مقاصد نهفته در حمله به رضا پهلوی

براستی آيا اين سخن رضا پهلوی که «پدرم معتقد بود مردم برای دموکراسی آمادگی ندارند» سخن دروغی است؟


Share/Save/Bookmark

مقاصد نهفته در حمله به رضا پهلوی
by Esmail Nooriala
09-Jul-2012
 


در ميان دست اندرکاران حکومت اسلامی که به خارج آمده اند، آقای مجتبی واحدی برای من چهرهء شاخص و قابل احترامی بوده است. ايستادگی او در مقابل جرياناتی که به محمد خاتمی ـ و بخصوص آخرين بدکاری عهدشکنانهء او در جريان شرکت در انتخابات تحريم شده از جانب اصلاح طلبان ـ وصل می شوند، نظرات صريح او در مورد «لزوم زمينی شدن حکومت» (که نوعی پرهيز از بکار بردن اصطلاح سکولاريسم است)، و نظرات جالب او در مواردی ديگر موجب آن بوده است که برای کسی که خود را مشاور شيخ مهدی کروبی می خواند و می داند، ارزشی فراتر از چهره های ديگر (مثلاً، آدم هائی همچون مهندس امير ارجمند، حجة الاسلام کديور و عطاء الله مهاجرانی) قائل باشم. اما مقالهء اخير او در مورد مصاحبهء آقای رضا پهلوی در مجلهء فوکوس، و بخصوص همزمان شدن اين مقاله با يک سلسله حملهء نابخردانه ديگر به او، آن هم بر اساس همان مصاحبه، ابهاماتی را در ذهن من ايجاد کرده است که می کوشم چند و چون شان را دستمايهء جمعه گردی امروز کنم.

براستی چرا مجتبی واحدی تصميم گرفته است اينگونه هتاکانه به رضا پهلوی حمله کند؟ و برای روشن شدن موضع خود نسبت به او دست به تشبيه اين مرد (که دستش به هیچ جرم و جنایتی آلوده نیست) با نامردی به نام مجتبی خامنه ای (که همراه و همگام همه ی جنایت های رژیم اسلامی است) بزند؟ و اتهاماتی بی اساس ـ يا از جانب آقای واحدی اثبات نشده ـ را بر او وارد کند؟ آيا براستی راز و رمز اين «نيت خوانی» ها چيست که يکی [محمد امينی] می گويد که، به استناد مصاحبهء فوکوس، رضا پهلوی قصد دارد کاری محمدعلی شاهی کند و مجلس ملی به توپ ببندد و ديگری [مجتبی واحدی] معتقد است که، رضا پهلوی، به استناد همان مصاحبه، «احتمالاً اگر به جای پدرش بود به آسانی تن به ترک کشور نمی داد و دورهء کشتار معترضان بسيار طولانی می گرديد»؟

***

اما اجازه دهيد قبل از ادامهء اين پرسش ها و کوشش برای يافتن پاسخ هائی محتمل برايشان، اول تکليف خود را در مورد شخصيتی به نام شاهزاده رضا پهلوی روشن کنم؛ هر چند که من سال ها است که، هم در برنامه های تلويزيونی و هم در مقالات هفتگی ام، نظرم را در مورد اين شخصيت بيان داشته ام.

1. اگر مطالب فوکوس درست باشد و رضا پهلوی همچنان خود را شاه ايران بداند؛ در آن صورت هيچ راهی در آينده بر او و طرفداران اش گشوده نيست جز اينکه همگی شان خواستار آن شوند که بپس از متلاشی شدن حکومت اسلامی ملت ايران بايد به قانون اساسی مشروطه برگشته و از ايجاد يک قانون اساسی جديد برای کشور منصرف شود؛ چرا که پادشاهی سلسلهء پهلوی یر حسب آن سند قانونيت داشته و در آينده نيز رضا پهلوی تنها به استناد آن سند است که می تواند خود را شاه ايران بداند. در غياب يا ابطال قانون اساسی مشروطه محلی هم برای ادعای رضا پهلوی باقی نمی ماند.

2. اما من نه از ايشان و نه از طرفداران ايشان در مورد بازگشت به قانون مشروطه سخنی نشنيده ام. اين حقيقت که سی و اندی سال پيش رضا پهلوی نوزده ساله در قاهره بعنوان شاه ايران قسم خورد و لذا اکنون هم، بر حسب قانون مشروطه، شاه قانونی ايران محسوب می شود تنها به يک دليل می تواند واقعيتی انکار ناپذير داشته باشد که پس از متلاشی شدن حکومت اسلامی مردم ايران به قانون اساسی مشروطه برگردند.

3. در ابطال يا غياب قانون اساسی مشروطه، رضا پهلوی صرفاً تبديل به يک شهروند ساده می شود، هرچند که در پرونده اش اوراقی تاريخی وجود داشته باشد؛ هرچند که در «رژيم سابق» هم پدر و هم پدر بزرگ اش پادشاه ايرن بوده باشند و هم او نيز بر اساس قانون اساسی آن رژيم ابتدا وليعهد و سپس پادشاه در تبعيد شده باشد. اينها همه سابقه و خاطره و متعلق به گذشته اند. با حدوث انقلاب ضد استبدادی و ضد سلطنتی 57 و توفيق نکبت بار دينکاران امامی در لگام زدن به آن و نوشتن قانونی اساسی که ـ درست يا نادرست ـ در يک همه پرسی به تصويب ملت آن روز ايران رسيده است، قانون اساسی مشروطه باطل يا تعطيل شده و «تا هنگامی که بتوان آن را ديگرباره فعال کرد» هيچ منصب مستند به آن دارای واقعيت و نفاذ قانونی، اجتماعی و سياسی نيست.

4. حتی اگر فرض کنيم که پس از متلاشی شدن حکومت اسلامی، ملت کنونی ايران به برقراری رژيم پادشاهی تشريفاتی تمايل داشته باشند اين تمايل هيچ مقامی را برای رضا پهلوی تضمين نمی کند؛ چرا که تازه، با برقراری رژيم پادشاهی تشريفاتی، ملت ايران بايد بر اساس روندهای حقوقی خاصی برای کشور و نظام نوين خود پادشاه جديدی را انتخاب کند. در اين صورت رضا پهلوی دارای حق خاصی نسبت به بقيه نبوده و تنها يکی از کانديداهای اين سمت خواهد بود. يعنی قانون اساسی آينده نمی تواند، بدون برسميت شناختن نفاذ قانون اساسی مشروطه، برای رضا پهلوی منصب خاصی را در نظر بگيرد.

