My aim is to share with you some of my deepest thoughts and emotions, which are shared sentiments, through my poems...
گفتم حق من کجاست،
آزادی ام را گرفتی!
گفتم آزادی ام کجاست،
تو رأی مرا گرفتی!
گفتم رأی من کجاست،
صدایم را گرفتی!
گفتم - با نعره بلند سکوتم -
صدایم کجاست؟
تو جانم را گرفتی!
❊❊❊
تو جان من و فرزندانم را گرفتی،
تو جان خواهران و برادرانم را گرفتی،
تو جان عاشقان ایران زمین را گرفتی،
تو جان فرزندان کورش و کمبوجیه را گرفتی،
تو جان شیفته گان رستم دستان را گرفتی،
تو جان پیروان دادگر انوشیروان را گرفتی،
تو چون ضحاک، خون پاک فرزندان ایران را گرفتی.
تو غافل از قدرت جانبازان ایران زمینی،
تو تاریخ ستمکاران دنیا را ندانی.
❊❊❊
ز هر خون قطره یی، هزاران بابک ها بروید،
ز هر آه و فغانی، هزاران کاوه ها بر پا بخیزد،
ز هر جور و ستم فریادی بر آید،
که ارکان ظلم تو را بر هم بریزد.
❊❊❊
ز هر جور و ستم فریادی بر آید،
که ارکان ظلم تو را بر هم بریزد.
❊❊❊
ز هر خون قطره یی، هزاران بابک ها بروید،
ز هر آه و فغانی، هزاران کاوه ها بر پا بخیزد.
❊❊❊❊❊❊❊❊❊
شعر از: فریاد (IranBrave)
YouTube Video Channel: //www.youtube.com/user/IranBrave
Iranian.com Blog: //iranian.com/main/member/iranbrave
Recently by iranbrave | Comments | Date |
---|---|---|
زن ایرانی، معشوقه آزادی | 3 | Mar 08, 2012 |
« قفلهای طلسم شده » | 1 | Aug 08, 2011 |
« وقتی که تو رفتی » | 8 | Jul 11, 2011 |
Person | About | Day |
---|---|---|
نسرین ستوده: زندانی روز | Dec 04 | |
Saeed Malekpour: Prisoner of the day | Lawyer says death sentence suspended | Dec 03 |
Majid Tavakoli: Prisoner of the day | Iterview with mother | Dec 02 |
احسان نراقی: جامعه شناس و نویسنده ۱۳۰۵-۱۳۹۱ | Dec 02 | |
Nasrin Sotoudeh: Prisoner of the day | 46 days on hunger strike | Dec 01 |
Nasrin Sotoudeh: Graffiti | In Barcelona | Nov 30 |
گوهر عشقی: مادر ستار بهشتی | Nov 30 | |
Abdollah Momeni: Prisoner of the day | Activist denied leave and family visits for 1.5 years | Nov 30 |
محمد کلالی: یکی از حمله کنندگان به سفارت ایران در برلین | Nov 29 | |
Habibollah Golparipour: Prisoner of the day | Kurdish Activist on Death Row | Nov 28 |
زنده باشی و پر شهامت - در نبرد جاویدان فریدون و ضحاک
Shazde Asdola MirzaSat Sep 26, 2009 09:14 AM PDT
سپاه فریدون چو آگه شدند
همه سوی آن راه بیره شدند
ز اسپان جنگی فرو ریختند
در آن جای تنگی بر آویختند
همه بام و در مردم شهر بود
کسی کش ز جنگ آوری بهر بود
همه در هوای فریدون بدند
که از درد ضحاک پرخون بدند
ز دیوارها خشت و از بام سنگ
به کوی اندرون تیغ و تیر و خدنگ
ببارید چون ژاله ز ابر سیاه
بدی را نبد بر زمین جایگاه
به شهر اندرون هر که برنا بدند
چه پیران که در جنگ دانا بدند
سوی لشکر آفریدون شدند
ز نیرنگ ضحاک بیرون شدند
خروشی برآمد ز آتشکده
که بر تخت گر عدل باشد رده،
همه پیر و برناش فرمان بریم
یکایک ز گفتار او نگذریم
نخواهیم برگاه ضحاک را
مرآن اژدهادوش ناپاک را
You'r welcome, Shazde Asdola Mirza!
by iranbrave on Sat Sep 26, 2009 02:04 AM PDTMamnoon for your comment... Such oppression can no longer continue. Freedom of Iranians is near...
Thanks for giving a vivid and caring voice to the victims of IRI
by Shazde Asdola Mirza on Fri Sep 25, 2009 09:01 PM PDTEvery voice counts! Every action counts!