تاریخ "شهرنو" در ایران و رابطه با دربار پهلوی و رژیم آخوند


Share/Save/Bookmark

تاریخ "شهرنو" در ایران و رابطه با دربار پهلوی  و رژیم آخوند
by capt_ayhab
24-Apr-2009
 

FROM: pwoiran.com

هنوز شاه سقوط نكرده بود كه خانه‌های "زال ممد" درخيابان جمشيد تهران سقوط كرد. در همان اولين روزهای سقوط نظام شاهنشاهی، شهرنو را با حكم آيت‌الله خلخالی و با بلدوزر ويران كردند. مالك اوليه زمين بسياری از آن 100 تا 150 خانه كوچك و پراتاقی كه مثل لانه زنبور ديوار به ديوار هم  ساخته شده بود "زال محمد" بود. از قمار بازها و پااندازه‌های قديمی‌و مشهور زمان پهلوی اول درتهران. او نخستين كسی بود كه دراين محله چند خانه برای زنان تن فروش ساخت تا هم در آن زندگی كنند و هم كسب و كار! بعد از كودتای 28 مرداد اين خانه‌ها زياد شدند و دو خيابان هم در آن كشيده شد. در يك خيابان خانه‌های شخصی زنان تن فروش بود و در خيابان ديگر خانه‌های محل كسب و كارشان. اولی را نجيب‌خانه جمشيد می‌گفتند و دومی‌را شهرنو. فرزندان خرد سال زنانی كه در خانه‌های جمشيد « نجيب خانه» سكونت داشتند به خيابان دوم راه نداشتند، پليس بچه‌های كم سن و سال را اگر در شهر نو می‌ديد جمع می‌كرد. آنها مثل كرم در خيابان دوم در هم می‌لوليدند. اغلب وقتی به  سن 14- 15 سالگی می‌رسيدند به جمع خيابان اول می‌پيوستند. دختران در اختيار مردان گذاشته می‌شدند و پسران خود نان آلوده به انواع بزهكاری را در می‌آوردند. خرج برخی از خانه‌های جمشيد را اغلب يكی از اوباش پولدار می‌پرداخت و خانه‌های خيابان اول سرقفلی داشت زيرا محل كسب نان از راه برداری جنسی بود.

بندرت پدر بچه هائی كه درخيابان دوم ولو بودند معلوم بود. پسرها از همان 10-12 سالگی جيب بری و قاچاق مواد مخدر را شروع می‌كردند و يا نوچه يكی از چاقوكش‌ها و دزدها و اوباش می‌شدند و تن به رابطه جنسی می‌دادند. بيشتر زندانيان كم سن و سال دوران شاه در زندان‌های ايران را همين عده تشكيل می‌دادند. جمشيد مركز توزيع مواد مخدر بود. هر صبح زود، كنار يكی از خانه‌های در بسته نجيب خانه عده‌ای از اين پسران جوان به زحمت روی زمين نشسته و برای بيداری و بر سر پا ايستادن هروئين زير بينی يكديگر می‌گرفتند. شب‌هائی كه تامين كننده خرج زن و يا زنانی كه بصورت همسايه در اين نجيب خانه زندگی می‌كردند به خانه می‌آمدند تا يك شب را با يكی از اين زنان بگذرانند، اين پسر بچه‌ها را از خانه بيرون می‌كردند و آنها در كوچه شب را صبح می‌كردند و اين ملاقات‌های شبانه در طول تمام شب‌های هفته ادامه داشت. در همين خانه‌ها، دختران 14-12 ساله اين زنان مورد اولين تجاوزهای جنسی قرار می‌گرفتند و سپس در سال‌های بعد خود به زنی سابقه دار و آشنا با اين حرفه تبديل می‌شدند.