5. اما از نظر من اين مرد، جدا از اينکه پدر و پدر بزرگ اش پادشاه بوده اند و خود نيز روزگاری بر اساس توصيهء اطرافيان اش سوگند پادشاهی خورده است، مردی ارزشمند است و اين ارزش تا حدی است که او را تبديل به يک «سرمايهء ملی» می کند. او شناخته ترين ايرانی معاصر است، در عقايدی که مستمراً در مورد حکومت و سياست بيان می کند فردی سکولار دموکرات محسوب می شود، درهای همهء مجامع و رسانه های بين المللی بروی او گشوده تر از بقيه است، نسل جوان ايران نمی تواند در ميان جمع اپوزيسيون برانداز کنونی نماينده ای بهتر از او برای خود بيابد؛ نماينده ای که خوش می پوشد و خوش سخن می گويد و در رفتار و کردارش ارزش های امروزی انسان های جهان متمدن مشهود است. در عين حال، او آنقدر متمدن است که تا به حال نسبت به همه ی کسانی که به او ناسزا گفته اند، تهمت ناروا زده اند، از قول او دروغ گفته اند هرگز پاسخ نگفته است. گذاشته است که مردم نسبت به این گفته ها تصمیم بگیرند و قضاوت کنند. تا به حال جز رهبران جمهوری اسلامی هیچ کسی را طرد نکرده، به هیچ یک از افراد اپوزیسیون نگفته که حق شرکت در مبارزه را ندارد چون چنین و چنان کرده است. فرضاً به آقای واحدی نگفته که تو چون نمایندهء کروبی هستی و کروبی سال های سال با حکومت ساخته و در بد و خوبش شریک بوده می توان نتيجه گرفت که اگر کروبی به حکومت برسد مثل خامنه ای جنایتکار خواهد شد و تو مثل مجتبی خامنه ای عمل خواهی کرد.

6. البته همه می دانيم که او رژيم پادشاهی تشريفاتی را بهترين نظام برای ايران می داند اما، در عين حال، هيچگاه خود را رهبر سياسی اپوزيسيون ندانسته است، به اهميت تصميم تعيين کنندهء ملت ايران در انتخاب نوع نظام آينده اعتقاد دارد و حتی می گويد که اگر ملت ايران رژيم جمهوری سکولار دموکرات را انتخاب کند او به 85 درصد از آرزوهايش برای کشورش رسيده است. او با سلطه و تسلط (و لذا سلطنت ِ) فرد يا گروهی خاص بر سرنوشت ملت مخالف است، دموکراسی را بهترين شيوهء مديريت کشور می داند، با تمرکز قدرت در مرکز (که مادر و بازتوليد کنندهء استبداد تاريخی است) مخالف است، برای پادشاه آينده نقشی صرفاً نمادين در قلمروی يگانگی ملی قائل است و می داند که شاه تشريفاتی نه فرماندهء کل قوا خواهد بود، نه حق منحل کردن مجلس و نه امکان تعيين رؤسای قوای سه گانه را خواهد داشت.

7. حال پرسش من از اپوزيسيون سکولار ـ دموکرات و برانداز آن است که ما چرا بايد بر روی اين «سرمايهء ملی» خط ابطال بکشيم؟ چرا بايد نگذاريم که او، بعنوان يک شهروند، در ائتلاف های سياسی شرکت کند و توانمندی های خود را در اختيار آلترناتيوی بگذارد که برای مبارزه با حکومت اسلامی بوجود می آيد و هدف اش نه پادشاهی يا جمهوری که «استقرار حاکميت ملی» است؟ اگر ملت ايران صاحب و مالک و حاکم بر سرنوشت کشور خود شد آنگاه تازه همه بايد دست بکار ارائهء تزها و برنامه ها و نقشه و پيشنهادات خاص حزبی و گروهی شوند. و در آن صورت بايد گذاشت ملتی که ديگر آقا بالاسر ندارد و حاکميت خود را از طريق داشتن حق اظهار نظر در مورد سرنوشت کشور خويش به دست آورده است با گزينه های مختلف روبرو، با آنها آشنا و از آنها آگاه شود و خود تصميم بگيرد که چه می خواهد.

8. اينکه از هم اکنون اعلام کنيم که پادشاهی تشريفاتی ضد حقوق بشر است و نبايد بعنوان گزينه ای برای انتخاب به مردم ارائه شود، يا اينکه پادشاهی لزوماً راه به استبداد می برد (انگار جمهوری های جهان عقب مانده از خاورميانه گرفته تا امريکای لاتين چنين نکرده اند!) و يا رضا پهلوی دارای شخصيتی است که می تواند، پس از احراز سمت پادشاهی تشريفاتی، عليه حاکميت ملت قيام کند و همچون محمدعلی شاه مجلس را به توپ ببندد چرا که می گويد من در سی سال پيش به نام پادشاه مشروطه قسم خورده ام، و يا چون انقلاب اسلامی را قبول ندارد نشان می دهد که چه طبع درنده خوئی دارد که اگر بجای پدر بر تخت سلطنت می نشست کشتاری وسيع را براه می انداخت، جملگی چه هدفی می توانند داشته باشند؟ جز:

* محروم ساختن اپوزيسيون از وجود يک شخصيت معتبر و محبوب

* تضعيف اين اپوزيسيون از طريق طرح اختلافاتی که حل آنها به دست ملت ايران در آينده ممکن است

* حفظ حکومت اسلامی تا زمانی که بتوان بديلی داخلی و قابل کنترل از جانب اصلاح طلبان بوجود آورد

* و، در يک دورانديشی دور از عقل، همواره از انجام همه پرسی برای تعيين نوع نظام جلوگيری کرد؟

***

برگردم به موضوع حملاتی که در اين روزها به آقای رضا پهلوی می شود، و از جمله حملهء بسيار زنندهء آقای مجتبی واحدی به او. براستی چه محرکی موجب آن شده که آقای واحدی دست به قلم ببرد و اتهاماتی از قبيل دزدی اموال عمومی و درندهء خوئی ذاتی و استبدادی را بر رضا پهلوی وارد کند؟ ضرورت اين کار چه بوده و آقای واحدی در اين راستا کدام هدف را در نظر داشته است؟

به اعتقاد من نمی توان به اين پرسش ها پاسخی در خور داد اگر حرکاتی همچون مقاله نويسی عليه رضا پهلوی را در متن تغييراتی که در سپهر سياسی ايران در حال رخ دادن است مورد نظر نداشت. اين حملات، به نظر من، دو مقصود مجزا را تعقيب می کنند:

نخستين مقصود عبارت است از اعلام برائت و جداسازی کامل اردوگاه آمدگان از حکومت اسلامی از اردوگاه اپوزيسيون برانداز و انحلال طلب در خارج کشور. در پی پيدايش جنبش سبز و دستگيری و کتک خوردن سران اصلاح طلبی، بخشی از مهره های درشت آنها به خارج کشور آمدند و برای جا خوش کردن با انحلال طلبان نشست و برخاست پيدا کردند. اما اکنون ورق برگشته است و انسان بايد کور باشد تا حرکت بزرگ گستردهء اصلاح طلبان به دامان رژيم اسلامی را نبيند. درست است که اين حرکت با شرکت محمد خاتمی در انتخابات مجلس اسلامی کليد خورد اما نبايد از اين نکته غافل شويم که اکنون فضای رسانه های داخلی پر از خبر در مورد آقای مهدی کروبی است. ايشان را سر حال و خندان در جمع خانواده می بينيم و نشريه های نزديک به «بيت رهبری» (بخوان دربار سلطنتی آخوندی) خبر از اين می دهند که بزودی ايام حصر ايشان به سر خواهد آمد.

