انتخابات 88

جوانان ایران نباید هدف چرب زبانی و چراغ سبز لیبرال – رفرمیستها واقع شوند

Share/Save/Bookmark

انتخابات 88
by Ardeshir Ommani
11-Jun-2009
 

هم میهنان گرامی ،

اکنون دیگر بر کسی پوشیده نیست که اکثر طرفداران اصلاح طلبان ( رفرمیستها) از جایگاه طبقاتی ثروتمندتر و مرفه تری نسبت به قاطبه ملت ایران برخوردارند، در حالیکه اکثر حامیان احمدی نژاد ریشه در طبقات زحمتکش شهر و روستا و روشنفکران عدالت پرور دارند.

اکثر طرفداران میرحسین موسوی، عاری از احساس مسئولیت ، ایران نو- استعمار و دیکتاتوری زده را با کشورهای پیشرفته اروپای غربی، ژاپن ، استرالیا و آمریکای شمالی مقایسه میکنند که حداقل 300 سال تکامل شیوه تولید سرمایه داری و انکشاف نیروهای مولده و مناسبات اجتماعی مربوط به آن را پشت سر گذارده اند. این بخش از مردم ایران بسادگی انتظار دارند که در طول چهار سال مدیریت کشوری دولت احمدی نژاد، ایران همان فاصله ای را در مسیر پیشرفت فناوریها، انباشت سرمایه و آزادیهای اجتماعی و سیاسی بپیماید که برای ملل غرب صدها سال طول کشیده است . در مدت چهار سال میتوان ظواهر را تغییر داد، اما تغییر در اعماق بوروکراسی اداری، اقتصاد، ایدئولوژی، سیاستگذاری، قانونمندی، سرمایه گذاری در بخشهای راهبردی، آموزش و پرورش ، بهداشت ، تامین خدمات سلامتی ، احترام به حقوق زنان ، مردم سالاری وامانت داری به مدت بسیار طولانی تری نیازمند است.

موئلفه دیگر اکثریت حامیان " اصلاح طلبان " آنستکه اغلب به علت کم اطلاعی تصورات نادرست و تخیلات واهی پیرامون شرایط زندگی در کشورهای سرمایه داری غرب ، بخصوص در آمریکا در سر پرورانده اند. آنان از وجود 47 میلیون شهروندان آمریکا که فاقد بیمه های سلامتی هستند، به احتمال قوی بی اطلاعند. این طبقه نسبتا مرفه ، که اکثریت آنرا جوانان تشکیل میدهند ، از واقعیت تلخ وجود دو میلیون و چهارصد هزار شهروندان آمریکائی که هریک دهها سال در پشت میله های زندانهای آمریکا بسر میبرند، مطلع نیستند و ایستگاههای رادیویی و تلویزیونی لس آنجلسی هم این حقایق را بازگو نمی کنند.

اکثر طرفداران ایرانی سیاست غرب که بخش بزرگی از آن از میرحسین موسوی حمایت میکنند، به احتمال نزدیک به یقین خبری از وجود 10 میلیون شهروندان آمریکایی ندارند که پیوسته و بدون وقفه در چنگالهای قانون و مراحل بیشمار آن بسر میبرند.

این بخش مرفه جمعیت ایران که شیفته قدرت مالی ونظامی ، کاباره های آنچنانی، هالیود، کلوپهای مشروب خواری و قماربازی آمریکا هستند از وجود بیش از یک میلیون نفر زن ، مرد و کودک بی خانمان که در سرمای یخبندان زمستانی در مناطق شمالی در دالانها و خندقهای زیرزمینی قطارهای شهری سر بزمین میگذارند، مطلع نیستند و شاید هم نمیخواهند از آن مطلع شوند. برای اطلاعشان باید گزارش کنیم که در هفته اول ماه ژوئن تعداد بیکاران آمریکا به 25 میلیون نفر رسید که بر حسب نرخ بیکاری بالغ بر 17 درصد میگردد. لذا به آقایان اصلاح طلب باید گفت که پدیده بیکاری جزء لایتجزای شیوه تولید سرمایه داری است . اکثر حامیان مرفه رفرمیستهای ایرانی کمتر به ایران و بیشتر به کشورهای اروپایی و بویژه آمریکا علاقه نشان میدهند.