بعضی از زنانی كه در جريان كودتای 28 مرداد به اوباش تهران كمك كرده بودند و همراه آنها با شعار زنده باد شاه و مرگ برتوده‌ای، مرگ بر مصدق از جنوب تهران خود را به مركز شهر و اطراف خانه مصدق در خيابان پاستور رساندند، بعدها صاحب چند صد متر زمين در همين محله شدند كه همه آنها نيز به خانه‌های محل كسب و كار و نجيب خانه اختصاص يافت!  درجمع پری بلنده ، مهين بچه‌باز، عصمت بابلی و… خوش بخت‌ترين آنها كه در كودتای 28 مرداد پشت سر اوباشی مانند هفت كچلان، حسن انجيری، اميرموبور، مصطفی زاغی، شعبان بی‌مخ، رضا جگركی و … در نقش توده مردم راه افتادند "ملكه اعتضادی" بود. زنی فوق‌العاده زيبا و معشوقه افسران اسم و رسم درارارتش شاه، از جمله سروان خسروانی، كه بعدها در ارتش شاه ژنرال شد و رئيس سازمان تربيت بدني(ورزش) ايران!

ملكه اعتضادی  با برخی از اعضای دربار شاه هم رابطه داشت. بعد از كودتای 28 مرداد با استفاده از رابطه‌هائی كه داشت و خدماتی كه در كودتای 28 مرداد كرده بود از سهامداران بانك ايران و ژاپن شد و پيش از انقلاب از ايران گريخت. گويا در اسرائيل مقيم شد و اخيرا مرد. او در سال‌های بعد از كودتا به يكی از نزديكان اشرف پهلوی تبديل شده و شايعات زيادی در باره نقش او در شبكه قاچاق مواد مخدر در زمان شاه وجود داشت و اينكه با اشرف پهلوی در اين كار شريك بود. عكسی از او وجود دارد كه روز كودتا روی يكی از تانك‌های كودتاچی‌ها ايستاده و به سود شاه شعار می‌دهد!

پروين غفاری را موطلائی شهر لقب داده بودند. يكی از پرخواننده‌ترين پاورقی‌های مطبوعات دهه 40 و 30 در ايران پاورقی بود با همين نام "موطلائی‌شهرما" كه حسينقلی مستعان آن را برای تهران مصور می‌نوشت. نويسنده‌ای كه با علی دشتی و حجازی بر سر شناخت روح و روان زنان رقابت داشت و هر سه می‌خواستند بالزاك ايران شوند!

پروين غفاری  بعد از كودتا يكی از مشهورترين زنان ايران شد. رفيق شخصی مصطفی طوسی از چوبدارها و قصاب‌های معروف تهران پيش از "هژبر يزدانی" بود. بعدها " هژبريزدانی" جای او را در قصاب‌خانه‌تهران گرفت!

پروين غفاری مدتی هم معشوقه اردشيرزاهدی وزير خارجه شاه بود. اين دوران كوتاه بود پس از مدتی موطلائی تهران تبديل به دامی‌برای يافتن دختران زيبا برای اعضای دربار و شخص شاه شد. پيش از رسيدن به 40 سالگی، در چند فيلم فارسی هم بازی كرد، كه نقش دست سوم را داشت و بيشتر بدليل زيبائی‌اش از او درچند فيلم استفاده كردند. او را «پری غفاري» صدا می‌كردند، كه مخفف پروين است.

بعد از آنكه خانه‌های جمشيد را در دو خيابان شهرنو و نجيب‌خانه تهران ويران كردند، زنانی كه در آنها زندگی می‌كردند را ابتدا بردند در خانه ثابت پاسال در انتهای خيابان جُردن. ثابت پاسال نيز از سرمايه داران بزرگ زمان شاه بود كه دستی قوی در واردات داشت و بازاری‌ها و تجار سنتی ايران كه نانشان در زمان شاه آجر شده بود تشنه به خونش بودند. همان‌ها كه حالا يك ملت تشنه به خونشان است.

