کفتر آزادی سبز؟

nahidi
by nahidi
23-Jun-2011
 

و چرا رنگهای ناب و پاک آسمان و دریا

دیگه تو خیال سبزت نیست

مگه رودخانه بیرنگ و ذلال آزاد نیست؟

مگه آسمان آبی اسیر کسی هست؟

یا مگه رخت شب زفاف آزادی تو

برنگ برف پاک نیست؟

آی آدمها.......

این فقط جنگلهای سبز و گیاهان و درختان

که اسیر خاکن

حتی اون پیچک ها و درختای همیشه سبز

ریشه در مردابن

چه کسی گفت که آزادی تو برنگ سبزه؟

یادته قصه اون سید سبزینه قبا؟

از قبای چه کسی یا ناکسی سبز تو چشمات مونده؟

اکر تو کفتر آزادی رو سبزش بکنی

اسیر میشه

همه کفتر ها تنهاش میزارن غریب میشه

اون درختای قشنگ و سبز

همیشه خواب ضربه تیز تبر رو می بینن رو تنشون

............

آدمهای بیرنگ همه آزادن

وقتی که با رنگها بازی میکنن دلشادن

اگه روی بوم بخوای نقش یه دنیای آزاد رو نقاشی کنی

به تمامی مداد رنگی ها تو نیاز داری

صفحه بوم تو هم باید که بیرنگ باشه

یکرنگی یعنی بیرنگی

آزادی میشه یک جعبه کامل از مداد رنگی

..

ناهید


Share/Save/Bookmark

Recently by nahidiCommentsDate
نوروز
6
Mar 16, 2012
شعر
2
Sep 05, 2011
قفس درون
1
Jul 06, 2011
more from nahidi
 
Maryam Hojjat

Great, Meaningful Poems which

by Maryam Hojjat on

explain our ordeal in our mother land.

Thanks, I enjoyed all of these poems. 


Manoucher Avaznia

هم کسی اینجا

Manoucher Avaznia


هم کسی اینجا هست

هم نفسهای عبیرآمیزش

سوزش دردی نیز.

 

پس غنیمت دارش

بارش درد که آگاه کند از خویشت.

همتی باید کرد

درد را باید جست

تا شود توشۀ راهت یکسر

تا در منزل یاری که ازو پرتو مهری پیداست 


nahidi

درود و سپاس

nahidi


درد اینجاست که
کسی یا نفسی نیست دگر


Manoucher Avaznia

ناهید عزیز

Manoucher Avaznia


درود بر تو:

 

"؟چه کسی گفت که دریا آبیست"

 

می توان گفت سخن پخته تر از این گفتار؟

من گمان می نکنم.

 

چه کسی گفت زمان استاده ست؟

کاروان در راه است.

از پس ظلمت شب بانگ جرس خوش گوید:

کاروان همره خود مژدۀ آوای سحرگه دارد.

 

و زمان می راند

حال ما دیگر ازین نو شدن بی مرز است.

بیگمان همره این غافلۀ ناآرام

روز دیگر شود و حال دگر.