Published on Iranian.com (//legacy.iranian.com/main)

هنوز ها

 هنوز ها
by nilofar-shidmehr
10-Oct-2010
 

چهار سروده برای آنکه جان بدر برد
و آنکه نبرد
 
(1)
 شعری نگفته دارم
امشب که شب نمی شود
شعری برای آنها
                که پرت شدند:
برای آنکه عمیق ترین نقطه ی پرتگاه را
لمس کرد
و آنکه نکرد*
و هنوز مثل من
                        افتاده است
در تعلیقی
که معلق نمی شود
   
* زندانی ایتالیایی و از جان به در بردگان اردوگاه فاشیست‌ها     
از پریمو لوی  (Primo Levi)

 
(2)
می گفت هنوز خواب می بیند
که از اوین
           کامیون کامیون  
دمپایی ابری می برند

و او چشمبند شب را کنار می زند
و می بیند
که ابرها ریش ریش می شوند
تا در شقیقه هایش
تیر خلاص می زنند
یک دو سه ...
و او نمی میرد

هنوز خواب می بیند

(3)
اوین
مردی زره پوش است
  که هنوز
از قرون وسطی
با شمشیری آهیخته        
بر تپه های شمال تهران ایستاده است

مردی که پشت کلاه خودش
هزاران شبح
چهره عریان کرده اند

(4)
برای مویه کردن
گوری باید و نامی
نگاشته بر آن

خاوران شبحی است
که مادرانش هنوز
اجازه ی عزاداری
نیافته اند

Balatarin
Share/Save/Bookmark

Recently by nilofar-shidmehrCommentsDate
ببویید نسرین را مردم ایران
1
Nov 21, 2012
مفهوم حجاب و ارتباط حقوقی آن - ۲
-
Oct 29, 2012
مفهوم حجاب و ارتباط حقوقی آن - ۱
6
Oct 26, 2012
more from nilofar-shidmehr

Source URL (retrieved on 12/08/2012 - 02:08): //legacy.iranian.com/main/2010/oct-8

 
© Copyright 1995-2010, Iranian LLC.   |    Archives   |    Contributors   |    About Us   |    Contact Us   |    Advertise With Us   |    Commenting & Submission Policy   |
|    Terms   |    Privacy   |    FAQ   |    Archive Homepage   |