خانه ثابت پاسال قصری بود با ديوارهای سنگی، نرسيده به خيابان فرشته، در كوچه‌ای با شماره 14 در انتهای خيابان جُردن و گاندی.

دراين خانه بر سر اين زنان آب تربت ريختند و چادر مشگی سرشان كردند. حجت‌الاسلام كم سن و سالی بنام هادی غفاری سرپرستی ارشاد مذهبی‌آنها را برعهده گرفت. بعد از چند ماه، از ميان اين زنان عده‌ای را كه سن و سالشان زيادتر بود دستچين كردند و بعنوان زنان مدافع اسلام و مخالف مجاهدين و كمونيست‌ها فرستادند مقابل دانشگاه تهران و هر متينگ و سخنرانی كه تهران برپا می‌شد. سرپرستی آنها را زنی بنام "زهراخانم" برعهده‌داشت كه چادر به كمر می‌بست و به دختران و زنانی كه بحث سياسی می‌كردند حمله می‌كرد و حتی بعدها اطرافيان و همكارانش با چاقو به دخترها حمله می‌كردند. فيلسوف فاحشه‌ها بود، چون می‌توانست چند كلمه‌ای در باره قرآن و بدی كومونيسم حرف بزند. از جمله اينكه در كومونيسم زنان اشتراكی‌اند!

از ميان همين زنان، عده‌ای كه جوان‌تر بودند برای نگهبانی‌زندان‌ها انتخاب شدند و تعليم ديدند و از جمع آنها، قوی ترينشان به شكنجه‌گران زندان زنان تبديل شدند. به آنها گفته شده بود اگر شلاق بزنيد و كمونيست‌ها را شكنجه كنيد، گناهانتان پاك شده و به بهشت خواهيد رفت!

آنها كه طرح جمع آوری كودكان خيابانی و انتقال آنها به پادگان‌های ويژه مقاومت شهری  را اجرا می‌كنند تا  پس از اندكی آموزش مذهبی‌به گاردهای محافظ ولايت در خيابان‌ها تبديل شوند، اين تجربه را پشت سر دارند؛ گرچه مانند "احمدی نژاد" شهردار حزب اللهی تهران نقش آفرين خانه ثابت پاسال نبوده باشند. نقش آفرينان آن دوران امثال حجت الاسلام غفاری بودند كه حالا صاحب كارخانه جوراب زنانه "استارلايت" است. نقش هژبر يزدانی‌ها را هم موتلفه اسلامی‌برعهده گرفته است و بجای اداره و سلطه بر قصابخانه تهران، يك كشور را به قصابخانه تبديل كرده است. خيابان جمشيد حالا شده سايت اينترنتی "صيغه" و درحاشيه همه خيابان‌های تهران، اتومبيل‌ها خيابان جمشيد را جستجو می‌كنند. شايد "فاطمه قائم مقامی" هم برای دورانی نقش ملكه اعتضادی را در جمهوری اسلامی‌داشت. همان خانمی‌كه معشوقه علی فلاحيان بود و بدستور او توسط يكی از ايادی فلاحيان بنام "سنجری" در اتومبيلش با اسلحه كمری مجهز به صدا خفه كن ترور شد تا رابطه‌ها كور شود. (روزنامه‌های دوم خردادی را يكبار ديگر بايد از ابتدا خواند! تا كينه فلاحيان و ياران سعيد امامی‌از امثال عمادالدين باقی و گنجی و حجاريان و ... را دوباره پيدا كرد.)

خيابان جمشيد را خلخالی با ساده لوحی آلوده به قساوت بجای قضاوت ويران كرد تا فساد و فحشاء در ايران ريشه كن شود. يا ندانسته پيشانی خاك را بوسيد و يا سرانجام فهميد فساد و فحشاء و اختلاس و هر سقوط اخلاقی ديگری در جامعه از دل حاكميت و نابرابری در آن جامعه بيرون می‌آيد. "ماهی از سر گنده گردد، نی زدم" فساد و تباهی اخلاقی امروز جامعه ايران بازتاب همين فساد در حاكميت است، جامعه آينه حاكميت است. اين فساد و فحشاء و سقوط اخلاقی بارها و بارها فراتر از دوران پيش از انقلاب است.

