عاشورا روز گریه است


Share/Save/Bookmark

divaneh
by divaneh
03-Dec-2011
 

این شعر به همۀ عزاداران حسین تقدیم میشود

---------------------------

شنیدم قصۀ تلخی که می گویی

گریه کردم چون تو بر آن تشنگان کشتۀ صحرای کین ورزی

برآن دشتی که خونین شد

بر آن کودک که جان می کند

و خونش از بن تیری به روی خاک می لغزید

من هم چون تو می گویم

نباید برد از یاد این همه ظلم و ستمکاری

این همه قربانی خونین

عاشوراست، روز گریه است امروز

بریزم اشک بر آن کشتۀ مظلوم

تو اما نیز اشکی را نثار کشتۀ ما کن

بیفشان قطرۀ اشکی به یاد کودکان کشتۀ ایران

به یاد آن اسیرانی که در بازارهای سرزمینهای عرب بودند

به یاد آن تجاوزها که رفت با مادران ما

به یاد کودکان اشکبار ما

به یاد آن پدرهای به خون غلتیدۀ ایران

به یاد کشتگان ساکن خیبر

به یاد آن یهودیهای کم سالی که در یثرب به خون خفتند

اگر بر سینه می کوبی

بکوب و یاد کن از آسیابی که به خون می گشت

بکوب و یاد کن لختی

از آن مرگ و مصیبتها

بیاور یاد از آن تختی

که بر اجساد مظلومان ایران بود

بیاور یاد از قربانیان ما

که بر فرش خیابانند

مظلومان خاموشند

ز گورستان خاموشان ما یاد آر

که روزی پر خروش زندگی بودند

ز گورستان بی سنگی

که همچون کربلا کس را نشانی نیست

آنجایی که محزونان

گلاب از دیده می پاشند

که تا سر درد بنشانند

دفعۀ دیگر که یادت آمد از محسن

جنینی کو نبود هرگز

بیاد آور آن زنهای آبستن

که در زندانها کشتید

بیاد آور آن نا آمده ایرانی ما را

و فریادش که هرگز هیچ کس نشنید

هنوز از خون زمین جور رنگین است

هنوز آن لکۀ خون است بر دیوار

شهادت می دهد بر آن سیه کاری

دیوار عبوث ساکت و نمناک

تو خود دژخیمشان بودی

اگر من اشک می ریزم

تو باید خون کنی جاری ز چشمانت

بریز اشکی برای مرد و زنهایی

که مظلومانه آویزان ز چنگ دارها گشتند

بیاد آور تجاوزها که بر دوشیزگان می رفت

بیاد آور پول تیر کشتن را

که تو از داغ بر دل بابها و مامهای ما طلب کردی

اگر زنجیر را بر سینه می کوبی

سزایش باد کش سنگی نهان کرده

اگر از ظلم می نالی

بیا یادی ز ظلمی کن که بر ما رفت

نشاید گفت انسانت

اگر تنها به یاد کشتگان خویش می گریی

تو با این دست خونینت

اگر تنها غمت یادی ز خاک دشت سوزان است

نه غم داری نه یاد از کشتگان آری

همه مکر است و سالوس است

تمام غصه ات زین است

کس را نافریبد مکر تو دیگر


Share/Save/Bookmark

Recently by divanehCommentsDate
زنده باد عربهای ایران
42
Oct 18, 2012
Iran’s new search engine Askali
10
Oct 13, 2012
ما را چه به ورزش و المپیک
24
Jul 28, 2012
more from divaneh
 
divaneh

Maziar Jaan

by divaneh on

I say Amen to that pray. I am sure we are seeing the darkest period of Iran and in future Iranians don't have to suffer all these misery.


maziar 58

Divaneh jaan

by maziar 58 on

Omid fardaee ke

AAshura ha rooz khandeh va shadmani baraye hamegan bashad.

Thanks for your ghalame ziba.