این طبقه مرفه عموما در شهرهای متروپول ایران ، از جمله تهران ، شیراز، اصفهان، گیلان ، تبریز، رامسرو مازندران زندگی میکنند و با نیازهای کارگران و زارعین کشور نامئنوسند.

در عوض حامیان و دوستان رئیس جمهوری محمود احمدی نژاد توده های وسیع زحمتکش

هستند که در راه ایران عزیز جان فرزندان خود را فدا کرده اند و امنیت و اقتدار ایران با خون آنان عجین گردیده است . شکاف بین سیاستگزاریهای نمایندگان رفرمیست و احمدی نژاد وانقلابی در واقع بازتاب شکاف بین طبقه سرمایه داران مرفه و زحمتکشان ایران است - طبقه ای که آبادانی کشور مدیون زحمات بی دریغ آنان میباشد. صحنه های کارزار انتخابات ریاست جمهوری در واقع امر مبارزه حاد طبقاتی بین ثروتمندان غرب زده و زحمتکشان بومی است .

اکثریت جمعیت حامی میرحسین موسوی و سایر رفرمیستها خواب روزی رامی بینند که بتوانند اموال و ثروتهای به غارت برده و انباشت شده خود را به پول نقد و آنهم دلار و یورو تبدیل کنند و آنان را به بانکهای پاریس ، فرانکفورت، لندن و نیویورک حواله نمایند. آنان در انتظار این هستند که بتوانند سوار خودروهای ساخت آلمان ، ژاپن و سوئد آنهم از نوع بنز، لوکسوس ، اینفینیتی ، تویوتا و بی. ام. دبلیو. و ولوا شوند و انتظار روزی رامیکشند که بتوانند ثروتهای هنگفتی را که از طریق زمین خواری ، بازارهای مالی و تجارت خارجی به چنگ آورده اند

بدون هیچگونه ممانعت یا نظارت دولتی به خارج از کشور منتقل کنند.

آنها میخواهند فرزندان خود را نه در دانشگاههای دولتی ایران بلکه در دانشگاهای معروف و پرهزینه آمریکا چون هاروارد ، کلمبیا، ام.آی.تی، پرینستون روانه تحصیل کنند. آرزوها،تصورات ، تخیلات و مقاصد آنها با امیدها ، آرمانها، نیازها و اهداف طبقات متوسطه و زحمتکش کشور عزیزمان دنیائی فاصله دارد.

گروه نخست خود را بیشتر با انگلیسها ، فرانسویها ، آمریکائیها و سوئدیها مانوس می بینند در حالیکه گروه طرفداران محمود احمدی نژاد سرنوشت خود را با آینده ملل مبارز- با مردم ستمدیده فلسطین وزحمتکشان ونزوئلا ، اندونزی، عراق ، چین و کوبا- همراه می بینند . برعکس دسته دوم ، اکثریت قشر اول آینده خود را نه در ایران بلکه در کشورهای غربی جستجومیکنند.

همانطور که طرفدران میرحسین موسوی در ایران با حامیان احمدی نژاد اختلافات طبقاتی و آرمانی مشهودی دارند، در خارج از کشور نیز پشتیبانان این دو نامزد ریاست جمهوری دارای منشهای طبقاتی متضادی هستند. حامیان میرحسین موسوی و مخالفان محمود احمدی نژاد را در غرب عوامل وابسته به دولتهای استکباری تشکیل میدهند.

