سخنی ناتمام با روزمره گی


Share/Save/Bookmark

persian westender
by persian westender
28-Jan-2009
 

روزمره گی جون سلام..حالت چطوره؟ مدتی‌ بود که می‌خواستم باهات صحبت کنم، ولی‌ خودت این اجازه رو به من نمیدادی! میدونی‌، بزرگترین مشکل من با تو اینه که هی‌ مثل سرطان همینجوری رشد میکنی‌ و ما هم بهت عادت می‌کنیم، ولی‌ تو تقاضا هات دائم بیشتر میشه. درست موقع‌ای که واقعا از دستت خسته میشم، از لجت بیشتر سرم خراب میشی‌. من حق ندارم حتا برای مدتی‌ واسه خودم باشم؟ نمیخوام انکار کنم برام جذابیتی نداری، ولی‌ آخه بی‌ انصاف، دیگه چرا اینقدر کش میای؟ تمام شب و روزم رو پر کردی. میخوام یه سوالی آزت بکنم، لطفا منطقی‌ جوابم رو بده و ایندفعه طفره نرو..اصلا دلیل وجودی تو چیه؟ کی‌ گفته ما باید صبح تا شب دنبال کون تو بدویم؟ که چی‌ بشه؟ چه گلی‌ به سر ما زدی مثلا؟ بزرگترین هنری که داشتی این بوده که حوصله‌ها رو سر ببری

یادت میاد اونشب توی مهمونی‌، وقتی‌ `نو ظهور`سرزده اومد چه قشقرقی به پا کردی؟ بحث و جدل راه انداختی و هی‌ دم از سنت‌های آبا و اجدادی زدی و اون جفنگیات راجع به میراث فرهنگی‌؟ اون بنده خدا `نو ظهور` اصلا صداش در نمیومد و تو هی‌ بهش تهمت میزدی. خودت هم میدونستی اون هیچ ربطی‌ با `اوانگارد` نداره. نو ظهور بچه همین آب و خاک بود.بعد از اون آبرو ریزی خیلی‌ از تو بدم اومد..آدم اینقد دفاعی و ارزشی عمل میکنه؟همین کار تو باعث شد بچه‌ها بعد از مهمونی‌ از نو ظهور بیشتر خوششون بیاد و بیشتر کنجکاو بشن.با وجودی که ساکت و کم حرف بود، همه رو به جنب و جوش واداشته بود...تو هم که رنگت پریده بود. فکر میکنی‌ همه اومدن کاسه کوزت رو به هم بریزن. شاید هم درست فکر میکنی‌، خوب تو هم باید یه تغییر به خودت بعدی.. دیگه داری کپک میزنی.

... اه..چرا خودکارم رو قاپیدی..اه...پس بده اون خودکار رو،،،


Share/Save/Bookmark

Recently by persian westenderCommentsDate
مغشوش‌ها
2
Nov 25, 2012
میهمانیِ مترسک ها
2
Nov 04, 2012
چنین گفت رستم
1
Oct 28, 2012
more from persian westender
 
default

خودکار میخا

Esmal Latte (not verified)


خودکار میخا چیکار؟! مگه با کامپیوتر نمینویسی؟! کی خودکارتو گرفته؟ من اصلا کلا قاتی کردم!