Maziar


divaneh

جناب عشقی دوم

divaneh


سپاسگذارم که این شعر زیبا را در اینجا درج نمودید. تقاضا می کنم آن را در بلاگی جداگانه به چاپ برسانید. نمی دانم چگونه از اشعار دیگر شما غافل مانده بودم. همۀ آنها را خوانده و طبع شما را تحسین نمودم.


eshghi2

ملای بيهوده گو

eshghi2


درود بر شما ديوانه گرامی ،سروده بسيار زيبا و پرمغزی بود.

ملای بيهوده گو

دگر ای بيهوده گو بهر من افسانه مگو.. زدو چشمان حقيقت زده ام آب مجو/ دشمن من نبود مرده كه زنده ست كنون .. ازچه ازشمر ويزيدست كه سازی تو عدو/ همه سال شده ماه محرم ,خوش باش .. نوش جانت بخور از ساده دلان تابه گلو/ من كه لب تشنه ام از چيست كه آبم ندهی..  يا زنی همچو همان طفلكی تيرم به گلو؟/ قطره ای آب به هفتادو دو ايرانی ده.. وان سپس آب بده هركه توخواهی زين جو/ روزی آخر وطن از جای خودش برخيزد.. گرچه افتاده كنون زير دوپايت دمرو/ عشقی دوم" اگر كشته به ميدان گرديد.. تشنه لب بود ولی داشت به كف آب و سبو/ " ""عشقی دوم""


 


default

Salman,The benefit is...

by darius on

All I can tell you that you and the Shia sect are  not the only one who does practice flagellation and is also customary to other religions as well, like catholicism( phillipine, Portugal ,Spain) , people that you may want to share your persoanl story with , but the bottom line is: that you  publicly  tell all friends, neighbours and family that how  stupid you are and  you cannot free yourself from your ignorance ( beleiving in fables). There is nothing  divine about it  and that is a big lie. 

salman farsi

Benefits of crying and self beating in Ashura

by salman farsi on

 

 

Brothers (and sisters) 

There are many divine benefits in crying and self beating on the day of Ashira. Please visit my latest blog for more on this subject.

 

//iranian.com/main/blog/salman-farsi-6

For an Islamic democracy


divaneh

If he was a Jewish baby

by divaneh on

They would celebrate his murder every year. In the same way that they approve of the massacre of the Bani Quraize tribe in Medina by their first Imam Ali and on the order of the prophet himself. 


maghshoosh

What if Ali-Asghar were a Jewish baby?

by maghshoosh on

The same government characters who routinely tout Ashura observances as the ultimate in honoring innocent victims and denouncing perpetrators of injustice, not only feel no qualms about, but are quite proud of mocking and belittling victims of genocides through their Holocaust-denial conferences and cartoon contests.  If there is an Imam Hossein observing this from high up, he'd be riddled with shame for having such promoters.  Maybe Ahmadinejad and company should hold their next Holocaust conference during Tasoua/Ashura.  [And to go w/ the title of this post: 

//www.tabnak.ir/fa/news/207609/%D9%87%D9%85%D8%A7%DB%8C%D8%B4-%D8%B4%DB%8C%D8%B1%D8%AE%D9%88%D8%A7%D8%B1%DA%AF%D8%A7%D9%86-%D8%AD%D8%B3%DB%8C%D9%86%DB%8C-%D8%A8%D8%B1%DA%AF%D8%B2%D8%A7%D8%B1-%D8%B4%D8%AF%D8%AA%D8%B5%D8%A7%D9%88%DB%8C%D8%B1

]


Roozbeh_Gilani

Dear Faramarz, on obsession with dead and bygone....

by Roozbeh_Gilani on

I understand and agree with your points. Yet I would differentiate between worshipping to death, by some accounts at least, a thieving, murdering, foreign invader of our beloved country who was sent to "darak" during a fight over a foreign whore, with another foreign warlord, and remembering and honouring the memory of those beloved patriots of Iran, from Babak khoramdin to Doctor Fatemei and Farzad kamangar who sacrificed their lives for their love of Iran and it's people.

The latter should never be forgotten, nor their murderers should ever be forgiven. 