اکثر جراید، رسانه ها و موسسات تحقیقاتی و تبلیغاتی شرکتهای بزرگ انحصاری ونمایندگان دول مستکبر، از جمله نیوزویک، تایمز لندن، نیویورک تایمز، شورای ناجی روابط خارجی آمریکا، بروکینگز انستیتوت ،صدای آمریکا، بی.بی.سی. ، امریکن انترپرایز انسیتیوت ، رادیو فری یوروپ ، همه و همه ، بی پرده از میرحسین موسوی حمایت میکنند. انتظار آنان اینستکه با انتخاب موسوی دولتهای غربی بتوانند بار دیگر با تضعیف ایران موقعیت سوق الجیشی، سیاسی و اقتصادی خود را در خاورمیانه و آسیای شرقی و میانه تثبیت کنند و ایران را به یکی از حلقه های زنجیر استکبار جهانی مبدل سازند. این امر میتواند از طریق بد نام کردن ، حتک حیثیت و پائین کشیدن احمدی نژاد امکان پذیر گردد، چون تنها او بود که در طول چهار سال گذشته مصمم در مقابل زورگوئیها، دسایس و تهدیدهای دول نواستعماری آمریکا، انگلستان، آلمان ، فرانسه و اسرائیل مقاومت کرد و ملت ایران را از لحاظ روانی ، روحی و نظامی آماده مقابله با حملات احتمالی دشمنان ایران ساخت . قدرتهای استکباری طبق معمول برای انهدام و تضعیف هر کشور و دولتی طی یک کارزار تبلیغاتی از پیش طراحی شده ای رهبر مبارز و واقعی آن ملت را بدنام و شرایط روانی را برای سقوط رئیس آن دولت و مملکت آماده میکنند. در شرایط انتخابات ریاست جمهوری، نیروهای دشمن فرصت نادری را به چنگ آورده اند.

در چند ماه اخیر،کشورهای امپریالیستی با استفاده از وسایل تبلیغاتی انحصاری خود تمام آن مشکلاتی را که خود از طریق تحریمهای تجاری و اقتصادی برای ایران فراهم نموده اند ، به گردن مدیریت دولت احمدی نژاد انداخته اند. بعنوان یک نمونه معتبر تحریمهای بانکی و تجاری را که آنان بر ایران تحمیل نموده اند ، و طبعا اقتصاد ایران را تحت فشار قرار داده است ، نتیجه بدرفتاریهای دولت ایران تلقی میکنند. آنان یکبار دیگر در تاریخ ، از همین مشکلات خود آفرین ، همجون دوره حکومت نخست وزیری دکتر محمد مصدق ، برای تقویت مخالفان دولت احمدی نژاد و متهم کردن وی به قانون شکنی، بی لیاقتی وحتی دروغ گویی استفاده میکنند.

این هفته جراید غرب با ذوق و شعف وافری "بد ححابی" خانمها در اجتماعات طرفدار موسوی رامورد تمجید قرار میدادند و آنرا بمثابه ابزار مخالفت با نظام جمهوری اسلامی قلمداد میکردند. در نقل قول از یکی از همین خانمها ، گاردین لندن مینویسد " احمدی نژاد هیچ کار نیکویی برای کشور انجام نداده است " . مخالفت عیان این جراید را با دولت احمدی نژاد و حمایت آنان را از میر حسین موسوی نمیتوان نادیده گرفت. گویا قدرتهای غربی کاندیدای خود را در انتخابات ریاست جمهوری ایران نشاء زده اند و با هر تلاشی میکوشند که با ایجاد اغتشاشات فکری تمایلات مردم را بسود خود شکل دهند.  

خبرنگاری اسوشیتد پرس در همین سوی در 8 زوئن 2009 به این ارزیابی میرسد که " بعلت مشکلات اقتصادی ، احمدی نژاد اعتبار خود را بین مردم ایران از دست داده است ." همین منبع به نقل قول از حسن روحانی ، احمدی نژاد را " عوام فریب " مینامد. لازم است بدانیم که آقای حسن روحانی یکی از مسئولین بلند پایه و سخنگوی دولت در مذاکرات با دولتهای اروپایی و آژانس بین المللی انرژی اتمی ، به امر رئیس جمهور سابق محمد خاتمی در سال 2003 بعنوان عکس العمل در قبال تهدیدهای آمریکا، اقدام به ازکار انداختن تمام دستگاههای غنی سازی اورانیوم ایران نمود، چنانکه پس از یکسال دول غرب خواستار شدند که تعلیق داوطلبانه دستگاهها، بخواست شورای امنیت سازمان ملل دائمی شوند.

این فرد محترم که در مقابل غرب سر تعظیم فرود آورده بود وموقعیت ایران را در چشم جهانیان به خطر انداخته بود، امروز احمدی نژاد را " عوام فریب" خطاب میکند و یقینا به این دلیل مورد حمایت غرب واقع میشود.