بدين ترتيب آن بازی تكراری كه اين روزها برای مبارزه با مفاسد در خيابان‌ها راه انداخته اند و به بهانه بدحجابی‌به خانه سينما و يا فلان كنسرت حمله می‌كنند، نه برای مقابله با فساد كه اتفاقا برای مقابله با اعتراض به اين فساد و تباهی است. اگر غير از اين بود، مقابله و مبارزه بايد ابتدا در حاكميت شروع می‌شد. شروع نيز خواهد شد، همانگونه كه شاه وحشت زده از بيم سقوط دست به آن زد و هويدا و نصيري( نخست وزير و رئيس ساواك) خود را زندانی كرد و در تلويزيون خطاب به مردم گفت: صدای انقلاب شما را شنيدم! اما تمام شواهد نشان می‌دهد كه اين شروع درجمهوری اسلامی‌نيز با همان تاخير و نتيجه‌ای همراه خواهد بود كه در آخرين سال حكومت شاه همراه بود. چرا؟ به اين دليل ساده: چاقو دسته خود را نمی‌بُرد!

SOURCE: Unknown


Share/Save/Bookmark

Recently by capt_ayhabCommentsDate
Grandeur of Kiani Crown.
10
May 07, 2010
Happy Mothers Day
-
May 07, 2010
Why Do I Think the Military Strike on Iran is Imminent!
19
May 06, 2010
more from capt_ayhab
 
capt_ayhab

Shazdeh

by capt_ayhab on

At the expense of sounding in disagreement to your statement, my personal opinnion about Hoveyda is that to me, and to the history, he proved to be more of a man than Shah.

At least he stood by his commitment to the system he believed in, along with many honorable generals who stayed loyal to the BOZDEL Shah to the last second of their lives.

Do not take me wrong, Hoveyda was a despicable man as you said, however relative to Shah himself I hold more respect for him that Shah, or anyone in his family.

Thanks for being so objective in this thread.

-YT


capt_ayhab

جالب و غم انگیز,

capt_ayhab



این نوشته چه بدجوری به ارازل و اوباش "شاه پرست" برخورده که دست به دامن فحاشی و احانت شخصی شدن.
گمانم در چنین مواردی است که ذات پست و فرومایهء این اوباش وطن فروش نشان داده میشود.
چه بهتر که این افراد اصالت و تربیت ذاتیشون رو نشون بدن.
سپاس از همشون, لازم بود انگار بدین وسیله پتهء این ارازل روی اب ریخته بشود.

همه را به "وبلاگ" جدید تحت عنوان "قاچاق و رابطه ان با خاندان پهلوی و رژیم آخوند" دعوت مینمایم.

با احترام خدمت همه

-YT


capt_ayhab

Manoucher Jan

by capt_ayhab on

Thanks for your comment, I appreciate you tons.

Last time I was in Iran which was past June, I read this news Article in Hamshahri that City Officials had started series of official Brothel houses for prostitutes. Obviously they were trying pimp the girls themselves, under the guise of [Controlled Prostitution]. Something like Red Light district in European countries.

Their philosophy was , as it was announced, to combat the AIDS epidemic, and give these poor souls some legal protection. My personal take, along with people whom I associate in Iran[My family members] is that they were more interested in creating a safe haven for the elite of the government, and to get into the action by pimping the girls themselves.

As one of the dear commentators pointed out, prostitution is one of the oldest professions. so far in the history of mankind, no civilization been able to root it out. I personally am for some sort of decriminalizing the profession, and giving legal and medical protections to these people. In conjunction with that, intense educational and social programs must be put in place to prevent spread of the prostitution among the young women, and even young men.

