تا به چشم خودم نميديدم, باور نميكردم... بله ... خودشه... خوده خودشه ... خوده حاجيه !!!
***
اين اقا, يكي از بستگان دور هست از طرف خانمش با ما. پانزده سالي ميشه كه دار و ندارش رو فروخت با زن و بچه مهاجرت كرد به امريكا.
تا اونجايي كه من ميدونم, اين بابا تا چند سال پيش نماز و روزش قطع نميشد. حتا سياه پو شيدنش در محرم و سينه زدنش واسه علي ! زماني كه در ايران بود هنوز , چند بار مكه و مشهد هم رفته بوده وكلي حال ميكرد وقتي حاجي يا حاجي مشتي صداش ميكردي.
***
اينجور كه دستگيرم شد , داستان اينجوري بوده كه چند وقت بعد يازده سپتامبر , ايشون خانمي رو ميشناسه كه وابسته به انجمني بوده كه بودائيسم رو تبليغ ميكرده.
اين خانم,حاجي ما رو به صرف غذاي هندي به يك رستوران دعوت ميكنه و حاجي ما شيك و پيك ميكنه و ميره اونجا.
از قضا در اونجا حسابي مخ حاجي رو توي هونگ ميكوبونند و از حاجي ميخوان كه زن و بچه هاش رو هم دفعه بعد بياره.
زن حاجي كه هنوز رو ميگيره از غريبه ها , راضي نميشه كه بره ولي بچه هاي حاجي باباشون رو همراهي ميكنند و بعد از چند وقت , انگار نه انگار كه مسلمون بودن و شيعه اثنا اشعري !!!
***
خلاصه كه حاجي كلي عوض شده و ديگه اوني نيست كه قبلن بوده.
خانمش جدا از اون, توي اطاق ديگه ميخوابه و ظرف غذاش با بقيه فرق ميكنه.اونها هم ديگه كلي شدن مثل هنديها !!! لباس پوشيدنشون , غذا خوردنشون , رفت و اومدنشون و خلاصه همه چيزاشون !!!
چند وقت پيش به هند هم سفر كردند و حتمن ارزوي ديدن تبت رو هم دارن.
***
نميدونم بخندم و يا انگشت حيرت در دهان مباركم فرو ببرم !
خبرش رو داشتم كه خيلي از هموطنان ما, بهائي شدن و يا مسيحي ! بعضي ها هم زرتشتي شدن و يا از بيخ مذهب رو گذاشتن كنار و بعضي ديگر بي خدا شدن ولي اينجوريش رو ديگه نديده بودم.
***
نمي تونم به يك نتيجه درست و كامل برسم چونكه خودم نظر مساعدي نسبت به مذهب ندارم.
مذهب رو جزو بزرگترين خطاي بشر ميدونم . مذهب باني قتل و كشتار هست و هيچ كدامشون , هيچ وقت به انسان كمك نكرده و نخواهد كرد.
***
از چاله به چاه پريدن ... اينم شد زندگي ؟
Recently by Red Wine | Comments | Date |
---|---|---|
که خوش میآمد آن بورانی اسفناج | 4 | Dec 04, 2012 |
راهی که بازگشتی نداشت | 6 | Nov 22, 2012 |
ساعتِ آخر یک آزادیخواه | 32 | Nov 10, 2012 |