تشکیلات عریض و طویل دیگری بنام بروکینگز انستیتوت که به طرح سیاستگذاریهای دولت آمریکا مدد میرساند، در 5 ژوئن 2009 علیه رئیس جمهور ایران محمود احمدی نژاد چنین قلم فرسایی میکند که " قطبی شدن ملتهای جهان نتیجه اقدامات احمدی نژاد و بدگوئیهای وی علیه اسرائیل و برانگیختن احساسات ملی در بین ملت ایران بر سر موضوع فناوری هسته ای بوده است ." این نهاد تحقیقاتی امپریالیستی و صهیونیستی در تعریف و تمجید از میرحسین موسوی و بروز انزجار از احمدی نژاد اشباه  نشده، مینویسد " میرحسین موسوی سابقه کار احمدی نژاد را بر باد فنا گرفت و وی را متهم ساخت که ایران را به سوی دیکتاتوری سوق داده است ." بدون شک و تردید آقای میرحسین موسوی حامیان پروپاقرصی بین محافل امپریالیستی و صهیونیستی جهان دارد.

نشریه ضد انقلابی دیگری بنام " ایران فوکوس " در تمجید از میرحسین موسوی در 8 ژوئن 2009 مینویسد که رفرمیستها ( همان به اصطلاح اصلاح طلبان ) قول داده اند که محدودیتهای سیاسی را در درون کشور حذف کنند و با غرب روابط نزدیکتری را دنبال نمایند".

رسانه 24 ساعته بی بی سی روی به ایران اظهارات بی مایه و ساختگی میرحسین موسوی را چون طبلی توجیه و تکرار میکند. وی به نقل قول از موسوی می نویسد که "رئیس جمهور ایران احمدی نژاد به صدمه زنی به حیثیت ایران متهم شده است. " سئوال اینستکه چرا این منابع ارتجاع جهانی و طبل هدفهای کشورهای امپریالیستی ، از جمله سلطنت طلبان منفور و خائنین به انقلاب کبیر ایران از میر حسین موسوی حمایت و بهر قیمتی خواهان انهدام ریاست جمهوری احمدی نژاد هستند ؟

بعنوان نمونه دیگر ،" ایران تراکر"، یکی از دهها سایت جدید التاسیس مینویسد : "احمدی نژاد در کارزار تبلیغاتی انتخابات ریاست جمهوری متهم به ارائه آمار نادرست گردیده است" . این سایت ادامه میدهد " آیت اله صانعی مردم را به دادن رای منفی به احمدی نژاد ترغیب میکند." در مخالفت خود به اینجا بسنده نکرده ، نویسنده تراکر اشاره میکند که " موسوی از حمایت 59 تن ازفرماندهان سپاه پاسداران انقلاب اسلامی برخوردار است. "... نیازی به گفتن ندارد که این گزارشها کاملا جهت دار و به نفع رفرمیستها و بطور مشخص میرحسین موسوی قلم پردازی میشود. نکته حیرت انگیز اینجاست که این تبلیغات در حمایت از موسوی بدون هزینه صورت میگیرند ، یا باید گفت که هزینه های این تبلیغات را آقای موسوی و رفرمیستها از بییت المال مردم درآینده به محافل کشورهای امپریالیستی و شرکتهای انحصاری نفتی آنان خواهند پرداخت .

