گزارش بیست و چهارم آگوست


Share/Save/Bookmark

hadi khojinian
by hadi khojinian
27-Aug-2007
 

ساعت سه
و نیم با جی قرار گذاشته بودم در پاپ مترو نزدیک ایستگاه قطار لیورپول.پنج
دقیقه دیر رسیدم چون یک ایستگاه قطار را اشتباهی سوار شده بودم .شب قرار
بود برای مسافرت دو هفته ای به هلند و چند جای دیگر برود .دو ساعتی با هم
گپ زدیم و طبق معمول پر از لذت و شادی برایم بود ، محور حرفها از شیما و
مارینا ، از پروژه تواب سازی و نیروهای اپوزوسیون و از جزیره و ایرانی
هایی که هنوز در دنیای آزاد در سال پنجاه و هفت مانده اند و دنیا را سیاه
و سفید می بینند بود .برایش از روزهای تنهایی و پر از حادثه حرف زدم ،
گفتم احساس می کنم که دوباره به دنیا آمده ام و انرژِی جمع شده ام در حال
برون رفت از وضعیت در حال حاضر است و دنیایم با دنیای چند سال پیشم زمین
تا آسمان فرق کرده و از دهه سی تا چهل سالگی حرف زدیم که پراز دلهره و
بازیافت آموخته های قبلی است .دنیای غرب با همه ی خوبی ها و بدی هایش .از
آلترناتیوهای موجود برای جایگزینی نظام مقدس و هزاران حرف های کوچک و بزرگ
.از مخالفان نظام گفت که در چنبره های بسته افکار خود گیر کرده اند و کاری
از پیش نمی برنند .از حقوق بشر و فعالین زن و مرد ایرانی که در دسته های
گوناگون هستند و هیچ کدام هم همدیگر را قبول ندارند .از اعدام و مرگ و از
فردای وطن حرف زدیم که اگر دوباره همان کشتار و فرهنگ تا با ما نباشی
محکوم به مرگ هستی ! باشد ،از انرژِی های انیرسی که در حال فوران هستند و
هیچ پالایشگاهی برای بهینه کردن وجود ندارد .حرف ها و حرف ها تمام شدنی
نبودند .از پاپ بیرون آمدیم و در هوای آفتابی و ملایم لندن پیاده تا
ایستگاه اتوبوس رفتیم .اتوبوس مقصد بعدی ام به موقع آمد تا محل شب ادبیات
و شعر در تبعید راهی نبود


Share/Save/Bookmark

Recently by hadi khojinianCommentsDate
ابر‌های حامله از باران
4
Jul 28, 2012
مادام بوواری
-
Jul 07, 2012
دیوارهای روبرو
6
Jun 26, 2012
more from hadi khojinian