دعوت به عید دیدنی نوروزی و مشاعره


Share/Save/Bookmark

دعوت به عید دیدنی نوروزی و مشاعره
by Javad Yassari
18-Mar-2009
 

یادش بخیر، نوروز در خانه’ پدری ام غوغا بود.  فرش های تازه شسته شده و خانه’ از غبار پاک شده و پنجره های تمیز که درختان میوه’ سراسر شکوفه’ حیاط را نمایش می دادند، زمینه’ سیزده روز رفت و آمد بزرگتر ها و کوچک تر ها بود.  صندوق صندوق میوه و جعبه جعبه شیرینی و آجیل بود که روی میزها در کاسه های قشنگ بلورین قرار می گرفت و خانه می شد سراسر گل و بوی سنبل و نرگس.  لباسهای نوی قشنگ که تا آخر نوروز هر روز بعد از بازگشت از عید دیدنی دوباره به جالباسی آویزان میشد و کفش های براق شبرو یا ورنی که با مادرم از کوچه برلن خریده بودیم، همگی فقط بهانه ای بودند برای اینکه عیدی بگیریم.  یادم می آید از یک تومن تا بیست تومن ممکن بود از یک عمو یا دایی بگیریم که نگهداشتن و شمردن و خرج کردنش توی ساندویچ فروشی محل و سینما یک کیفی داشت که هیچ پولی بعد از آن دیگر نداشته.  موقع تحویل سال، سفره’ هفت سین زیبایی که مادرم روی ترمه های مادر بزرگش می چید، مثل چلچراغ می درخشید.  یادم می آید یک مشت برنج به نشانه’ برکت توی دست پدرم می چرخید و او و مادرم با هم دعای تحویل سال را می خواندند و عشقی که بینشان بود در نگاه هایشان در این لحظه از سال از تمام باقی سال مشهود تر بود.  سال که تحویل میشد، گلدان گل را می دادند دست داداشم که برود و با آن از در وارد شود تا برکت و خرمی وارد خانه مان بشود.  کوزه های سبزه تزیین کننده’ سفره’ هفت سین و تمام پله های ورودی خانه مان بود.

روز اول عید، عمه ام که از همه’ فامیل بزرگتر بود، از شهری که در آن با شوهرش زندگی می کرد می آمد و در خانه’ ما "می نشست."  باقی اعضای خانواده همگی بلافاصله بعد از تحویل سال در خانه’ ما جمع می شدند تا عید دیدنی را از منزل بزرگتر شروع کنند.  روزی بود و روزگاری بود و نوروزی بود.

من و خانواده ام نوروز را جشن می گیریم.  ممکن است به مفصلی و زیبایی نوروزهای منزل پدری ام نباشد.  ممکن است چون قلب من هنوز در حیاط آن خانه جایی زیر یک بوته’ گل سرخ محمدی می تپد، دیگر نمی تواند آن نوروزهای پر از خوشی و خوشحالی را عینا برای بچه هایم این سوی جهان تکرار کند.  اما نوروز بزرگترین جشن خانه’ ماست.  از روز نو فراتر، نوروز برای من فرصت تکرار و تایید امید هایم است.  امید برای خودم، امید برای خانواده ام، امید برای دوستانم، امید برای ایرانم.  آرزو دارم سال نو سالی پر از شادی و سلامتی برای یکایک شما عزیزان باشد.  امید دارم ایران من، ایران ما، نو شود، پر از شادی شود، پر از جشن و امید و خوشحالی شود.  امید دارم ایران سلامت و پایدار و پاینده باشد و ملت ایران سربلند و خوشحال و سلامت.  چشم بد از ایران من به دور، گرچه من از آن دورم، دور.