یکی دیگر از عوامل ارتجاع جهانی ، ملقب به رابرت درایفوس که زیر پوشش فعال صلح و نگارنده برخی از مقالات مجله نیشن که چند بارنیز همراه گروهی بنام " انجمن اخوت برای صلح و سازش " به ایران سفر کرده است، در8 ژوئن 2009 از ایران مینویسد که " من مقاله ای پیرامون " موج سبز " ایران در " حمایت از میرحسین موسوی رفرمیسم نوشتم .امروز در باره بازو بندان سرخ یا در واقع جنبش فاشیستی طرفداران انتخاب مجدد رئیس جمهوری احمدی نژاد مقاله ای به تحریر در آورده ام ." باید گفت که این اولین بار نیست که رابرت دریفوس سیاست ضد صهیونیستی ایران ومقاومت تهران را در برابر تهدیدهای نظامی و تجاری دولتهای استکبار به باد رکیک ترین انتقادات گرفته است . سال قبل ایران را به دشمن قوم یهود متهم ساخت و آب به آسیاب دشمنان ایران ریخت . عجیب است که اینگونه دشمنان قسم خورده ایران در عین حال از حامیان پروپاقرص میرحسین موسوی هستند و براحتی به ایران وارد و علیه آن تبلیغات زهرآگین میکنند. بنا به اظهارات موسوی افراد میتوانند از کارزار وی برای رسیدن به مقام ریاست جمهوری حمایت کنند ، صرفنظر از اینکه چه سوابق و هدفهایی را بهمراه دارند. این یک نمونه بارز از اخلاق نا پاک سیاسی مهندس میرحسین موسوی است .

جوانان ایران نباید هدف چرب زبانی و چراغ سبز لیبرال – رفرمیستها واقع شوند، چون حیثیت ملی مردم ایران در میان است . تاریخ چهار سال گذشته نشان میدهد که محمود احمدی نژاد در مقابل تهدید هیچ ابرقدرتی کمر خم نمیکند و در تمام شرایط از استقلال و سربلندی ملت ایران دفاع خواهد نمود.

اردشیر عمانی
American Iranian Friendship Committee

 

Share/Save/Bookmark

Recently by Ardeshir OmmaniCommentsDate
The Great Heist
6
May 17, 2012
Boom!
3
Mar 01, 2012
Can the U.S. Swallow Syria?
8
Feb 12, 2012
more from Ardeshir Ommani
 