Saddest part is though in Iran, the start age of these prostitutes has dropped tremendously, to around 14 years. To me this is the most heart breaking fact about prostitution in Iran.  There is although one small hope. There are few PRIVATE progressive organization is Iran, that are established and operated by progressive and highly educated Iranian women who are deligently  educating, counselling and helping these young women by providing FREE trade and professional education. These organizations are funded strictly by private donations of the citizens. My full admiration goes for these women and these organization.

Respectfully

-YT


default

The connection!!!

by maytea (not verified) on

The authors claims a connection between the Pahlavi court and Shahre no.
The connection I read was that some high ranking officials used to utalize the services of these women, as the general public did. So what?

This is the world oldest profession. Has alway been there, and will never go away. I guess you can try to regulate it; you can make it go underground,but away, it won't go.

Get a life.


default

Shazdeh Aziz!

by Fatollah (not verified) on

Hoveida was a gentle soul and a civilized human being, he was also a well read man who served his country well! To catechize him among corrupt elements of the Pahlavi regime is unfair! He was more of a MAN then Mir Hossein Mousavi, Ahmadinejad and Mohammad Khatami all put together! All the jokes about his predilection are just disgusting, then again Hoveida was not meant to be the Prime Minster of Iran! What ever his fault, he doesn't owe anybody a god damn thing!

-F


hooshie

When your hatred blinds you

by hooshie on

The anti Pahlavi hatred on this blog is so intnese that from the blogger to the joyful babblers, all are prepared to accept every BS as long as their blind hate is fulfilled. Even the simplest principle of reason is ignored. Here a piece of writing with NO SOURCE is brought to the attention of the public and the blogger expects the readers to accept it or prove it wrong!! He is so hateful of the subject of the  writing that cannot see a simple principle: the burden of proof is on the proposer and not on the reader.

Think about it!


default

Ayhab!

by Fatollah (not verified) on

Aren't you the smart one! I love you too! :)


Manoucher Avaznia

Dear Captain;

by Manoucher Avaznia on

Thank you for the informative article.  I enjoyed reading it.  Definitely, I will read it again.  For the first time that I went to Tehran in order to travel to the University of Shiraz in Shahreevar of 1978, the cab driver who was driving us from the bus terminal in the east to Naaser Khosrow told us we were in Tehran to go to Shahrno not to travel to another city.  It is unfortunate that decades later some people even do not have the courage to admit the very existence of these places and their connection to the ruling government of the time.  


Shazde Asdola Mirza

moment agha moment

by Shazde Asdola Mirza on

مگه شما نشنیدین که عقل یهودی‌ها تو جیبشونه،

عقل مسیحی‌‌ها تو شکمشونه،

و عقل مسلمین تو چیزشون؟

واسه همینه که عقده‌های جنسی‌ مرکز ثقل فساد حکومت‌های ماست.

از اون هویدا و شاه و ارنست پرون و اشرف لاشی بگیرید تا ... هادی غفاری، فلاحیان و رفسنجانی!


Red Wine

...

by Red Wine on

وقتي از آشيانه خود ياد مي کنم   /   نفرين به خانواده صياد مي کنم

يا در غم غربت جان مي دهم بر باد  /   يا جان خود از قفس آزاد مي کنم

 


hooshie

Did you say authenticity?!!!!!!!

by hooshie on

Perhaps you should prove the authenticity of your claims first and then ask for an authentic rebuttal! If I were to counter agrue evey tom dick and harry's claims, I would have called myself Captain too (lol).