این هم شعر آغازین این بار که آن را هدیه می کنم به تمام دوستانم در ایرانین دات کام:

معشوقه بسامان شد، تا باد چنین بادا
کفرش همه ایمان شد، تا باد چنین بادا
ملکی که پریشان شد، از شومی شیطان شد
باز آن سلیمان شد، تا باد چنین بادا
یاری که دلم خستی، در بر رخ ما بستی
غمخواره’ یاران شد، تا باد چنین بادا
زان طلعت شاهانه، زان مشعله’ خانه
هرگوشه چو میدان شد، تا باد چنین بادا
زان خشم دروغینش، زان شیوه’ شیرینش
عالم شکرستان شد، تا باد چنین بادا
شب رفت صبوح آمد، غم رفت فتوح آمد
خورشید درخشان شد، تا باد چنین بادا
از دولت محزونان وز همت مجنونان
آن سلسله جنبان شد، تا باد چنین بادا
عید آمد و عید آمد، یاری که رمید آمد
عیدانه فراوان شد، تا باد چنین بادا
آن باد هوا را بین، زافسون لب شیرین
با نای در افغان شد، تا باد چنین بادا
...
...
"مولانا"

اگر دوست داشتید، می توانید در این بلاگ برای یکدیگر پیامهای دوستی و نوروزی بگذارید.  اگر نه، بفرمایید مشاعره کنیم! نفر بعدی، عید شما مبارک و لطفا الف عنایت بفرمایید.

با دوستی،
ج.ی.


Share/Save/Bookmark

more from Javad Yassari
 
default

Nawruz Mobarak

by Seagull (not verified) on

تند شوقی در این دل گو

که معشوق آمدست دل جو

تو ای بلبل کنار سرخ گل

دمی با نوروز فرح رو

درود بر دوست گرامی‌ جواد عزیز و عید همه دوستان مبارک


default

من ت می دهم!

Anonym7 (not verified)


تمام روشنایی نامه’ باران
مدیح رستگاری هاست
فراخای جهان سرشار از آزادی و شادی ست
اگر این دیو و این دیوار
بگذارد

از شفیعی کد کنی

عید همگی مبارک


Souri

dear Mr. Yassari

by Souri on

I've already did "arz adab" to you at the beginning. You are lucky everything comes along very great.....here we are still running around... and it's 9pm !!

Sometime though I take a break and come to your moshaereh blog. But I won't post any poem anymore as I said before, ba JJ ghahr kardam :-))

Wish you and the family all the bests in this coming new year ..

 


Javad Yassari

آقا مجید میم برای شما و اگر از کوکو فرصت پیدا کردید لطفا ت بدهید

Javad Yassari


من همان دم که وضو ساختم از چشمه’ عشق
چار تکبیر زدم یکسره بر هر چه که هست
می بده تا دهمت آگهی از سر قضا
که بروی که شدم عاشق و از بوی که مست


Javad Yassari

Dear Majid

by Javad Yassari on

Very, very funny! You're da man, bro!

I have had the afternoon off, taking care of last minute things around here, too, though I will be eating my sabzi polo mahi with family elsewhere, so I don't need to worry about cooking like you do!  The haft seen is coming along just fine!  I hope you have a wonderful dinner and I wish you success with your kookoo and mahi.  My very best to your family for a prosperous New Year.

Souri Khanoom, mokhlessim!


Souri

Majid agha

by Souri on

Baba boro mahi to dorost kon !! Ey baba shoma ro che be mohsaereh?

But really, It was very funny, I laughed loud. Happy Nowruz to you and the Madame !! Hope you will come up " rosefid" for your Mahi & sabzi polo!!

 


Majid

جواد جان

Majid


 

ای که از کوچهء معشوقهء ما میگذری
ما هم از کوچهء معشوقهء تو میگذریم

این به اون در داداش!


Javad Yassari

سلام و لطفا شین عنایت بفرمایید.

Javad Yassari


ای که در کوچه’ معشوقه’ ما میگذری
برحذر باش که سر میشکند دیوارش
آن سفرکرده که صد قافله دل همره اوست
هرکجا هست خدایا بسلامت دارش


Farnoosh

نوروز پیروز و الف!

Farnoosh


ای یوسف خوش نام ما خوش می روی بر بام ما
ای درشکسته جام ما ای بردریده دام ما

ای نور ما ای سور ما ای دولت منصور ما
جوشی بنه در شور ما تا می  شود انگور ما

ای دلبر مقصود ما ای قبله معبود ما
آتش زدی بر عود ما نظاره کن در دود ما

ای یار ما عیار ما دام دل خمار ما
پا را مکش از کار ما بستان گرو دستار ما

در گل بمانده پای دل جان می دهم چه جای دل
وز آتش سودای دل ای وای دل ای وای ما

ای راحت کروبیان ای شمس اطوار جهان
جان و دلی هم جان جان ای جان ما ای جان ما


default

عید شما مبارک!

simin bahrami (not verified)


آقای یساری و سایر دوستان، امیدوارم سال نو سالی پر از موفقیت و شادکامی برای شما و عزیزانتان باشد. از اینکه ما را به مجالس شعر و ادب دعوت می نمایید متشکرم. نوروزتان پیروز.