cyrous moradi

آزادی ها ی اساسی

cyrous moradi


با سلام خدمت اردشیر خان ! 1-    هدف اصلی اصلاح طلبان در ایران تفاوت های اساسی با آنچه فعالان تحت این عنوان در غرب و به اصطلاح شما لیبرال رفرمیستها، دارد. اصلاح طلبان ایرانی به دنبال طرح ونهادینه شدن اصول اولیه آزادی های بشری هستند. مواردی که توسط همه مکاتب سیاسی پذیرفته شده اند. به عنوان مثال، رسانه ها در تمامی کشورها چهارمین نهاد کشور بعد از قوای اجرائیه، مقننه و قضائی محسوب می شود. باید انصافاً قبول کرد که بعد از پیروزی آقای خاتمی در انتخابات سال 1376، رسانه ها و به ویژه رسانه های چاپی  در کشور ما ارج و قربی یافته و با وجود آنکه هم اکنون نیز روزنامه نگاران و خبرنگاران  کاملاً آزاد نبوده و تضمین شغلی مناسبی ندارند ولی هر ناظر بی طرفی بر بهبود اوضاع رسانه ها بعد از روی کار آمدن آقای خاتمی با وجود همه فشار ها و تنش ها، تاکید دارد. 2-    بعد از حدود 150 سال که از عرضه مکاتب به اصطلاح کمونیستی و متکی بر نبرد طبقاتی می گذرد و شکست فاحش اندیشه های کمونیستی در شوروی  و کشورهای اروپای شرقی سابق و مصائب استالین در روسیه و ........ دیگر همگان بر نقش طبقات متوسط در توسعه اقتصادی و فرهنگی هر جامعه ای اذعان دارند. طبقه متوسط اغلب تحصیل کرده و از نظر درآمدهای مادی در وضعیتی قرار دارد که مایل به ترقی و بهبود بیشتر زندگی مادی و فرهنگی خویش است، بنابراین در قالب احزاب اصلاح طلب متشکل شده و سعی در  مبارزه برای کسب چنین آزادی هایی را دارد. 3-    رژیم های سرمایه داری هیچ گاه ادعا نکردند که بهشت برین را برای همه آحاد ملت به وجود خواهند آورد. دولتهای سرمایه داری همواره سعی در حرکت به سوی دولت رفاه ملی را دارند. تئوریسین  های سرمایه داری نیز چنین ادعایی ندارند. نکته این است که با توجه به شرایط موجود کشورهایی که به سبک غربی اداره می شوند، در طول زمان نشان داده اند که به طور نسبی بیشتر از همه کشورهایی که ادعا می کنند در جهت منافع " خلق" حرکت می کنند، مردم خود را به رفاه رسانیده اند.  به عنوان مثال اطریش- مجارستان قبل از جنگ جهانی اول یک کشور بوده و در قالب سرمایه داری اداره می شدند. بعد از جنگ جهانی دوم، مجارستان به دست کمونیستها افتاد و بعد از سقوط شوروی در سال 1991دوباره دولتی آزاد در بوداپست برقرار شد، حالا وضعیت مجارستان را با اطریش مقایسه کنید تا متوجه دستاوردهای رژیم های به قول شما لیبرال بشوید.4-    ممکن است، وضعیت مجارستان را استثنایی بدانید ولی در مورد کوبا ، کره شمالی و همه آنهایی که تاکنون به آرمان های کمونیستی وفادار مانده اند، چه می گوئید. 5-    در خصوص اشاره شما به بی خانمانها در آمریکا و کشورهای دیگر سرمایه داری، می توان گفت که این کشورها خود این آمارها و دهها آمار دیگر در خصوص نا به سامانی های اجتماعی خود را اغلب بدون کوچکترین کم و کاستی منتشر می سازند، آیا این موضوع در مورد کشورهایی که رژیم های پوپولیستی دارند نیز صادق است. برخی از کشورها حتی تعدادافراد مبتلاء به ایدز خود را نیز سری میدانند. 6-     به اطلاع می رساند که اغلب احزاب و گروه های اصلاح طلب در ایران ، دارای بخش های کارگری و کارمندی نیز هستند و این طور نیست که عضویت و فعالیت در این جا ها بر پایه فیش حقوقی و میزان در آمد سالیانه صورت می گیرد. شاید برای شما جالب باشد که جبهه ملی ایران که سازمان قدیمی اصلاح طلب است، از همان سالهای 1332 دارای بخش های کارگری و دهقانی بوده است. 7-    چون در اینجا بارها گریزی به صحرای کربلا زده و از آمریکا و کشورهای غربی نیز یادی کرده اید، با نقل قولی از تونی بلر یاد آوری می کنم که هیچ مسئله مهم جهانی بدون مشارکت آمریکا قابل حل نیست. رابطه با آمریکا برای هر کشوری موضوعی راهبردی و حیاتی تلقی می شود.8-    مصداق روشنی که می توانم در خصوص مطالب بالا خدمتتان عرض کنم، ترکیه است. کشوری که دارای حکومتی دموکراتیک بوده،با اسرائیل و کشورهای مسلمان رابطه دوستانه دارد. رئیس جمهور اسرائیل و رئیس تشکیلات خودگردان فلسطین همزمان از این کشور دیدن می کنند و رهبران ترکیه نقشی سازنده در روند تحولات خاورمیانه ایفاء می کنند. ترکیه در راه اصلاحات قدم بر داشته و روابط وسیعی نیز با ایالات متحده دارد. اوباما در اولین سفر خود به خاورمیانه از این کشور بازدید نموده و با رهبران  و دانشگاهیان این کشور مذاکره نمود. 9-    به نظر بنده ، تحلیل رویداد های سیاسی بر پایه های طبقاتی اندکی کهنه و قدیمی به نظر میرسد.شما انتخاب اوباما به ریاست جمهوری آمریکا را چگونه با ئتوری های طبقاتی خود تحلیل می کنید؟ لابد باراک اوباما، هویت طبقاتی خود را گم کرده و آن راانکار می کند. لابد اطلاع دارید که اوباما بودجه درخواستی پنتاگون را برای سال مالی جاری تایید کرده ، چیزی که حتی گیتس وزیر دفاع فکر آن را هم نمیکرد. چی میگی؟ چی شد آن تئوری طبقاتی جنابعالی؟10-                        به نظر بنده، منافع ملی قطب نمای حرکت در جهان پر تلاطم فعلی است. لنین رهبر اولین دولت کمونیستی جهان ، لئون تروتسکی را برای انجام مذاکرات صلح با آلمانیها فرستاده بود و وی با درخواستهای غیر منتظره برلین برای واگذاری وسیع سرزمین های آلمانی مواجهه شده  و از لنین کسب تکلیف کرده بود. لنین در پاسخ وی اظهارداشته بود: اگر لازم باشد به خاطر صلح با آلمانها و تثبیت دولت کمونیستی در مسکو، دامن بپوش. یعنی منافع ملی ، بالاترین اولویتهاست. ایجاد و تقویت رابطه با آمریکا یعنی تقویت منافع ملی.