 

My dear Capt, you have got a lot to learn before playing this game. Here is a tip

;

Debates 101 


Darius Kadivar

capt_ayhab Here is what you have in YOUR IRI Paradise ...

by Darius Kadivar on

For Your Education capt_ayhab since you ARE SO PROUD OF THE REVOLUTION and seem to be stuck in Criticizing the Past BUT overlooking what is taking place in the Present: 

prostitution:Documentary about Iran. 1/5

//www.youtube.com/watch?v=wiwsZOOBVSc&feature=PlayList&p=D58945E413622280&index=0

prostitution:Documentary about Iran. 2/5

//www.youtube.com/watch?v=zZgd7W5LUXI&feature=PlayList&p=D58945E413622280&index=1

prostitution:Documentary about Iran. 3/5

//www.youtube.com/watch?v=H1pnyxt3WKI&feature=PlayList&p=D58945E413622280&index=3

prostitution:Documentary about Iran. 4/5

//www.youtube.com/watch?v=H1pnyxt3WKI&feature=PlayList&p=D58945E413622280&index=3

prostitution:Documentary about Iran. 5/5

//www.youtube.com/watch?v=6dwYOfXuF74&feature=PlayList&p=D58945E413622280&index=4


default

One can come up with a

by AnonymousX (not verified) on

One can come up with a "documented" version of this story, linking shahre no to members of your family as well. Would it be true?

Of course not, but why then should we believe your version?

If there ever was a direct link between a regime and prostitution, it is now with the mollahs. Under the Pahlavis, the prostitution issue was no different than in any other country of the world. Today it has reached "desease" levels however.

One advice to you: Do not let hatred dominate your thoughts. It will damage YOU more than it will the subject of your hate.

The 1979 revolution is testimony to the above statement.


Shazde Asdola Mirza

Capitan: this was featured but you edited & it dropped from list

by Shazde Asdola Mirza on

Please send an email to JJ and ask to FEATURE this again. This strong tie between all Iranian regimes (corruption) is too important to be left in the back room!


capt_ayhab

hooshie

by capt_ayhab on

Are you just going to dispute the article for the sake of disagreement or you are prepared to present evidence to the contrary?

Civilized method of argument dictates that when you dispute the authenticity of the story, you should present documentation and references that could substantiate your claim. 

-YT


hooshie

Organization of Progressive Women!

by hooshie on

Some of you guys have obviously forgotten that the Tudeh party, of which OPW is a subsidary, have long admitted that they fabricated every possible story to serve their revolutionary cause and now thirty years later you are still regurgitating their left over?

 


capt_ayhab

Ebi jan

by capt_ayhab on

oppps double post, My appologies

-YT


capt_ayhab

Ebi jan

by capt_ayhab on

I really appreciate you.

Have a great day 

-YT


ebi amirhosseini

کاپیتان جان سلام

ebi amirhosseini



Red Wine

...

by Red Wine on

اين هم محلي بود خوش اب و هوا كه قزاق ميرپنج در ان برو و بيا داشت.طبعا ملاها و توده ائي ها هم به كررات بدانجا ميرفتند و بزمها برپا ميكردند.خدا ميدانند كه چقدر نطفه هاي سران سياسي كشور از انجا بسته شدند.

حالا جاي نگراني نيست.خبر دائم ميرسد كه خاطره شهر نو در هر كوچه و پس كوچه تهران زنده ميشود.

چه اهميتي دارد ؟ چه چيزمان درست است كه اين يك قلم كار مرواريد ان باشد...!


capt_ayhab

Shazde

by capt_ayhab on

Seems like you obviously do not know how old I am, which is fine.

Just FYI, before the Akhund mutiny I was in the university in Iran. This ought to give you a bit of hint about my age. In a nut shell, I am so old that I was in God's[Astakhforellah] first birthday party. ;-)

 

-YT


Shazde Asdola Mirza

Dear Capitan, your friends weren't too well informed

by Shazde Asdola Mirza on

البته کاری که پری و مهین خانوم و بقیه میکردند یه نوع استثمار از جوون‌های بی‌ پناه و بیچاره بود و قابل توجیه نیست؛ اما اگه اونطور که میفرمایید در اون دوره محصل و دانشجو بودید، باید خدمتتون عرض کنم که سن و سال پری بلنده و زنان "اسمی" دیگه به زمان شما و دوستان داستان ساز شما کفاف نمیده.  اون موقع، سالها بود که امثال پری بلنده، مهین خالباز و شهین چکمه به نون و نوایی رسیده بودند و دیگه "کار" نمیکردند.


capt_ayhab

To Whom It May Concern

by capt_ayhab on

Thanks for your help with the source. Much obliged sir/madame.