آنچه «جام زهری ديگر» خوانده می شود نه عاقبت مسئلهء اتمی که رسيدن به اين موقعيت است که حکومت، برای ابقای خود، می رود تا دست به دامان «شاپور بختيار» خويش شود تا شايد او بتواند مجموعهء رژيم را (با حذف ها و تغييرات بسيار) حفظ کند [همينچا از اين مقايسه عذر می خواهم اما برای رساندن مقصود چاره ای جز استفاده از آن ندارم]. آيا اين «نجات بخش» برای رژيم کنونی خاتمی است يا کروبی؟ يا نه، بايد مراقب ظهور ناگهانی ميرحسين مووسی بود که پشت سر خاتمی و کروبی، با چراغ خاموش، آمادهء به صحنه آمدن می شود؟

براستی چرا خانم حقيقت جو پس از توبيخ شدن از جانب خاتمی، در مورد اينکه چرا با انحلال طلبان نشست و برخاست داشته، يکباره در تلويزيون انديشه ظاهر می شود تا به اين پرسش از پيش تمرين شده پاسخ دهد که «شما چگونه با آدم هائی چون نوری علا در کنفرانس ها ظاهر شده ايد؟» و او بی محابا دروغ بگويد که «اتفاقاً من هر هفته مشغول فحش خوردن از نوری علا هستم و کافی است که در اين مورد به سايت او مراجعه کنيد». [من خود، هر چه در سايت هايم گشتم دو سه خطی هم دربارهء اين خانم پيدا نکردم]. و چگونه است که در پی خودکشی برادر آقای رضا پهلوی شخص آقای مهدی کروبی از طريق اعوان خود پيام تسليتی به رضا پهلوی می فرستد و اکنون مشاور او می خواهد با طرح کردن حساب بی پايهء احتمالاتی کودکانه ريشهء يک ديکتاتور موهوم و موسوم به رضا پهلوی را بسوزاند؟ يکی از آداب مذهبيون اعلام برائت است.

مقصود دوم هم به نوعی محاسبه برای آينده های نامحتمل تر مربوط می شود. اصلاح طلبان متوجه شده اند که اپوزيسيون انحلال طلب ايران در طی اين سی ساله قادر نبوده است تا چهره ای مردمی و شاخص را از ميان خود به ملت بشناساند و، در نتيجه، نسل جوان ايران خودبخود و به صورتی فزاينده نماد ويژگی های آرمانی خويش را در شهروندی به نام رضا پهلوی می بيند و لذا محتمل است که در آيندهء ايران رضا پهلوی، نه بعنوان شاه، که بعنوان چهره ای شاخص در ميان اپوزيسيون برانداز، بتواند خواب های خوش اصلاح طلبان را بر هم زند. پس، بجای در افتادن مستقيم با اين «شهروند محبوب» بايد از او شخصيتی ديگر ساخت و آن شخصيت را آماج حمله قرار داد. بايد هرچه زودتر يال و گوپال محمد رضا شاهی و چکمه های رضا شاهی را بر تن اين مدعی کرد و توپ های محمدعليشاهی را نيز به دست اش داد تا مردمی که چهل سال پيش هم اگر به دنيا آمده باشند خاطره ای از روزگار پيش از انقلاب نکبت بار اسلامی ندارند متوجه خطری شوند که زير پوست رضا پهلوی می لولد و او را وا می دارد که، اگر دست اش برسد، انتقام رفتارهای ملت را با پدر و پدر بزرگ اش با شدن بسيار بگيرد.

براستی آيا اين سخن رضا پهلوی که «پدرم معتقد بود مردم برای دموکراسی آمادگی ندارند» سخن دروغی است؟ و آيا بيان آن به معنی تصديق صحت آن سخن نيز هست؟ آيا بيان علاقه به گاندی به معنی آن است که رضا پهلوی خود را گاندی می پندارد؟ حتی آيا اگر کسی آرزومند آن باشد که همچون گاندی، و نه هيتلر، زندگی کند بايد بر او ايراد گرفت؟

در فروردين ماه سال 90، آقای محمد امينی، در مقاله ای با عنوان «ای بسا آرزو که خاک شده»، فکر آلترناتيوسازی در خارج کشور را به سخره گرفته و نوشت: «برای من شگفت آور است که کسانی به جای ستایش و پشتیبانی از آن چه در ایران می گذرد و درک درست از فرایندی که در واکنش به رفتار خونریزانهء جمهوری اسلامی، راهکارها و ساختارهای رهبری آینده ایران را بنا می کند، به این نتیجهء دردناک برسند که همهء راه های مبارزه سیاسی در ایران بسته شده و کانون رهبری باید به خارج ... منتقل شود» و نيز، در مورد آنچه در داخل کشور می گذشت، نوشت: «فراموش نکنیم آزمون انقلاب مشروطه را که در پیآمد بن بست اقتصادی و سیاسی دولت قاجار، بسیاری شاهزادگان، میرزایان و روحانیان منورالفکر هم به اردوی روشنفکران و سوداگران مشروطه خواه و هوادار مدرنیته پیوستند».

بنظر من، سکهء نگاه آقای امينی در تحقير خارج کشور و حماسه سازی از پيوستن «روحانیان منورالفکر» به آزاديخواهان داخل کشور، روی ديگری هم دارد؛ و آن مبارزه با شکل گرفتن هر نوع بديل و پيدايش هر نوع چهرهء جاذبی است که بتواند در ماورای حکومت اسلامی برای ملت در بند ايران اميدآفرينی کند. وگرنه چگونه است که ايشان (که تشکيلات شان انکار کروبی و موسوی را خط قرمز خود اعلام می کند) يکباره خواب نما شده و تصميم به نيت خوانی از بين خطوط مصاحبهء معوج نشريهء فوکوس گرفته است تا به ملت ايران هشدار دهد که «محمد عليشاه ديگری در راه است؟!» چگونه است که آقای مجتبی واحدی متوجه آن شده اند که اگر ملت ايران دير جنبيده بود و رضا پهلوی پيش از انقلاب به قدرت رسيده بود حتماً حمام خون برپا می کرد؟ و نتيجه گرفت که کسی که در نوجوانی چنان «استعداد»ی داشته حتماً نمی تواند در آينده شاه بی آزار و تشريفاتی ايران شود؟

***

من اگرچه معتقدم که امکان برقراری پادشاهی تشريفاتی در ايران بسيار اندک است و يک جمهوری سکولار ـ دموکرات بی آقا بالاسر و دوره ای و زمانمند بيشتر بکار مملکت مان می خورد و اين گزينهء در يک رقابت آزاد و متمدنانه پيروز خواهد شد، اما شعله ور شدن آتش حمله به آقای رضا پهلوی را، آن هم به عنوان یکی از مهمترین چهره های سکولار اپوزیسیون، نه اقدامی عليه يک نفر که عليه اپوزيسيون سکولار دموکرات برانداز و انحلال طلب ايران ارزيابی می کنم؛ اقدامی که از جانب اصلاح طلبان مذهبی و اعوان و انصاری از آنان که در داخل نيروهای سکولار - دموکرات اپوزيسيوون رخنه کرده اند اعمال می شود. و هشدار می دهم که متوجه موج جديد بازگشت اصلاح طلبان به دامن حکومت خونريز اسلامی از يکسو، و کوشش برای تخريب رقبای انحلال طلب شان، از سوی ديگر، باشيم و اگر ذره ای به سرنوشت آيندهء کشورمان علاقمنديم خود را برای رزمی نوين با نيروهای ارتجاعی موسوم به اصلاح طلب حکومت اسلامی آماده کنيم.


