بینی مش کاظم


Share/Save/Bookmark

Ali Ohadi
by Ali Ohadi
07-Nov-2012
 

در حکمت فارسی داستان کوتاهی ست که روایت می کند پیشخدمت یک حاجی بازاری، مش کاظم نامی بود که دماغ بزرگی به اندازه ی یک خربزه داشت. روزی مش کاظم شکایت نزد حاجی آورد که بچه ها به "دماغ" من ریگ می زنند، درد می آورد آقا. حاجی بچه ها را احضار کرد که از امروز اگر بشنوم کسی به دماغ مش کاظم ریگ بزند، گوشش را می برم. دو سه روز بعد، باز سر و کله ی مش کاظم نزد حاجی پیدا شد که آقا بچه ها دست بردار نیستند. حاجی بچه ها را با خشم صدا کرد و در حالی که همه تنبانشان را خیس کرده بودند، پرسید کدام حرام لقمه ای دوباره ریگ به دماغ مش کاظم زده؟ بچه ها به گریه افتادند. یکی که شجاع تر بود، اشک ریزان گفت حاجی به سر مبارک قسم تقصیر ما نیست، از هر طرف که ریگ می زنیم، به دماغ مش کاظم می خورد!

همین دو روز پیش حاجی "معظم" خط و نشان کشید که از امروز تا انتخابات، هر مسوولی اختلاف خود را علنی کند، خیانت کرده است. مسوولان که جز خیانت کاری نکرده اند، گفتند این هم روی بقیه، و ادامه دادند، و "می دهند". چون در آن جزیره هرچه بگویی، می خورد به "دماغ مش کاظم" و "نشر اکاذیب" و "تشویش افکار عمومی" و غیره! تکلیف ما هم به عنوان ناظر بالانشین روشن است؛ هرچه سعی می کنیم بخاطر روح خسته ی مردم که غرق گرفتاری و بدبختی و گرانی و غیره و غیره است، نخندیم، "مسوولان" نمی گذارند. دیروز، سه شنبه، در ستون "نشر اکاذیب" که از جمله گناهان کبیره در جمهوری ست، در روزنامه ی قانون، فرمایش چند وقت پیش شهردار تهران آقای قالیباف را یادآوری کرده بود که گفته؛ "آماده است مجموعه زندان اوین را خریداری کند تا به یک مرکز تفریحی تبدیل کند". اما چند وقت بعد، آقای جعفر شجونی که باید مسوول زندان اوین باشد، فرمود؛ "در زندان اوین سونا و جکوزی درست کردیم تا زندانی ها بروند برای خودشان حال کنند"، یا به قول جوان ها "حالش را ببرند"! نویسنده ی ستون "نشر اکاذیب" اضافه کرده که؛ تا حالا فکر می کردیم برای همین است که هر کس به اوین می رود، راضی نمی شود زیر دو سه سال آنجا بماند! گویا روزنامه نگاران جلوی در اوین هم همیشه یک ساک حاوی مایو، کرم ضد آفتاب، عینک آفتابی، کلاه شنا و... با خود دارند که اگر یک دفعه "پا" داد و به زندان اوین "راه یافتند"، برای "حال بردن" از سونا و جکوزی، بی وسیله نمانند. نویسنده ی ستون "نشر اکاذیب" روزنامه ی قانون ادامه می دهد که؛ اگر اوین تبدیل به مرکز تفریحی بشود، خیالمان راحت است، چون علاوه بر آقای احمدی نژاد که دوست دارد برود اوین، بقیه ی دولت هم از "سونا و جاکوزی" و تفریح، محروم نمی مانند و "خیال همه راحت می شود". طنز آقای پوریا عالمی در ستون نشر اکاذیب، "چند لبه" دارد! با "موتاسیون" صد و هشتاد درجه ای آقای رییس جمهور کودتاگر، که ناگهان در آخرین ماه های صدارتش یاد "مردم" و "عدالت" افتاده و برای "خس و خاشاک"های دیروزی، پستان به تنور می چسباند، و مشاهده ی سرنوشت دیگر زعما و روسای جمهور اسلامی که یکی بعد از دیگری راهی "اوین" شدند، رییس جمهور کودتا هم سال دیگر همین روزها، بچه به بغل اجازه ی دیدار از "سونا" و "جاکوزی" در اوین را از قوه ی قضائیه خواهد یافت.