Azadeh Azad

Thank you, Javad Agha. This song is for you :-)

by Azadeh Azad on


Javad Yassari

Goodnight Dear Ms. Azadeh!

by Javad Yassari on

I will leave your beautiful offering for the next guest, too!  It has been great to do mosha'ereh with you!  Sweet dreams and happy spring!


Azadeh Azad

From Foruqi-ye Bastaami

by Azadeh Azad on

Thank you so much Javad Agha for your wonderful company. Mr. Sandman is calling me now :-) Good night.


رسواي عالمي شدم از شور عاشقي
ترسم خدا نخواسته رسوا كنم تو را


Javad Yassari

ر عنایت بفرمایید

Javad Yassari


به به ویس و رامین!  آزاده خانم قطعا میدانید که این قصه’ عشق ایرانی، به جهت تابوهای نزدیکی با محارم (اعضای خانواده) و زنا، یکی از قصه های مسکوت ادبیات فارسی ماست.  قصه ای است بی نهایت جالب و عمیق که تجربه های عشق بشری را بی پروا به نظم می کشد.  ممنون از یادآوری.

زاهد اگر بحور و قصورست امیدوار
مارا شرابخانه قصورست و یار حور


Azadeh Azad

From As'ad Gorgani's Viss & Ramin. "Ze" again :-)

by Azadeh Azad on

ز بس كز دل كشم آهِ جهان سوز
ز خاور بر نيارد آمدن روز


Javad Yassari

از حافظ بود آزاده خانم. لطفا ز عنایت بفرمایید

Javad Yassari


برنیامد از تمنای لبت کامم هنوز
بر امید جام لعلت دردی آشامم هنوز
روز اول رفت دینم در سر زلفین تو
تا چه خواهد شد درین سودا سرانجامم هنوز
ساقیا یک جرعه زان اب آتشگون که من
در میان پختگان عشق او خامم هنوز


Azadeh Azad

From the same story. "Re" please!

by Azadeh Azad on

Beautiful poem. Thanks. Who is the poet?

 

 كزين دو يكي گر شود نابكار
ازان پس كه خواند مرا شهريار


Javad Yassari

یک دوستانه/عاشقانه’ دیگر آزاده خانم! لطفا کاف بدهید.

Javad Yassari


هزار دشمنم ار میکنند قصد هلاک
گرم تو دوستی از دشمنان ندارم باک
مرا امید وصال تو زنده میدارد
وگرنه هر دمم از هجر تست بیم هلاک
نفس نفس اگر از باد نشنوم بویش
زمان زمان چو گل از غم کنم گریبان چاک


Azadeh Azad

From the story of Siyavosh. "He" please!

by Azadeh Azad on

يكي تازيي بر نشسته سياه
همي خاك نعلش بر آمد به ماه


Javad Yassari

لطفا ی مرحمت بفرمایید.

Javad Yassari


خواهش می کنم دوست آزاده ام!  این هم ت برای شما و برای آزادگی تان!

ترا که هرچه مرادست در جهان داری
چه غم ز حال ضعیفان ناتوان داری
بخواه جان و دل از بنده و روان بستان
که حکم بر سر آزادگان روان داری


Azadeh Azad

That was another harsh poem.

by Azadeh Azad on

That was another harsh poem. Sorry :-) Nothing personal!


Azadeh Azad

By Maryam Houle

by Azadeh Azad on

Sorry, Javad Agha. I was so focused on "Moshaa'ereh" that I forgot it is Nowruz. Sorry about that"   

وطن:     محلول ِ حلال های تخمی... هرکی هرکی...

                       حرام های گس...

            انزوای عقربه ها       د رمکعب های محقر

                                                دایره های مریض...

دموکراسی ِ تجاوز...دموکراسی ِدفاع... دموکراسی ِ قطع...

                                        قطعه قطعه به دنیا آمدن...