"Personal business must yield to collective interest."


divaneh

Dear Faramarz and Mehrban

by divaneh on

Faramarz Jaan,

Fully agree, and a very large and suppressed part of our pre-Islamic culture is full of happy celebrations. Unfortunately Islam does not like happiness. Not a single happy Islamic tradition exists anywhere in the world. Happy traditions should not be mistaken with stuffing one's face and over eating in so called eids.

Mehrban Aziz,

I very much liked your extension to the Saadi poem. Thanks for your valuable contribution.


Mehrban

دیوانه جان سپاس

Mehrban


"تو کز محنت دیگران بی‌غمی

نشاید که نامت نهند ادمی‌"

 گر چه موضوع شعر شما تنها بی‌غمی از محنت دیگران نیست بلکه عامل محنت دیگران بودن هم هست.  

تو که محنت دیگران پروری‌

تو از دیو هم بد تری


Faramarz

Sad and Heartfelt

by Faramarz on

Thank you Divaneh Aziz.

If we could only fix one aspect of our culture, the obsession with the dead and the bygones, we would be a much better people.


divaneh

ناقد ادبی عزیز

divaneh


سپاسگذارم که شعر بی نظیر ایرج را اضافه نمودید. جایش بسیار خالی بود. 


Literary Critic

دیوانه گرامی‌

Literary Critic


 

 

 

حیفم آمد که بلاگ ارزشمند شما را به شعر غوغا برانگیز ایرج میرزا مزیّن نکنم. با سپاس.

 

زن قحبه چه میزنی خودت را

دیگر نشود حسین زنده 

 کشتند و گذشت و رفت و شد خاک 

 

خاکش علف و علف چرنده



منهم گویم یزید بد کرد



لعنت به یزید بد کننده



اما دگر این کتل متل چیست



وین دسته ی خنده آورنده 



تو زینب خواهر حسینی 



ای نره خره سیبیل گنده



خجلت نکشی میان مردم 



از این حرکاته مثل جنده



آیا تو سکینه ای که گویی



سو ایستمیرم عمیم گلنده 



کو شمر و تو کیستی که گویی 



گل قیما منی شمر الندی 



در سیزده قرن پیش اگر شد



هفتاد و دو سر ز تن فکنده



امروز چرا تو میکنی ریش



ای در خور صد هزار خنده



باور نکنی بیا ببندیم 



یک شرط به صرفه ی برنده



صد روز دگر برو چو امروز



بشکاف سر و بکوب دنده



هی با قمه زن به کله ی خویش



کاری که تبر کند به کنده



هی بر سر و ریش خود بزن گل



هی بر تن خود بمال سنده 



هی بر سر خود بزن دو دستی



چون بال که میزند پرنده



هی گو که حسین کفن ندارد 



هی پاره بکن قبای ژنده 



گر زنده نشد انم به ریشت



گر شد ان تو به ریش بنده

ایرج میرزا  

 


divaneh

همه ایرانیان گرامی

divaneh


با تشکر بسیار برای افزودن لینک به قصیدۀ ایوان مدائن خاقانی باید عرض کنم که داوری شما درست بود و نشاندن سردرد به گلاب چنانکه قدما عقیده داشتند اشاره ای بود به تشبیه زیبای خاقانی در آن قصیده زمانی که کشتگان حملۀ عرب از ورای خاک با او سخن می گویند و از سردرد ناله می کنند.

گوید که تو از خاکی، ما خاک توایم اکنون

گامی دو سه بر مانه و اشکی دو سه هم بفشان

از نوحهٔ جغد الحق مائیم به درد سر

از دیده گلابی کن، درد سر ما بنشان

من نیز شباهتی در این کشتگان سردرد گرفته و خفته در گورستانهای مخروبه و بی نشان امروز این کشور و کشتگان خفته در زیر خرابه های ایوان مدائن یافتم. 