در اخبار دیروز، یک مورد دیگر هم بود که حکم "دماغ مش کاظم" را داشت، و نمی شد خواند، و نخندید. آقای تاجزاده از زمره شجاعان اصلاح طلب که در طول اقامتش در "تفریحگاه اوین"، چندین برابر سال های آزادی و مسولیتش در جمهوری، سخن گفته و مطلب نوشته و انتقاد کرده، ضمن "اظهار تأسف نسبت به رفتار زشت و اهانت آمیز با زندانیان سیاسی زن"، در مورد اظهارات اخیر رئیس قوه قضائیه و برادرش جواد لاریجانی چند جمله ای گفته که باید با آب طلا نوشت: در ایران امروز همه چیز برعکس است. رئیس کمیسیون حقوق بشر که در همه دنیا وظیفه اش این است که ببیند کجا حقوق محکومین سیاسی و غیر سیاسی تضییع می شود و از حقوق مظلومین دفاع کند، در ایران مسئولش برادر رئیس قوه قضائیه است و مأموریتش تأیید همه اقدامات غیر قانونی و تکذیب واقعیت ها و توهین به محکومین و زندانیان سیاسی و دفاع مطلق از عملکرد دستگاه قضائی ست. حالا که نزدیکان رئیس دولت هم کارشان به قوه قضائیه (بخوان استفاده از تجهیزات تفریحی زندان اوین) کشیده و احمدی نژاد هم جرأت پیدا کرده بگوید حکم جوانفکر غیرعادلانه است، رییس قوه ی قضائیه و رییس کمیسیون حقوق بشر (برادران لاریجانی) از احکام صادره توسط قضات دفاع می کنند، طوری که گویی تک تک این احکام را شخص رهبر صادر کرده و خدشه به هر حکم، خدشه به کل نظام جمهوری و انقلاب است!

آقای تاجزاده در نتیجه گیری زیبایش می گوید؛ در حقیقت اینها نشان دادند که خط قرمزشان انرژی هسته ای نیست چون (در آن مورد) درها (حتی) برای بازدید بازرسان خارجی باز است و اجازه بازدید از پایگاه های نظامی را هم داده اند و در آینده "خواهند داد". اما خط قرمز اقتدارگراها از صدر تا ذیل، بازدید از زندان اوین و بررسی اوضاع حقوق بشر در ایران است و در این زمینه هیچ نظارتی، چه خارجی چه داخلی را، حتی اگر از طرف رئیس دولت باشد، بر نمی تابند. در حالی که خود درباره وضعیت زندان های کشورهای دیگر از جمله "گوانتانامو" و "ابوغریب" اظهار نظر می کنند و رفتار دولت های دیگر را محکوم می کنند اما دیگران نباید در مورد اوین و کهریزک پرسش کنند چون دخالت در امور داخلی ایران است (و لابد "نشر اکاذیب"). آقای تاجزاده اضافه کرده؛ در هر حال، چه در اوین و کهریزک، چه در ابوغریب و گوانتانامو، هیچ دولتی حق ندارد به بهانه حاکمیت ملی، حقوق اتباع خود را نقض کند و با منتقدین و مخالفین سیاسی خود با شکنجه و توهین و تحقیر و اهانت برخورد کند.

خداوندگارا، حالا که "پوزیسیون" و "اوپوزیسیون"، هر دو "جمهوری"خواه اند، ما هم ناچاریم به دامن تو متوسل شویم و بگوییم؛ چنان کن سرانجام کار، که نه سیخ بسوزد نه کباب، تو خوشنود باشی و ما رستگار. از سال ها پیش می گفتند ماشین در تهران سالم نمی ماند. چون مهم نیست تو چقدر "خوب" و حسابشده برانی، دیگران به تو می مالند! ما هم هرچه از کناره می رویم تا نخندیم، "مسوولان" نمی گذارند و پیوسته به ما حال می دهند.


Share/Save/Bookmark

Recently by Ali OhadiCommentsDate
"آرزو"ی گمگشته
-
Jul 29, 2012
سالگرد مشروطیت
2
Jul 22, 2012
برای هما ...
2
Jul 14, 2012
more from Ali Ohadi