 


Darius Kadivar

FYI/Dr.Bakhtiar On FREE & FAIR ELECTIONS (1989)

by Darius Kadivar on

Bakhtiar on a Future Constitution to be drafted after Regime Change and the conditions for a Free and Fair Elections on the future democratic state of choice :

//www.youtube.com/watch?v=JNBFTWXz5_Q&feature=related

He also mentions Rafsanjani, and what the Role of the West should be in relation to the regime.

5 august 1989, Hamburg

"Iran Harguez Nakhahad Mord" - Shahpour Bakhtiar

My Opinion Too,

DK


default

typical nonsense

by Aziz (not verified) on

Does the author know that between Meiji's restoration (reforms) and complete defeat of Russian fleet Japanese had modernized their agrarian counry in less than 40 years? (1867-1905)

The rest of the article is just the same: High school level composition. Maybe Mahmoud himself wrote it.


Iranboy

دفاع چپولان از

Iranboy


دفاع چپولان از رژیم اسلامی حزن انگیز است و دفاع از آن بعلاوۀ مجیزگویی نابغۀ همۀ اعصار حضرت دکتر احمدی نژاد  دیگر داستانی است پر آب و چشمتر. 

مارکس سرت سلامت
هوادارت اینکاره درآمد


default

نام احمدی نژاد نامی ویژه در تاریخ ایران خواهد ماند

صبا (not verified)


اردشیر گرامی با تشکر از مقاله . در دنیایی که گوشها پر از تبلیغات شده حرف منطقی زدن بسیار دشوار است بعد از این همه توضیجات خواننده ای می پرسد که با چشم خودشت گشت ها را دیده !! و در نظر نمی گیرد با توضیحات مفصلی که شما دادید در ایران یک جنگ طبقه ای به راه افتاده و مسلما سعی در نابود کردن کسی را دارند که حرف عدالتخواهی بزند و طرفدار طبقه محروم باشد . مگر حکم رسمی احمدی نژاد را دیده اید ؟ مگر حیطه قدرت اختیارات او رامی دانید ؟ چون اصلا رسانه های ایران را مطالعه نمی کنید و بیست و چهار ساعت به تبلیغات آمریکا گوش می کنید مسلما نشنیده اید که در همان زمان دولت اعلامیه داد و مخالفت خود را با این برخوردها اعلام کرد اما بسیاری به اندازه ای مغرض هستند که دلشان نمیخواهد با حقیقت مواجه شوند چون آگاهی مسئولیت می آورد جالب است این افراد دروغهایی که باعث میشود به بهانه سلاح اتمی دو کشور را محاصره و میلیون انسان را می کشند را نمی شنوند و زود به فراموشی می سپارند مدام از حقوق بشر در مورد ایران دم میزند در هیچ راه پیمائی ضد جنگ فعالانه شرکت نمی کنند تازه تعدادی از آنها هم آگاهانه با ماسک شرکت می کنند که مدام از مثلا " نقض حقوق بشر " در ایران صحبت کنند و مسیر را آگاهانه به نفع آمریکا و گیج کردن مردم آمریکا تغییر دهند از شکنجه می گویند عضو هیچ کلوب ضد شکنجه در ایران نیستندفقط روزی که این رسانه ها باز شود و امکان صحبت برای عدالتخواهان بوجود آید روزی که اجازه داده شود نمایشگاه عکس از کشتار مردم بیگناه عراق وافغانستان بشود آن روز است که حقایق برملا میشود و نقش دولت نهم در حفظ منافع ملی و جلوگیری از حمله به ایران برجسته خواهد شد. این اولین بار در تاریخ بشریت نیست که انسانهای حق طلب اینگونه مورد حمله قرار می گیرند اگر در زمان مصدق یک شعبان بی مخ بود الان شعبان بی مخ های مدرن با تکیه بر سرمایه و استفاده از تکنولوژی در صحنه حاضر شده اند و سودای کودتائی دیگر را درسر می پرورانند. احمدی نژاد چه دور بعدی باشد یانباشد اسمش در تاریخ ایران به جا خواهد ماند کسی که معیارها را بهم زد و شجاعانه خط قرمزها را مورد چالش قرار دادو مسئولانه دزدان را در هر لباسی که هستند رسوا کرد و ملاحظه کاری و مافیا بازی صاحبان قدرت را در نظر نگرفت به راستی که او رهبر شجاعی است و مانند هر انسان دیگری هم میتواند اشتباهات و نقطه ضعف های خود را داشته باشد راه عدالتخواهانه ای که او بنیان گذاشت ادامه خواهد داشت .


