فرشته ی افتاده از آسمان

بی اختیار در حال ذوب شدن در نگاه گرم و آسمانی فرشته افتاده از آسمان بودم


Share/Save/Bookmark

فرشته ی افتاده از آسمان
by hadi khojinian
23-Mar-2011
 

اولین فرشته روی سقف افتاد. تا بلند بشوم، فرشته ی دوم در کنار رودخانه افتاد. سومی به روی درخت های باغچه افتاد و تا چهارمی به روی زمین بیافتد دوان دوان گرفتمش تا صدمه ای نبیند.

همیشه این موقع سال خیلی از فرشته های گذری بی هوا به سطح بارانی جزیره می افتند. خیلی سعی کرده ام تا دلیل سقوط دلهره آورشان را بفهم ولی عقلم به جایی راه نداده.

فرشته ی چهارمی چشمان خیلی درشت زیبایی داشت. صورتش را دست زدم. آرایش نداشت. نه پودر سفید کننده و نه حتی ماتیک رنگی به لب هایش. با اینکه آرایش نکرده بود عجیب زیبا بود. به داخل خانه آوردمش. سه فرشته ی دیگر مرده بودند و جسدشان بی واهمه از چیز و کسی در حال پوسیده شدن بودند. انگار وقتی فرشته ها می میرند سرعت به خاک تبدیل شدن شان خیلی زیاد است.

به روی کاناپه دراز کشید و در حالی که بالهایش را جا به جا می کرد با صدای آهسته ای گفت: می شود کمی برایم آب بیاورید. از روی تنگ آبی که از چند ساعت قبل برای ماهی های قرمز کنار گذاشته بودم استکانی پر از آب کردم. با ولع شروع به نوشیدن کرد.

فرشته گفت: عجیب است آب زمینی چه طمع خاصی دارد. انگار از آب باران خوش مزه تر است.

تلویزیون را روشن کردم. برنامه ی رقص داشت. فرشته، هاج و واج رقص زمینی ها را نگاه می کرد. انگار در ملکوت آسمان رقصیدن گناه بزرگی ست.

پرده ها را باز کردم تا نور ماه و آباژور با هم چهره ی آبی اش را روشن تر بکند. سعی نکردم دلیل افتادنش را بپرسم ولی بی اختیار در حال ذوب شدن در نگاه گرم و آسمانی فرشته افتاده از آسمان بودم. به ساعت شماطه دار خانه نگاه کردم تا یک ساعت دیگر سال ۱۳۹۰ خورشیدی تحویل می شد. چه موهبتی از میان ابرهای خاکستری جزیره به خانه ام نازل شده بود.

از او پرسیدم دوست دارد تا چند روز مهمان من باشد. با ملاحت و نرمی نگاهم کرد و با مژه ی بلندش چشمانش را خمار کرد. بی آنکه به حروفی که از میان دهانش خارج می شد نگاهی  بکنم، با خوشحالی بغلش کردم. سعی نکردم لبش را ببوسم ولی بوسه ی گرمی از گونه هایش برداشتم.

تلویزیون را خاموش کردم و با شوبرت شروع به نوازش قلبم کردم. مهمان سال ۱۳۹۰ من فرشته ی افتاده از آسمان بلند بود. چه هدیه ای بهتر از این....

//hadikhojinian.blogspot.com


Share/Save/Bookmark

Recently by hadi khojinianCommentsDate
ابر‌های حامله از باران
4
Jul 28, 2012
مادام بوواری
-
Jul 07, 2012
دیوارهای روبرو
6
Jun 26, 2012
more from hadi khojinian
 
hadi khojinian

هدیه

hadi khojinian


آره هدیه ی خوبی بود . امروز صبح حالش خوب شده بود . به اسمان برگشت ولی قبل از رفتنش رفیق دیگرش به خانه آمد و حالا تا آخر بهار با من خواهد بود 


ونداد

هدیه بهاری زیبایی داشتی

ونداد






hadi khojinian

رویا

hadi khojinian


انشالله رفیق جان


hamidi

واقع گرایی

hamidi


بیاییم واقع گرا باشیم! در خیالات سیر کردن لذّت خاصی داره، امّا ما رو از واقعیّت‌های تلخی که باهاش مواجهیم دور نگه میداره. برای همین توان ما رو در مقابله با اون‌ها کم می‌کنه و باعث می‌شه هم آسیب پذیرتر بشیم و هم در حلّ اون‌ها کمتر تلاش کنیم. بیاییم صورت مسائل رو پاک نکنیم و سعی کنیم به خیالاتمون جامه‌ی واقعیّت بپوشونیم.