divaneh

با سپاس از همۀ دوستان گرامی

divaneh


با سپاس از همۀ دوستان گرامی برای دیدگاهها و افزوده های پربارشان. هنگام آن رسیده که آنهایی که در مراسم نمایشی دولت ظالم شرکت می کنند و به خود آزاری می پردازند بدانند که آنها نیز مسئول ظلمی هستند که بر این مردم می رود. حضور افراد در این نمایش مسخره که به اصطلاح علیه زور گویی است و در واقع به دولت زورگوی و چپاولگر امروزی و فساد آخوندی قدرت می بخشد چیزی کمتر از خیانت به این کشور و مردمش نیست. آنهایی که به این دولت کمک می کنند که نظرها را متوجه داستان یک جنگ قدیمی که بیشترش نیز ساختگی است بکند در حالی که پشت پرده بیگناهان را میکشد و به زنجیر می کشد، خود نیز در جنایات این دولت سهیم هستند. اگر یک جو وطن دوستی در این افراد بود و اندوهی نیز برای قربانیان ایرانی حملۀ عرب نشان داده بودند، امروز دولت بربریت عربهای حجاز بدین آسانی ایرانیان را قربانی امیال غارتگرانه اش نمی کرد. 


salman farsi

More fabrications

by salman farsi on

 

 

Brother Iranfirst

I have read the book by Rahnema and there is not as single page or reference to the Karbala massacre taken place due to Imam Hossein's (AS) love for Orayneb. Your reference to that webiste which is well known for its fabrications and Mr Shafa who was the royal court of Pahlavis chief fabricator of history is enough to discredit any claim. Now brother keep enjoying your preposterous lies.

For an Islamic democracy


IranFirst

Fight of Hossein & Yazid over power and a WOMAN

by IranFirst on

Dear Divaneh thanks for a wonderful poem.

Hossein and Yazid's fight was over power and a WOMAN. Her name was Oraynab. This was a fight between two Arabs (enemies and killers of Iran and Iranian) and Crying for them after 1400 year is a joke and an insult to all our ancestors that these savages killed and took as slaves.

Please see the following link about the woman that these two Arabs were after. Also note the comments by Ostad Shojaeddin Shafa
.

//1400years.org/Oraynab.asp

 Here is reference about Oraynab

-
زندگانی امام حسين - نوشته زين العابدين رهنما،جلد اول فصل های٧، ٨، ٩،
١٠، ١۲، ١٤ ، ١٥و فصل ٣٤ برگ ٥١٤ - تاريخ های انتشار: چاپ اول آبان ١٣٤٥،
چاپ دوم اسفند ١٣٤٦، چاپ سوم خرداد ١٣٤٨ سازمان انتشارات جاويدان.


Roozbeh_Gilani

به یاد جانباختگان راه آزادی در عاشورای سرخ ۲۰۰۹.

Roozbeh_Gilani


قسم به اسم آزادی

به لحظه‌ای که جان دادی

که تا آخرین نفس

راحت را ادامه خواهیم داد ‌ای رفیق

 

//www.youtube.com/watch?v=cvn7XZW3UPY


Anahid Hojjati

Thanks Divaneh for your great poem

by Anahid Hojjati on

It is stoy of what has been going on for more than thirty years and your poem notes many of the atrocities. Thanks.


Anonymous Bugger

re;brother

by Anonymous Bugger on

"Do you have any proof for your claim?".

yah!, You.

cheers!!!

brother anon bs


Ari Siletz

Brilliant poetic offering!

by Ari Siletz on

...

نشاید گفت انسانت

اگر تنها به یاد کشتگان خویش می گریی


salman farsi

Brother AnonObs

by salman farsi on

 

Do you have any proof for your claim? Please show us if you can brother. 