Share/Save/Bookmark

more from Esmail Nooriala
 
shahrvand2

دکتر عبد الکریم لاهیجی

shahrvand2


چون چند بار پای صحبت دکتر لاهیجی نشسته ام و از خلق و خوی ایشان تا حدی با
خبرم،  در خصوص ایشان  باید خدمت عزیزان اطلاعاتی و غیر اطلاعاتی  موارد
ذیل را گوشزد کنم :
۱. حاضر است پای صحبت نوری علا بنشیند و او را به باجگیری متهم نکند.
۲.  نه تنها حاضر است از حقوق مدنی دیگران و آزادی بیان  دفاع کند، اتهام
بی پایه زدن را هم  به کسانی که اصلا نمیشناسد نفی و تقبیح میکند.
۳. حاضر نیست رضا پهلوی را برای منافع حزبی یا شخصی ناموفق و بیکاره و چاق و .... جلوه دهد.
۴. لاهیجی گناه  پدر را به پای پسر نمینویسد. شاید برای اینکه کمی قانون سرش میشود.   
۵. هر چرندی را که چهره های  تلویزیونی لوس  انجلس به شکل مقاله  به هم ببافند وحی منزل نمیداند.
۶. ارزش اتحاد را میداند. .  
۷.  اگر یک بار به ایشان بگویید " آقای لاهیجی، من طرفدار رضا پهلوی نیستم
ولی نمیفهمم چرا مخالفانش اینقدر پرخاشگر هستند." حرفتان را باور میکند .   
   
۸. کسی را "تکفیر" نمیکند. اقبال لاهوری را برای اشعآرش میشناسد. کسی را امامزاده خطاب نمیکند. کلامش سکولار است و از توهین تهی
۹. اگر جایی شنیدید مدعی تاج و تخت است، یقین بدانید حقیقت نیست .
۱۰. میداند آدمها گذشته ها، فطرت ها  و تجربه های گوناگون دارند  و در نتیجه همه مانند هم فکر نمیکنند. از این رو دریافته است که باید صحبت و گفتگو کرد و اتهام زدن را باید گذاشت بر عهده تاریخ. 
۱۱. میداند ایرانی ها مذهبی، راست گرا ، سوسیالیسیت، کمونیست ،ملی مذهبی،
شاهی، مصدقی و و و و هستند. و ایران متعلق به همه آنهاست.   
من با یکایک موضع های آقای دکتر لاهیجی که در بالا ذکر شد موافقم.   دیگران را نمیدانم!   سلامت و موفق باشید     


Arj

Either with us or...

by Arj on

...with the terrorists! Not quite dissimilar to IRI's concept of "khodi and gherir-e khodi!" Indeed, IRI is the natural result of the Pahlavi dictatorship, hence the uncanny similarity in its tactics to deal with dissent with the Pahlavi dictatorship! Ironocally, in early 1979, IRI rehired many dissmissed SAVAKIS to teach the Sarbazan-e Emam-e Zaman interrogation and torture methodes as it took over Evin and the freshly-built Gohardasht/Rejaei Shahr prisons from Shah's regime!

Now, the Pahlavi worshippers, using IRI's old smear tactics, equate those who dare to criticise RP to Etelaat agents! In other words, if you're not supporting RP, let alone criticizing him, you are an IRI agent! And ironically yet, they have next to zero chance of getting to power! One could only imagine what if they enjoyed viable odds; perhaps fatwas would've been issued for desecrating HIS and the company!!!

Simply put, in the Pahlavi worshippers' illusory world, no critique of RP can be based on his incompetency, abject lack of experience (in anything) or accomplishment... for he is the "prince perfect," how dare they?!! The fact that he's been living on a glorified version of an average person's welfare (courtesy of our national treasury), does not come into eqation for them whatsoever! What equation? "He's a prince, noosh-e junesh!!!"

These are the same treatment the supporters of Khamenei and his sons give them! Yet, monarchists label non-Pahlavi-supporters as IRI agents! To the Pahlavi lackeys, RP's being prince is enough accomplishment to claim that "he has dedicated his entire life to the notion of democracy and human rights" despite his claims that during his father's reign "people were not ready for democracy" and the issue of violation of human rights during the Pahlavi era were "merely mistakes that might have been made!"

However, back in the real world, one needs to ask these self-righteous worshippers of Pahlavis as to what has RP done that the likes of Dr. Lahiji (an internationally acclaimed and recognized HR activist) haven't done that he deserves to outshine them as the "democracy and HR advocate?" Does Dr. Lahiji belong to IRI's ministry of intelligence, or do his accomplishments not count due to his not being a "Royalty"?


shahrvand2

وزارت اطلاعات و نوری علا

shahrvand2


بعضی از دوستان که شدیدا به نوری علا میتازند ادبیات خاصی را در کلام خود
بکار میگیرند. یکی حرف از تکفیر میزند. دیگری از اقبال لاهوری شاهد میآورد.
سومی میگوید امامزاده جدیدی در حال برپایی است. حرف از هیولایی بنام
اسراییل هم بعضی وقتها در زمان لزوم به میان میاید! بد دهانی به خاتمی هم
بصورت جمله معترضه از یاد نمیرود! من بر خلاف آقای امینی قصد روانشناسی
ندارم ولی این گزینش های کلامی بیشتر وزارت اطلاعات را تداعی میکند تا
سکولارها و طرفداران حکومت مردمی را!    


areyo barzan

Asking again!!

by areyo barzan on

At the risk of being called another “Pahlavist” I ask the same question again.

If you really believe in the statistic you represent then why to worry and where all this fuss and anxiety comes from..

Today no one even care about the propaganda pumped into public media and internet by one IRI and its well founded “Ghods Cyber Army”, as we all know indeed that they (IRI & Co) have no popular support and no base amongst the masses of ordinary Iranians inside the country.

Today no one even knows or pays attention let alone discusses the latest move or interview by the likes of Banisadr, Rajavi, Taghvayee, Yazdi or any other opposition leaders (losers of yester-year) of that sort, as again anybody with half a brain who only visits Iran only once a year let alone living here, knows that these traitors have no support amongst the ordinary masses.

 so why all this fuss on another not so popular  "loser" i. e. RP.. Unless!!!! 

Dear call me red

 

First of all congratulation for taking the first step towards democracy and national unity by learning the art of compromise  and tolerance as this is how the unions are built.

However, today and here is not the time or the place to talk about the type of future government in Iran as that will distract us from the task at hand (getting rid of The murderer IRI) and such distraction could only serve as a dividing factor which will prevent us from uniting and instead using our energy in bring each other down or to engage in endless discussion while we need to be focusing on bringing down the Regime which is destroying our motherland. Such moves will only serve the interests of one IRI and as you could see its agents are even hard at work in this side to drive a wedge between us and prevent us from uniting for the freedom of Iran.

The decision for the type of future governing system in post IRI Iran could be taken in a free fare referendum by Iranian people themselves, when the IRI is put into the dust bin of history.

Furthermore if we really trust the people of Iran and believe in them to be mature enough to make the right choice then anybody can campaign for the type of government they want. But for the time being we need to focus on getting to that free fair for all referendum. On that referendum day it would be Iranian people who will have the finial say trough a free, fair and secret ballet and on that day you and I just like everybody else would be able to cast our vote for the type of covering system we want and believe to be best.