 

-YT


capt_ayhab

Shazde

by capt_ayhab on

BTW, What ever happened to ShaAban Mokhles[bi mokh] , I truly have lost track of that character.

 

-YT


capt_ayhab

شازده مخلصیم.

capt_ayhab


شازده
مخلصیم. درست میگی از دوره قاجار بود ولی تمرکز "شهر نوئی" رو همون اوایل پهلوی کسب کرد. 

چرا بودند "مهین بچه باز"  "پری بلنده". خودم سعادت شرف یابی نداشتم ولی در دوران دانشگاه پری خانم و مهین جون  دوست شفیق اکثره دوستان هم دورهای بودند.

-YT


capt_ayhab

Mani186

by capt_ayhab on

Seems to me you either are way too young or never been in Iran.

I have had this in my email for the longest time, I personally remember many of the names that is brought up here. I was a teenager then and these names were well known names back then, and as to recent history, well it is well document as to what IR did when they closed the place.

but on the second thought, you MUST be one of the other BOZOs who might be a supporter of a certain BOZO whose name is in the title. I bet a penny if the title did not bare the name of the certain BOZO whom you bow to every day, then we would not have had the pleasure of your interjection. 

Am I correct B khan?

cheers dude.

-YT


default

What?

by Churchill (not verified) on

Who wrote this?

What's the name of the author?

What is the source of this gossip?

Anything....at this point!


default

Verbal dribble from Mani186

by Mazdak (not verified) on

The term is drivel not dribble. I guess what determines what is drivel and what's not is the source and the reader's faith in the source. It's drivel to you because you have blind faith in the IRI. You've never got your butt kicked in the Evin and see the kind of scum that run it, so it's inconceivle to you that the IRI would recruit pimps and hardcore prostitutes. Oh, I forgot, the ones who run the IRI are in fact pimps.


Shazde Asdola Mirza

PS: regarding Ms. Mahin's name

by Shazde Asdola Mirza on

گمون نمیکنم که زن اسمی بنام مهین "بچه باز" وجود داشت.  این به احتمال زیاد، یا مهین  "خال باز" یا مهین "خال دار" است که شما میفرمایید.


Shazde Asdola Mirza

دمت گرم کاپیتان، که خوب پته این "جمهوری اسلامی" رو به آب دادی

Shazde Asdola Mirza


بقول مرحوم شعبان جعفری (بی‌ مخ): تو ۲۸ مرداد اوباش شورش کردند و حکومت رو دادند دست تحصیل کرده ها، ولی‌ در ۲۲ بهمن تحصیل کرده‌ها شورش کردند تا حکومت رو بدند دست اوباش!

البته فضولیه، ولی‌ سابقه شهر نو به زمان قاجار بر میگرده.  اینها که میرفتن برای "جهاد" در قفقاز، یا جنگ با عشایر گردن کش، زنان و دختران شکست خورده رو به عنوان کنیز به اسارت میگرفتند.  بعضی‌ از اون بیچاره‌ها تو دست سرباز‌ها میچرخیدند تا از سکه میفتادند.  بعضی‌ هم که خونه گی بودند، گاهی مورد غضب قرار میگرفتند و گاهی مورد حسد.  در هر صورت، سرنوشت خیلی‌ از اون زنان تیره بخت، در به دری تو خیابون‌های تهرون بود و تن فروشی در حاشیه شهر و نزدیک دروازه ها. معروف تر از همه هم همون دروازه قزوین بود، که بعد‌ها شد "شهر نو".