برای گذر از انقراض      پریدن ِ پروانه ها از پل

                                  پلی که آتشش ابدی ست

   


Javad Yassari

لطفا واو عنایت بفرمایید!

Javad Yassari


و حال با اجازه’ آن بانوی بزرگوار با شما یک شوخی نوروزی می کنم!  آزاده خانم مثل اینکه شما خیلی امشب عصبانی هستید!  خواهش می کنم مرا نکشید که شما را بسیار عزیز دارم و از اینکه امشب فرصت مشاعره مهیا شده بسیار شاد!  البته بقول یکی از دوستان در مشاعره مناقشه نیست!  این هم یک عاشقانه’ دیگر برای شما به مناسبت ایام عشق و دوستی:

مرا چشمیست خون افشان ز دست آن کمان ابرو
جهان بس فتنه خواهد دید از آن چشم و از آن ابرو
غلام چشم آن ترکم که در خواب خوش مستی
نگارین گلشنش رویست و مشکین سایبان ابرو


Azadeh Azad

Happy Nowruz, dear Majid

by Azadeh Azad on

Please stay :-)


Azadeh Azad

Shamlu: "Song of a man who has killed himself"

by Azadeh Azad on

نه آبش دادم

نه دعائي خواندم،

خنجر به گلويش نهادم

و در احتضاري طولاني

او را كشتم.

 

به او گفتم:

«ـ به زبان دشمن سخن مي گوئي!»

و او را

كشتم!

 

 


Javad Yassari

آقا مجید، دوست من، سلام!

Javad Yassari


عید شما مبارک!  شما صاحب بیشترین بضاعت هستید چون صاحب شفاف ترین قلب ها هستید.  من از شما ممنونم که به من همیشه لطف دارید و با ذوق سرشارتان همیشه سر می زنید و هر چه میگویید و توصیه می کنید همیشه به دل می نشیند.  سال نوت مبارک مجید خوب و عاشق ایران.  این هم خارج از نوبت برای شما:

افسر سلطان گل پیدا شد از طرف چمن
مقدمش یارب مبارک باد بر سرو و سمن
خوش بجای خویشتن بود این نشست خسروی
تا نشیند هر کسی اکنون بجای خویشتن
خاتم جم را بشارت ده بحسن خاتمت
کاسم اعظم کرد ازو کوتاه دست اهرمن
تا ابد معمور باد این خانه کز خاک درش
هر نفس با بوی رحمن می وزد باد یمن


Majid

برای «مای فیوریت» مورچه.......

Majid


 

زیر سایه دوستان همین اطراف می پلکم.

همونطور که قبلاً عرض کردم نه بضاعت ادبی سایر دوستان رو دارم و نه حضور ذهنشون رو، به همین خاطر وقتی به مشاعره میرسه  برای من «سلامت  در کنار است».

زهرهء عشق چون بزد پنجهء خود در آب و گِل
قامت ما چو چنگ شد، سینهء ما چغانه یی

شاید گاهی وقتی که همه در خواب ناز هستند اومدم یه شعری نوشتم و دوباره رفتم در حاشیه و لذت بردن از ذوق دوستان.
پاینده و بالنده باشید  سروران


Javad Yassari

این هم یک عاشقانه آزاده خانم. لطفا نون

Javad Yassari


تنت را دید گل گویی که در باغ
چو مستان جامه را بدرید بر تن
من از دست غمت مشکل برم جان
ولی دل را تو آسان بردی از من


Azadeh Azad

From Saa'eb-e Tabrizi. Te please!

by Azadeh Azad on

      موج شراب و موج آب بقا يكي است
هرچند پرده هاست مخالف، نوا يكي است

Javad Yassari

به به از شاملو و لطفا میم مرحمت بفرمایید

Javad Yassari


ز دست کوته خود زیر بارم
که از بالا بلندان شرمسارم
مگر زنجیر موئی گیردم دست
وگرنه سر بشیدائی برآرم
زچشم من بپرس اوضاع گردون
که شب تا روز اختر می شمارم
بدین شکرانه میبوسم لب جام
که کرد آگه ز راز روزگارم
اگر گفتم دعای می فروشان
چه باشد حق نعمت می گزارم
من از بازوی خود دارم بسی شکر
که زور مردم آزاری ندارم
سری دارم چو حافظ مست لیکن
بلطف آن سری امیدوارم