But on the other hand if there still are people here who believe that Iranians are not capable of making the right decision and hence need a guardian (dayeh, Valee or Khodayegaan) to make that decision for them and stop them making any mistakes, then we all know where those people stand (another dictator) and we could very well do without them


deev

انگل و فایل

deev


دوست انگلیسیپرست - متلکها و کنایه های توهین آمیز شما برای من موجب افتخار است زیرا گواهی بر سوزش شما و اربابان اجنبی شماست و واقعا باید بر حالتان گریست وقتی مزخرفات اینجانب مطرب حقیر از کلیه پروپاگانداهای شاهزاده بیعرضه محبوب شما مخاطب بیشتری داشته


anglophile

جناب دیو خدا را شکر

anglophile


 

که شما در اداره آمار و ثبت احوال کار نمی‌کنید. و نیز پروردگار عالم را بسی‌ جای سپاس است که جناب عالی‌ در سر شماری‌های ایران و آمریکا محلی از اعراب نداشته اید  و منت خدای را عزّ و جل که حضرت عالی‌ در گروه جادوگران همچنان به شغل شریف مطربی اشتغال دارید. 


deev

مقاصد نهفته در اعداد

deev


امروز میزان محبوبیت پهلویان را میتوانیم با یک مقایسه ساده میان نوشتارهای حامی و منتقد از ایشان بیابیم.

طبق آماری که در دسترس هست مقاله «آرزوهای محمدعلی شاهی» نوشته محمد امینی با ۱۳۸ اشتراک در فیسبوک یک سر و گردن بیشتر از این نوشتار شما که فقط ۱۱ اشتراک داشته مورد استقبال قرار گرفته. این روند کم توجهی به پروپاگانداهای همایونی تنها به این دو نوشتار خلاصه نمیشود زیرا هفته گذشته شاهد مقاله دیگری بودیم با عنوان «دروغگویان قدیمی و دروغهای تازه» از سهراب فردوس که تا کنون فقط ۳۶ بار به اشتراک در آمده است و البته ممکن است حامیان سلطنت علاقه زیادی به خواندن نداشته باشند بنابرین خوب است نگاهی به آلبوم عکسهای خاندان پهلوی از داریوش کدیور بیاندازیم که تا کنون ۱۵ بار به اشتراک رفته و این ارقام را با ۱۷۶ اشتراک برای «گلایه یک ایرانی از بازماندگان خاندان پهلوی» از مخلص شما مقایسه کنیم.


CallmeRed

باشه اشکالی

CallmeRed


باشه اشکالی نداره جزو اپوزیسیون باشه ولی ادعای پادشاهی نکنه و حرف سلطنت مشروطه نزنه که خیلی خنده داره و درعین حال تهوع آوره!! دیگه وقتشه یک کمی ازتفکرات قرون وسطایی پادشاه و رعیتی فاصله بگیریم.


areyo barzan

Dear Deve

by areyo barzan on

If you are happy with the statistics on Face book then so be it.

But I think it is useful to know that less that 20% of Iranians inside the country are actually a members and even from those who are member very few will take such unnecessary risk to join RP's page.However, I on the other hand invite you to have a look at this message posted by a group of Iranian youth from inside the country.Furthermore with respect to internet social network and the role they play in social movement I invite you to listen to this years Reith lectures by Neil Ferguson.This year’s subject is on "rule of law and its enemies" and the fourth lecture is especially on the role of internet  and social networks like twitter and face book and their in such social movement or the accuracy of what they represent.And finally I repeat the old question stating if as you people state RP is another looser with no popularity them where does all this excitement come from.

Wouldn’t it be much more useful for you people to spend your time on advancing your own goals and promoting your own agenda to the Iranian youth inside the country instead of just wasting time on another “looser” i.e. RP.

Unless!!!!!!!!!!!!!!!!!!!


oktaby

With friends like you

by oktaby on

Iran needs no enemies.

Any coalition to form a unified oppositin to provide a political alternative to the rapist republic, would include forces that until now have been grand standing and blowing hot air and issueing statements. Much like many comments here that seem to have only one purpose. To say NO to unity other than what they define as unity, and express knee jerk hate of Pahlavi's. Any success in toppling the rapist regime, if nothing else to avoid or minimize risk of war or civil war, willl require absorbing multiple views and groups and even existing enemies, like elements of the rapist rebulic that understand status quo will lead to destruction of what is left of Iran. All of this takes political savvy, compromise, networking, game theory and balancing of foreign and domstic influences and power bases. That is the real world. Until then, and until you learn not to shoot down anything that moves because it is not 'democratic' enough for you. Here is a sampler of level of detachment from reality:

"...but come the decision making time (provided it is in fair and square
conditions without the influences of domestic or foreign powers."

In what universe is this possible? never mind a screwed up world of every man for himself and specially in a place full of Oil and riches like Iran?

Let's get a basic semi-normal country going post IR and then try to teach the world how a perfect democracy that will somehow not be influenced by any facts of life works. Let's walk before we start running.

Oktaby


Arj

The one-eyed and the land of the blind!

by Arj on

I second Ashk Dovom's. It only takes a short while listening to RP to see through him and the generic, stage-managed BS he tries to pass as pro-democracy stance. If an average person with an average intelligence listens to RP the second time, it doesn't take much to figure the trend.

In all fairness though, he is way more civilized than the Islamic savages ruling Iran -- but then again, with the exception of Taliban and the Somali pirates, who isn't?! Indeed, he is a slightly more sophisticated version of Ahmadinejad who tries to sell an undemocratic system by the ballancing act of appealling to his base while pandering to the rest of population and touching on the subbject de jour, using populist lingo. Their expertise lie in dodging the "gotcha" questions and the whitewash of their respective regimes' (IRI's or the Pahlavi monarchy's) crimes!

Interestingly, every time these demagogues put their feet in their mouths, there are armies of apologists who either categorically deny their boo-boo by claiming that the original message is lost in translation or misinterpreted (e.g. Ahmadi's whiping off Israel and RP's calling himself the legally sworn king et al)! ANother similarity between the two is that they're both nobodies without the sponsorship of their respective masters (domestic or foreign) and otherwise would have zero chance of holding an office under fair and normal circumstances, hence all the hoopla by their propagandists who are hard at work to attack and demonize the slightest criticism of these contrived figures!

RP might be pushed as the one-eyed to be the king in the land of the blind by his posse, but come the decision making time (provided it is in fair and square conditions without the influences of domestic or foreign powers), our nation will assert their resolve and maturity!


ghalam-doon

deev - you have a point there

by ghalam-doon on

ولی برای ایشان دیگر دارد دیر می شود که در سن پنجاه سالگی شروع به کسب و کار کنند. اگر فرض کنیم که ایشان را برای شاه شدن ترتیبت نموده اند و به همین دلیل هرگز به کار نپرداخته اند، آنوقت بایستی از ایشان خواست که به صورت یک شاهزاده عمل کنند و خودشان را از فعالیت های سیاسی کنار بکشند. اگر روزی روزگاری مردم ایران خواستند که نظام پادشاهی پارلمانی در ایران برقرار شود، آنوقت از ایشان خواهیم خواست که پادشاه مملکت شوند.