default

What's wrong with Karrubi or Rezaii?

by I wonder (not verified) on

Karrubi has said a lot more things quite in line with liberal democratic views and ideals of the most educated strata of the Iranian society!

Rezai is for free trade and more privatization of the economy!

They both sound a hell of a lot more liberal and democratic in their views than this Moussavi guy!

why Moussavi?!


default

Hypocrisy!

by Anonymous Halabi (not verified) on

What is your web site all about? Calling it Iranian-American Friendship, and then at the same time throwing venom and bashing anything western, while living in the west, and asking for the most idiot person to continue to oppress iranians.


choghok

I found your article interesing

by choghok on

until I started reading all the crap about people that are against Ahmaghinejad being interested of taking Irans money and spend it on Luxury cars outside Iran.

You start by coming with some logical arguments but then burst into Ahmaghinejad logic.

Look, if Ahmaghinejad was true to his words, he would have been true to his vows last election. He said that he would not allow the young people to be harrassed because how they were dressed. I saw with my own eyes how an older woman was harrassed verbally by a 20 year old basiji in Tehran. Ahmaghinejad has had 4 years to come through to arrest one of these guys, has he done that?

He says that he is not supported by anyone and his campaign is run by simple means, but his campaign is controlled in detail and very professionally done.

I do not understand your logic when saying that since Iran is 300 after europe and USA (which is way wrong, Iran is about 50 years off now I would say) then Ahmaghinejad is the best solution. How is a liar and psychopath preparing the world for his messiah a step forward to anywhere but destruction?

/Bidar bash ke ma bekhabim


default

What is that got to do with me?

by Anonymous Halabi (not verified) on

This person said:
.
گروه طرفداران محمود احمدی نژاد سرنوشت خود را با آینده ملل مبارز- با مردم ستمدیده فلسطین وزحمتکشان ونزوئلا ، اندونزی، عراق ، چین و کوبا- همراه می بینند
.
What that has to do with iranians on empty stomach, iranians imprisoned and tortured or raped, or iranians robbed of their wealth to help arabs? There seems to be talk of all these poor people except those oppressed in iran under poverty!

If you care so much for these people around the world, why aren't you there in Felestin to help your beloveds instead of relaxing in the west and preaching disaster for iranians in favor of China and Cuba, Iraq and Felestin? Apparently, Iraqis haven't killed enough of iranians in your views that you now expect the victims of IRI to give away, perhaps what saddam asked for (Khuzestan) for the same people.

Screw all these people when MY people are far more oppressed under IRI by bast***s like AhmadiNejad.


Fred

مارکس سرت سلامت

Fred


دفاع چپولان از رژیم اسلامی حزن انگیز است و دفاع از آن بعلاوۀ مجیزگویی نابغۀ همۀ اعصار حضرت دکتر احمدی نژاد  دیگر داستانی است پر آب و چشمتر. 

مارکس سرت سلامت
هوادارت اینکاره درآمد


default

Moral of your story: Eduaction is bad!

by roo (not verified) on

You said nothing in so many words! You still have not said what Ahamdinejad has done in 4 years?! We saw some of his achievements here, anything else?
//iranian.com/main/blog/mousavi1388-3

Are you saying what we already know that he has the support of uneducated, extremist religious as opposed to those who are moderate and educated are against him?

Thank you , we also agree and that is why we vote for Mousavi, because we are educated and think for ourselves.