Soosan Khanoom

Of course hadi jan

by Soosan Khanoom on

Viva La Good Times : )  


hadi khojinian

خوشی

hadi khojinian


جهان از آن  خوشی های بی پایان باد سوسن جونم


Soosan Khanoom

دلم می خواهد به دلم این اجازه را بدهم که در رویاهای شیرین فرو بر

Soosan Khanoom


 Rumi says :

There is a community of the spirit.

Join it, and feel the delight

Close both eyes 

to see with the other eye

 

you have a nice day too dear Hadi  : )


hadi khojinian

آسمان

hadi khojinian


سوسن جانم این آرزوهای محال شاید برون رفتی برای تلوا سه هایی باشد که بعضی از ما ها درگیرش می شویم بی آنکه اعتماد صد در صدی بدان داشته باشیم . این روزها آرزو می کنم ای کاش آن بالاها آقا یا خانم خدایی بودند که دلشان برای زمینی های پوکیده از درد بسوزد . دلم می خواست فرشته هایی بودند که سوار ابرهایی می شدند که به سمت پاک کردن هر چه زشتی در جهان است . به قول آنت رفیق سویسی ام ای کاش این کله پوک ها واقعیت داشتند و دلم می خواهد به دلم این اجازه را بدهم که در رویاهای شیرین فرو برود چون بی رویا من هادی از پا می افتم . روز خوشی داشته باشی سوسن خانم جان من


Soosan Khanoom

دور تادورم پر از زشتی شده شاید آن بالا ها خبری باشد.............

Soosan Khanoom


I like your reply to me ........ Indeed Hadi ......... There is nothing around but darkness .... sometimes we all loose hope and search the heavens for an angle .... for a miracle .. for the right one 

 


Monda

ghorbonat, merci!

by Monda on

baleh mehrbani va refaaghat kheili khoob chiziyeh...

baraadar aziz, I hope you never feel left behind  : )


hadi khojinian

هوس

hadi khojinian


فرشته های مهمان من گذشته از جوانی شان رفیق های خوبی هم هستند . ما بدون هوس و سکس کمی از زندگی عقب می افتیم . این روزها خواب و رویا باعث می شوند کمی با زندگی ام مهربان تر باشم . راستی من رو به روز بیشتر ترا دوست دارم خواهر مهربان من ماندا


hadi khojinian

جی جان

hadi khojinian


ممنون رفیق قدیمی


Monda

havaayi, as always

by Monda on

چطور فرشته‌های مهمان شما همیشه خوشگل، جوان و سکسی هستن؟

همیشه سر حال، خوش و پر بار باشی‌، هادی جان.

 


Jahanshah Javid

:)

by Jahanshah Javid on

besiyar ziba o royaee...


hadi khojinian

سوسن جان

hadi khojinian


در جزیره ای که زندگی می کنم هر دو ماه یک بار به طور تقریبی فرشته ها از آسمان خاکستری به زمین می افتند و برای منی که زمانی فرشته ای در آسمان بودم موهبتی بزرگی ست . با آنها حرف می زنم و به یاد می آورم چقدر معصوم بوده ام و حالا دیگر از عصمت آه چیزی برایم باقی نمانده و من  از سراشیبی های لغزنده مهربانی کمی به پایین دشت ها سر خورده ام . این فرشته ها کمکم می کنند تا شاید زمانی دوباره به آسمان برگردم چون از زمین من چیزی باقی نمانده . دور تادورم پر از پلشتی و زشتی شده شاید آن بالا ها خبری باشد


Soosan Khanoom

Hadi jan

by Soosan Khanoom on

How often these angles stop by at your place ?  

: )