شوربختانه ایشان هم خدا را می خواهند و هم خرما را. می خواهند در آینده سیاسی ایران نقشی داشته باشند و در ضمن پادشاه مملکت هم بشوند.پادشاه بنا به تعریف نمی تواند در موضوعات سیاسی دخالت کند چون اگر بکند دیگر از پادشاهی ساقط می شود.


deev

کدام اعتبار و کدام محبوبیت؟

deev


محروم ساختن اپوزيسيون از وجود يک شخصيت معتبر و محبوب؟

با عرض پوزش فرضیه شما بر این مبنی اشتباه است.

ابتدا به اعتبار بپردازیم - شاهزاده تا کنون نتوانسته هیچ سازمان یا ارگان یا کسب و کار موفقی را اداره کند پس تجربه و اعتباری برای رهبری ندارد و مرد حرف است نه عمل - اگر ایشان در طول سه دهه گذشته کارنامه درخشانی از سازندگیشان به جای میگذاشتند من نیز از شعارهای دموکراتیکپسند ایشان پیروی میکردم ولی دریغ از تاسیس حزبی یا کتابخانه ای یا پهلوی سنتری یا بیزینس موفقی.

اما در مورد محبوبیت - آمار دقیقی از محبوبیت ایشان در دست هست فقط کافیست به صفحه رسمی فیسبوک شاهزاده سر بزنید و ببینید با کمتر از صد هزار مرید حتی محبوبیت شاهین نجفی سه برابر شاهزاده است.


areyo barzan

Ashk Aziz

by areyo barzan on

As far as I can see everybody is doing what ever they can to free Iran form the Islamic Fascists tyranny that is destroying the country.

Hence it is about height times that all of us focus at the task at hand and attend to the process that we believe to be the right way to bring the IRI tyranny to a swift end.

On the other hand the only party who benefits from us diverting our energy,  resources and focus from bringing the IRI down into attacking and bringing each other down would be that murderer called rapist  Ali Khmene-ey and his blood sucking henchmen..

So my suggestion to you is to let us know your proposals and aims and more importantly what you have done recently to advance them (i.e. some positive campaign) and we might surprise you by lining up behind you in support of those goals.

At the end of the day people of Iran would be the best judge and if like me you also trust them to make the right choice then “irrelevant, losers” like RP who "has no popular base inside the country"  should be the last of your concern.

 

Unless!!!!!


areyo barzan

Dear ahosseini

by areyo barzan on

I agree with you on one point and that would the fact that:

“The only party who is eligible  and has the undisputed right to decide for future of Iran and the direction that its people should take or the type of democracy it needs would be Iranians who live inside Iran, trough a free and fair referendum”.

After all if we know that we are right and we trust Iranian people to be mature enough to take the right decision and hence NOT needing a custodian (Daayeh, vali or Khodayegaan). Then we should leave the decision to them and all we could and should do would be to support and guide them as well as we can along the way without being too pushy and becoming another dictator

Hence I refer you to this message posted by a group of youth from inside the country.

 

//iranian.com/main/blog/areyo-barzan-6

 

Now! All I as of you is to try and deal with it is a democratic way and show the rest of  us that you are the man of your word and not just another clown full of hot air and empty slogans

After all the dictators even Hitler Stalin and  Khomeini or even Khamene-ey believed and still believe that they are doing the right thing and their way is the only truly right way to enlightenment and hence anybody disagreeing with them is a traitor deserving to be shut up at any cost

 

Just think about it mate just think about it


Ashk Dovom

مقاصد نهفته در لاس زدن با رضا پهلوی

Ashk Dovom



هیچ ایرانی فهیمی نیست که بیست دقیقه پای حرفهای رضا پهلوی بنشینه و متوجه نشه که طرف نه از روی صداقت حرف میزنه، نه از روی ایمان و نه از روی آگاهی. گروهی رند فرصت طلب  مثل این آقای ولگرد جمعه ها و شنبه ها...الخ،  هم بر این امیدند که از این بابا پلی بسازند برای رسیدن به اهداف وجاه طلبی شخصی اشون. بعد هم وقتی باجشون را گرفتند مقاله سر قدم میروند که: "من راضیم"(//iranian.com/main/2012/apr-24) ـ و گور پدر منافع ایران و گور پدر هر چه ناراضی. اینها خودشون رو گول میزنند و بقول اقبال لاهوری بر سرابی سفینه میرانند. دوران اینگونه خیمه شب بازیها مدت هاست که به سر آمده.


default

Oh well - I have been banned again

by ahosseini on

Believe in a democracy that leaders and representatives are controlled by members at all times.


oktaby

ذغال، گچ

oktaby


Switched a progressive dictatorship for regressive theocracy and ertejaa'. Gave up just about everything to gain NOTHING. And some still spend their time in a pissing context over who did what in the past, arguing theoreticals and pie in the sky democracy and philosophical nonsense. If one has not figured out by now what time it is, and what has been going on since devolution of 79 and worse yet to come, then all the articles and evidence in the world won't make any difference. Ignorance is not bliss...

//iranian.com/main/blog/oktaby-0

//iranonlin.com/%DA%A9%D9%86%D8%B3%D9%88%D9%8...

 

 

Oktaby


default

به قدرت رسیدن رضا پهلوی فقط از راه حمله نظامی میسر است.

ahosseini


به قدرت رسیدن ائتلاف مورد دلخواه غرب برهبری رضا پهلوی فقط از راه حمله نظامی میسر است. این در  تضاد با منطق مبارزه اجتماعی و تحولات تاریخ میباشد که مردم یک کشوری در کوچه و خیابان ریخته و با تحمل درد و رنجی شبیه آنچه در مصر, بحرین و سوریه رخ داد خواستار یک مناسبات عقب افتاده اجتماعی شوند. مثل این می ماند که مثلا در زمان گرباچف مردم خواهان  مناسبات  دوران روسیه تزاری شوند. و یا اینکه سیاهان افریقای جنوبی خواستار مناسبات استعماری و نژاد پرستی شوند. غرب با  دست چین کردن بخشی از اپوزیسیون طرفدار و حقوق بگیر خود و با براه انداختن  کنفرانس هایی از قبیل استکهلم, لندن نیویورک و بروکسل نمی تواند چلبی سازی کند تجربه تلخ و زهر آگین عراق و افغانستان مورد قبول ایرانیان نیست. جالب اینکه حامیان اقتصادی اصلی این پروژه ها امثال اسرائیل, عربستان, قطر و بحرین  میباشند

همه دانند

ايران را

كسى قيم نمى باشد

كه ما ايرانيان

خود سر نوشت خويش را

در صحنه هاى عينى

رزم و نبردخويش

مى سازيم

وما در هر نهاد و مجمعى

ارا مردم را

اساس كار بگذاريم

و ايرانى مدرن و نو بپا سازيم

//iranian.com/main/blog/ahosseini-144 

Believe in a democracy that leaders and representatives are controlled by members at all times.


