الا ای مادران و کودکان شهر فلّوجه؛
فراز آیید بر خانه هاتان شاد و آبادان به استقبال آزادی؛
که این معجون افسونگر
شما را آب و نان و برق آورده است
به دوش خوشه های بمب!
برای گاه افطار چنین روز عزیزی کامتان شیرین؛
که آزادی به سان پیر قصّاب دلیری
در تک دکّان قصابی
زبان نقل ببریده است.
ببینید پنجه های خون چکانش را
و رندیهای آزادی
چگونه تلّی از ویرانی و کشتارتان او هدیه آورده است.
چگونه روزتان را سرخ گردانده است.
پس چرا ای ناسپاسان شکر نگزارید
به پای دیو آزادی
که دستانی دراز و خوشه چین دارد
یله در باغ و باغستان جانهاتان؟
چرا تردید می دارید
که در کاخ نرون هرگز نبوده و نخواهد بود ایامی
که در آن کفتری آزاد
بال بر گیرد
رود تا اوج؟
این شعر پس از حملۀ ماه رمضان 2004 ارتش اشغالگر امریکا به شهر فلوجۀ عراق و استفادۀ ایشان از سلاحهای ممنوعه و اعمال سانسور خبری در بارۀ عملیات و میزان تلفات و ویرانیها در همدردی با قربانیان عراقی سروده شده است.
پانزدهم نوامبر 2004
اتاوا
Recently by Manoucher Avaznia | Comments | Date |
---|---|---|
زیر و زبر | 6 | Nov 11, 2012 |
مگس | - | Nov 03, 2012 |
شیرین کار | - | Oct 21, 2012 |