For an Islamic democracy


Anonymous Observer

Nicely done Divaneh Jaan

by Anonymous Observer on

Hossein was the cause of much pain on Iranians himself.  Hee was the leader of many campaigns against rebellious Iranians, killing thousands.


salman farsi

مولوی از ارادتمندان امام حسین بود

salman farsi


 

 

کجایید ای شهیدان خدایی 

بلاجویان دشت کربلایی 

کجایید ای سبکبالان عاشق 

پرنده‌تر ز مرغان هوایی 

کجایید ای ز جان و جا رهیده 

کسی مر عقل را گوید کجایی؟  

 

For an Islamic democracy


All-Iranians

کاشکی از نسل انسان می شدیم

All-Iranians


کاشکی از نسل انسان می شدیم
گوش بر این شعر خاقان می شدیم


هان ای دل عبرت بین از دیده نظر کن هان
ایوان مدائن را آیینهٔ عبرت دان
 //ganjoor.net/khaghani/divankh/ghasidekh/sh168/


Anonymous Bugger

کاشکی از نسل سلمان می­شدیم

Anonymous Bugger


 

کاشکی از نسل سلمان می­شدیم
همچو او خاعن به ايران ميشديم
تخم تازی را گرفته بر دهان
تا ابد نوکر به عثمان ميشديم


salman farsi

کاشکی از نسل سلمان می­شدیم

salman farsi


 

بر گرفته از شعر مولای عشق از شاعر معاصر مهدی شریفی

 

 

 

 

در وصف امام حسین (ع):

چون قدم بر خاک خونین داشتی/ بذر غیرت بر زمین می­کاشتی

زهر عشق، حق به حمد آویختی/ در رکوعت می به ساغر ریختی

قبله­ی تو عشق و مستی، قتلگاه/ این مشایخ؛ قبله­هاشان بر گناه

گویدم از هفت­رنگان مو به مو/ خرقه­پوشان دغل­کار دورو؛

سجده بر پست و ریاست می­کنیم/ با خدا هم ما سیاست می­کنیم

کو نشانی که شما اهل دل­اید؟/ جملگی­تان بر نماز باطل­اید!

می­چکد شک بر سر سجاده­ها/ وای از روزی که افتد پرده­ها

ما خدایان زیادی ساختیم/ مال مردم را به خود پرداختیم

شیر حق برخیز وقت کار شد/ بر سر نی رفتنت انکار شد

کاخ­ها گردیده مسجد سرفراز/ صد رکعت تزویر دارد هر نماز

سجده در مسجد خدایا مشکل است/ این بنا از دل نباشد از گل است

این خسان با مال مردم زنده­اند/ جملگی اندر نماز و سجده­اند

دم ز راه و رسم سلمان می­زنیم/ لاف اسلام و مسلمان می­زنیم

کاشکی از نسل سلمان می­شدیم/ لحظه­ای یک دم مسلمان می­شدیم

سجده بر پست و ریاست می­کنیم/ با خدا هم ما سیاست می­کنیم

کو نشانی که شما اهل دل­اید؟/ جملگی­تان بر نماز باطل­اید! 

 

 

 

 

For an Islamic democracy


salman farsi

امام

salman farsi


امام حسین(ع)-مناجاتی

 

شکر خدا از این که شدم مبتلایتان

حس می کنم به صحن دلم ردّ پایتان

نامت حسین زمزمه ی هر شب من است

یعنی که خو گرفته دلم با نوایتان

در مجلس عزای تو بیتوته کرده ام

تا این که بیشتر بشوم آشنایتان

خون گریه می کنم ز بلای عظیم تو

آقا به جان من همه درد و بلایتان

این اشک ها نشانه ی عرض ارادت است

چشم ترم،سرم،همه چیزم فدایتان

آقا بیا در این شب جمعه مرا بخر

تا روزی ام شود حرم کربلایتان

در کربلا چه بر سر جسم تو آمده؟

آتش گرفته ام ز غم بوریایتان

امشب شب یتیم امام حسن بُوَد

جانم فدای حضرت صاحب عزایتان

 

 

 

For an Islamic democracy


M. Saadat Noury

بهتر از بهار

M. Saadat Noury


 

در محرّم، ایرانیان خود را دگرگون می کنند
از زمین آه و فغان را زیب گردون می کنند

بر یزید زنده می گویند هر دم، صد مجیز
پس شماتت بر یزید مرده ی دون می کنند

خود اسیرانند در بند جفای ظالمان
بر اسیران عرب این نوحه ها چون می کنند

ملک الشعرای بهار