shahrvand2

ارج، هموطن

shahrvand2


ارج، هموطن عزیز، در
تاریخ مملکت ما نام  محمد علی میرزا با به توپ بستن مجلس مترادف است و از این
بابت او شخصیت منفوری است.  اگر امینی در این مقاله اخیرش نام احمد شاه قاجار یا
پادشاه دیگری را در مقام مقایسه می برد، کمتر مورد انتقاد قرار میگرفت.  یک نفر که مدعی
پژوهشگری است باید در نوشته خود هوشیارتر باشد.
حتی به نظر میرسد امینی خود آنچه شما به آن اشاره کردید را دیگر باور ندارد. او در مصاحبه اخیرش با
شهره عاصمی گناه "شاه خواندن" پهلوی را به گردن خبرنگار تیز هوش و
جنجال ساز آلمانی میاندازد
. البته دیگر دیر
شده و ده ها نفر که مقاله او را خوانده اند و مصاحبه را ندیده اند این
اتهام واهی را تکرار کرده و میکنند که پهلوی مدعی تخت و تاج  است!   به هر
عنوان
این گناه مشروطه خواهان و
طرفداران پهلوی نیست که امینی نام محمد علی میرزا را، شاید سهوا و شاید با
نیت سوء، پیش میکشد. کلام آخر اینکه آزادی بیان مقوله یی جدا از "تکفیر"
است. سعی من در راستای بهره گیری از آزادی بیان است در عین حال که برای
افکار و نوشته های دیگران احترام قایل هستم. همواره موفق باشید. 


ghalam-doon

Unfortunately, we never learn from our history

by ghalam-doon on

I agree with Arj. Anyone and everyone is entitled to voice their opinions about any public figure including RP. Mr. Amini or Mr. Vahedi or anyone else can criticize RP without any harassment or intimidation form the RP's followers. Personal attacks show that we have not learned from our history.

No one is infallible or above the law. People should decide on the future form of government. If and when we decide to have a constitutional monarchy as our form of government, RP can throw his hat in the rink. But until then he is open to criticism as much as other public figures. In an unlikely situation where he actually receives the endorsement of a vast majority of the people, he cannot have anything to do with the day-to-day business of running the nation or voice any opinion which might damage the integrity of the democratically elected institution.  We have had enough despotism in our country,

Today "national asset", tomorrow....? 


default

مردم سالاری

ahosseini


خاتمی در دوره هشت سال ریاست جمهوریش مرتب از مردم سالاری دینی حرف زد.

البته عملا هشت سال از طریق دین مردم سواری کرد. اما این حرف های  خاتمی سطح توقعات مردم را بالا برد. امروزه مردم ایران به ریش کسانی که در سیاست هایشان آنهم در مقام وموقعت اپوزیسیون  نسبت به مردم بی تفاوت هستند و تغییرات  را از امدادات غیبی و خدایان قدرت میسر میبینند می خندند.  امروز مردم به انتخابات کاملا آزاد می اندیشند و برای هر شهروند ایرانی  از جمله رضا پهلوی  حق یکسان انتخاب کردن و انتخاب شدن قائلند. نلسون مندلاهای ایران  مبارزان جان بر کفی هستند که شکنجه های قرون وسطایی رژیم آخوندی را تحمل میکنند.  اگر رضا پهلوی یک دموکرات واقعی است  برگترین خدمتی که میتواند بکند این هست که پول های باد آورده را خرج رهایی این مبارزان  و ترویج تفکرات و شیوه های مدرن مبارزات نلسون مندلاهای در بند کند.

جای بسی تاسف هست که  تفکرات و عملکردهای  آقای نوری علا تا این سطح تنزل پیدا کرده  است. 

Believe in a democracy that leaders and representatives are controlled by members at all times.


anglophile

اما تحریفات آقای امینی از بیانات شاهزاده اشکالی نداره!!

anglophile


دوستان مصدق الهی در قلب حقایق همانند امامشان معروفند!


Arj

تحریف واقعیات!

Arj


شهروند۲ گرامی‌، مقالهٔ نگارنده بالا بر حول محور یکسری تحریفات از گفته‌های آقای امینی بنا شده. من سخنگوی ایشان نیستم و به غیر از بعضا خواندن نوشته‌های ایشان آنهم آنلاین هیچ اشنایی با ایشان ندارم. اما با تمام وجود از حق ایشان برای اظهار عقاید شان  دفاع می‌کنم، بخصوص زمانی‌ که گفته‌های ایشان بطور قصد مورد تحریف برای بهر برداریهای سیاسی توسط گروهی خاص (سلطنت طالبان) و بی‌ اعتبار ساختنش واقع میشوند.

برای مثال، این مثل روز روشن است که مقایسه‌ای که ایشان بین رضا پهلوی و محمد علی‌ شاه پس از خلع ید کرده، تکیه بر وجه مشترک ایندو به عنوان اشخاصی‌ که در تبعید داعیه شهریاری داشته و در تلاش خود در ابقای رژیم مورد نظرشان بی‌ پرده از کمک خارجی‌ بهره میجویند (همانگونه که ر.پ . رسما از اسرائیل برای تغییر رژیم در ایران کمک خواسته) داشته. ولی‌ دار و دسته ر.پ. با مظلوم نمایی و ننه من غریبم بازی، موضوع به توپ بستن مجلس را به میان میکشند که ربطی‌ به موضوع ندارد!  نمونه هائی از این دست بسیارند که نقلشان از حوصله این نوشتار خارج است!

البته هر شخصی‌ حق دارد که متون گفته‌های آقای امینی را مورد قضاوت شخصی‌ قرار دهد، اما تکفیر ایشان بر اساس تحریف گفته‌هایش کپی‌ برداری از تاکتیک‌های نخ نمای مستبدین اسلامیست!   


Shirin Tabibzadeh

A man of courage..... for a change!

by Shirin Tabibzadeh on

Excellent points Dr. Nooriala, thank you ever so much for all you do, and despite all the odds.    I commend you for your wisdom, courage, and integrity and the love that you have for our beloved mother-land.  Keep up the good work; we are with you and the cause.  God bless.


areyo barzan

Dear jasonrobardas

by areyo barzan on

If you really believe in what you say then why bother, why fill threaten by RP and why trying to shut him and his fans up

I for a fact know that people like Rajavi, Banisadr, Amini, Yezdi or groups like Communists Jebhe Melli, MKO and Toodeh party are very much hated amongst Iranians here inside the country where I live. So I do not even bother to think about them or comment on their actions and statements.

Furthermore I assure you however much people here mistrust RP they have more mistrust and hate towards the above mention groups and individuals, as they blame these people for promoting Khomeini and deceiving people into that cock up of a revolution in 1979.

However you do not have to take my word for it.

Just read the following letter posted by some Iranian youth inside the country and then if not for anybody else then for your own sake try to pull you head out of the sand:

 

هنوز هم همان روشنفکر نمایان سال 57 و یاران کراواتی خمینی که در ساختن این انقلاب و این سیه روزی ملی نقشی اساسی و کلیدی داشتند بعد از سی وسه وسال واندی بگونه ای مغرضانه و احمقانه میخواهند هم تاریخ را تحریف کنند وهم خدمات رضاشاه بزرگ ومحمد رضاشاه فقید در زیر پوسته ای از غرض ورزیهای جاهلانه محو نمایند.

