان  یا از ایران خارج می شد و یا در ایران می ماند و حرف نمی زند و وقایع را مانند کاتب های قدیم در قالب داستان  می نوشت . کم نبودند  کسانی از نویسندگان و سیاستمداران و هنرمندان  که حرف  نزدندو زندان هم نرفتند  و زندگی را ادامه دادند. در اینجا سوالی مطرح می شود که

.

اگر شما چنین دید روشنی داشتید ، چرا در آن دوران احسا س مسولیت ، انسانی ، حقوق بشری نکردید که آینده را انرا به جوانانی امثال ما درآن دوران منتقل کنید . حداقل  وظیفه تاریخی انسانی  که می شد انجا م داد حتی اگر گوش شنوا نبود .   با عرض معذرت با ید گفت  بنظر می آید مدت طولانی در غرب زندگی کردن و مشکلات عدم آزادی بیان و استبداد  در ایران که امکان گفتگوی آزاد در این مسائل را تقریبا غیر ممکن می کند از یک سو و برخورداری از  تربیون با  "حساب وکتاب " راد یو زمانه ، برای بدون سند صحبت کردن  از سو ی دیگر ، باعث می شود که تخیلات را  جای یقینیات آن دوران بعد از 30 سال بیرون بدهید.  البته مرحوم نادر نادر پور هم در آمریکا چنین ادعائی داشتند در حالیکه هیچ دست نوشته ای ازاین دوستان وآینده نگران ، نه در آن زمان انقلاب نوشته شده است و نه سالهای بعد ازآن . با این تفاوت که نادر نادرپور شریعتی را مسول فجایع انقلاب می دانست خانم پارسی پور سیاسی نیست می گوید "اما آن روز در برابر در هتل به بنی‌صدر تسلیت گفتم.زمان کوتاهی پس از آن کتاب‌های دکتر شریعتی به دستم رسید و خواندم. متوجه شدم با نویسنده زبردستی روبه‌رو هستم کهمنطق گفتاری او را قبول ندارم. بد یا خوب من جزو کسانی هستم که هیچ‌گاه تحت تأثیر شریعتی قرار نگرفتم.  برای اینکه  میزان اعتبار علمی  حرفهای نویسنده را بسنجیم به این قسمت توجه کنید  ."ناگهان اطلاع دادند که خمینی دارد وارد می‌شود. دو فیلم‌ساز و نقاشی که با من آمده بودند همراه دیگران خبردار در برابر در ایستادند. من به خمینی نگاه کردم و بی‌درنگدریافتم که حتی سرسوزنی نمی‌توانم به او اعتماد کنم. ابداً نمی‌توانستم او را باور داشته باشم. " همان منبع بالا براستی چگونه می شود یک نفر را با یک نگاه شناخت . اگر حس تشخیص اعتماد نویسنده آن چنان قوی هست  ، بی شک می توان در مواقع زیادی به مردم ، و اطرافیان کمک کرد.  بنظر می رسد گذشت زمان را متوجه نشده ایم و تفکرات و تخیلات خودمان را بجای واقعیات و مستندات نه تنها باورکرده ایم که می خواهیم دیگران هم آنرا باور کنند. اگر نوشته های ایشان در قالب داستانی باشد در ان صورت منتقدان ادبی آنرا نقد می کنند ولی زمانی که پای سیاست در میان می آید آنوقت منهم  از زاویه دید خود م به این بحث وارد می شوم تا  مسائل روشن تر شود  30 ماه مه 2009.

سعید سلطانپور

مجری برنامه اجتماعی سیاسی " سقف شیشه ای " تلویزیون ایرانیان کانادا

 

 


Share/Save/Bookmark

more from Saead Soltanpour