حمید مصدق ,محمد نوری Mohammad Noori, Goriz, Hamid mosadegh

pedramx
by pedramx
13-Jan-2011
 


در من غم بیهودگی ها میزند موج 
در تو غروری از توان من فزونتر 
در من نیازی میکشد پیوسته فریاد
در تو گریزی میگشاید هر زمان پر
ای کاش در خاطر گل مهرت نمیرست 
ای کاش در من آرزویت جان نمی یافت 
(ای کاش دست روز و شب با تار و پودش 
از هر فریبی رشته عمرم نمی بافت)
اینک دریغا آرزوی نقش بر آب 
اینک نهال آرزو بی برگ و بی بر 
در من غم بیهودگی ها می زند موج
در تو غروری از توان من فزونتر 
(اندیشه روز و شبم پیوسته این است)
من بر تو بستم دل ؟
دریغ 
دریغ از دل که بستم 
(افسوس بر من گوهر خود را فشاندم 
در پای بت هایی که باید میشکستم)2

ای خاطرات روزهای گرم و شیرین 
دیگر مرا با خویشتن تنها گذارید 
در این غروب سرد درد انگیز پاییز
با محنت گنگ و غریبم واگذارید
در من غم بیهودگی ها می زند موج

Share/Save/Bookmark

Recently by pedramxCommentsDate
Sorood
-
Mar 01, 2011
Darya
2
Feb 20, 2011
Kasi az Naser Montazeri chizi shanideh?
5
Sep 20, 2010
more from pedramx
 
pedramx

Noori

by pedramx on

khoshhalam ke khoshetoon omad 


ahang1001

خوب بود خوب بود خوب بود

ahang1001


 

شعر خوب

و صدای گرم خواننده

ممنون