ببینید غرض ورزی شان تا کجاست که حتی به ایران ونجات ایران فکر نمیکنند چون میدانند که از نظر وزنه سیاسی وارائه نظرات واندیشه های آزادیخوانه بمعنای واقعی حتی قابلیت رو درروئی گفتمانی و از زیر سقف نشستن با شاهزاده رضا پهلوی اکراه دارند و همه تلاششان بزعم خودشان مخدوش کردن سخنان بی نظیر و بی بدیل رضاپهلوی در مورد آزادی ایران است.

آنها چقدر جاهلند وبی خبر که نمی فهمند ونمی دانند که نسل جوان درون ایران چه ارتباط تنگاتنگی با نظرات و تفکرات آزادمنشانه شاهزاده رضا پهلوی بر قرار نموده تا جائی که رژیم حتی درپارکها با گماشتن گزمه های هار از جمع شدن سه جوان پیشگیری میکند واگر لازم باشد به تفتیش بدنی آنها میپردازد که شاید سی دی یا تصاویر شاهزاده را از جیبشان بیرون بیاورد.

نگاه کنید به موضع گیری های روشنفکران و مفسرینی چون بهرام مشیری که غرض . مرض از سر وپایش میریزد. من میپرسم : چرا افرادی چون دکتر میلانی ها و علمداری ها واسد همایون ها و حسن شریعتمداری ها و گنج بخش ها و جماعت به اصطلاح جمهوری خواهان حتی از نشستن با چنین شخصیتی فراری هستند؟؟؟ مگر شاهزاده رضا پهلوی بجز آزادی و استقرار دمکراسی در کشور سخن دیگری بر زبان آورده است ومیاورد. وزنه کاریزمای این شخصیت تا آنجا قابل مقایسه با آن دیگران نیست که با قاطعیت اعلام میکند که اگر پس از آزادی ایران ، ملت ایران در یک رفراندوم واقعی ونه مثل نمایش خمینی ملعون حتی به جمهوری ایرانی ونه با محتوای ایدئولوژیک رای بدهند ایشان به هشتاد وپنج در صد آرزوهایش رسیده. چون ایشان بارها اعلام نموده که در شرایط کنونی جائی برای طرح اینکه در آینده چه نوع حکومتی بر ایران حکومت کند نیست.

امروز اولویت اول خاموش کردن آتشی است که دارد هر روز شالوده های اساسی کشور را به خاکستر بدل میکند. ونه جنگ قدرت برای نوع نظام حکومتی.مگر همین خانمها و آقایان مدعی اپوزیسیون در خارج نشسته برای مردم وحقوق آنها حنجره پاره نمیکنند؟؟ مگر قرارنیست که پس از فروریزی این عمارت ظلم وبزیر کشیدن این قوم وقبیله پست ورذل وآدمکش و دزد ، در یک فضای آزاد مردم به حاکمیت آینده شان رای بدهند ونوع آنرا انتخاب نمایند؟؟؟

پس درد این مغرضین بگفته شاهزاده رضا پهلوی ژنتیکی در چیست؟؟ دراینست که آنها از هم اکنون بخود وعده داده اند که ملت ایران با هزینه وبا نثار خون خود این حکومت فاسد را به گودال عمیق تاریخ بیندازد واین آقایان دکتر و مهندس بیایند و میراث دار ودایه این ملت بشوند. خانمها - آقایان کور خوانده اید. همین چند شب پیش حسن شریعتمداری در برنامه ای که در تلویزیون آمریکا با شاهزاده داشتند، با اینکه میدانستند نظرات ایشان در مورد انتخاب ملت در فردای مرگ جمهوری اسلامی چیست، و رای مردم به جمهوری باشد ، شاهزاده رضا پهلوی به 85 درصد آرزوی خود رسیده است. اما آقای شریعتمداری، حتی اکراه داشت که در مقابل این نظریه با شفافیت اعلام نماید که اگر ملت ایران در یک رفراندوم به پادشاهی پارلمانی رای بدهند و پادشاه نماد وسمبل وحدت ملی باشد ، او ودوستان جمهوری خواهش هم به نه 85 درصد ، که به 50 درصد آرزویشان رسیده اند ودر مقابل رای مردم تمکین خواهند نمود، اینقدر شجاعت وشهامت و اتوریته یک بازیگر سیاسی را نداشت که چنین سخنی را بر زبان بیاورد که میتوان حدس زد هراس اینها واینهمه سنگ اندازی در راه تشکیل یک شورای ملی متشکل از همه نیروهای بواقع آزادیخواه که شاهزاده دیر زمانیست وجود آنرا یک واجب ملی اعلام کرده اند، از چه روست؟

خانمها - آقایان مدعی آزادیخواهی بسیاری از شما دروغ میگوئید . اگر حقیقت سر لوحه کارتان بود این ملت باید سالها پیش از این از شر این حکومت خلاص میشد. خودتان میدانید که حتی 5 درصدتان نه وزنه سیاسی شاهزاده رضا پهلوی را دارا هستید و نه مقبولیتی در آن حد از منظر ملت ایران دارید. چه اگر مقبولیتی داشتید ، دست از غرض ورزی ها وشیطنت بر میداشتید وبخود می قبولاندید که در چنین شرایطی هر کسی به سهم خودش باید عقاید مسلکی و حزبی ومنافع گروهی را کنار بگذارد وبه ایران وآزادی ایران فکر کند. همان اندیشه ای که شاهزاده رضا پهلوی سالیان درازیست برزبان رانده وبر هیچ ایرانی آزادیخواهی پوشیده نمانده ونخواهد ماند.

ایران، نسل سوخته


anglophile

Jason Robards: Et tu, Brute?

by anglophile on

Jason Robads, you are the last one to preach us on patriotism. Remember back in 1970 when you were chosen to play the role of the greatest traitor of all times, Marcus Brutus and I (Charlton Heston) was playing the part of the loyal and patriotic hero Marc Anthony? This is how you treated your best friend Julius Caesar (John Gielgud) - you backstabbling traitor :)))

watch how cowardly you killed your lord Caesar (6:20 onwards)

//www.youtube.com/watch?v=mhrY1drQMIQ


amirparvizforsecularmonarchy

Jasonrobardas, you are very clever, you seem to make everything

by amirparvizforsecularmonarchy on

so fair, yet in reality your requests aren't.  While your arrangement appears to be totally fair based on the reality the consensus of those who created 1979 live by, I wonder how many people can see whether or not there is anything wrong with your agreement?

You play the tune of the Corporate Controlled Mass media better than the Media does even though your talking points are identical.  


amirparvizforsecularmonarchy

Ghalam-doon knowledge is good for all, Light yourself and

by amirparvizforsecularmonarchy on

you will become a light for others.  You will need to read Limit to growth, by club of rome for a scientific answer to open your eyes.  It is the basis for US policy for the middle east.  Without being able to distinguish between information and misinformation, you will share the reality of the consensus of society.  Which is often incorrect.


jasonrobardas

No patriotic Iranian will take Reza Pahlavi seriously

by jasonrobardas on

In fact, People have justifiably zero  trust in him . In order to be considered as an Iranian expressing  concerns for the future of Iran, he needs to  do the following : 

   1) He  admits that his father was a dictator.

    2) He  explicitly acknowledges that his father's regime was politically undemocratic and oppresive .....

    3) He returns the money stolen from Iran ...The wealth for which he has not worked even a single day.