Toghi: "Most erotic scene in Iranian cinema"

Ali Hatami's 1971 starring Behrouz Vossoughi and Soghra Obeysi (Afarin)

>>> More about this film

29-Apr-2012
Share/Save/Bookmark

 
mrramin

Iranian version of "When Harry Met Sally" (Orgasm Scene)

by mrramin on

Just in case anyone needs a refresher...

//www.youtube.com/watch?v=FZluzt3H6tk

 


Demo

The Most Nasseredeen Shah's Favorite

by Demo on

If NS was alive @ the time of making this so called 'movie?' he would have definitely had added that ugly 'Soghra' to the other 84 similar ones as his wives!

//www.youtube.com/watch?v=HHaBL6Cm4uc

Just wondering whether Vousoughi & Hatami were the remnants of the same 'Erotical Dynasty' or not?

No more postings of such trash, please!


fanoos

Hama, Hado, Halo, Hashe, Hela, Hafoo, Hakha, Hara, Haboh, Habooh

by fanoos on

All that scene needed was an Abb Hozz Kesh to clean/replace the Hozzcheh water after BV jumps in and performs a ghossl after induced sex....!:-)


Truthseeker9

?

by Truthseeker9 on

To each his own ... 


Red Wine

...

by Red Wine on

سلام به شما اون یارو جانِ گرامی‌ ...

شما فیلم را کامل تماشا فرمودید ؟! ... آن قسمتی‌ را که ما نبشتیم..قسمتی‌ از صحبتهای آقا بهروز در فیلم است که بسیار تاثیر گذار در شکل گیری فیلم است.

//www.youtube.com/watch?v=xkbLtmaLE9U

با سپاس از توجهِ شما.


Oon Yaroo

Red wine Jaan Gerami...

by Oon Yaroo on

We (mAA) watched the clip at least five times and paid special attentions to the lady using the sewing machine, the panbeh zan guy, and the young lady serenading but never ever heard anything from the great Behrooz Vosoghi saying anything close to what you quoted above....!?

Did we miss anything here.....?

 


Red Wine

...

by Red Wine on

مرحوم حاتمی‌ خوش سلیقه بود و سختگیر... نویسنده فیلم خودِ مرحوم حاتمی‌ بود و شاید زندگی‌ مردمانِ کویری و فرهنگشان آنچنان تاثیر به روی او گذاشت تا تصمیم گرفت این چنین فیلمنامه‌ای را بنگارد... فیلم معرکه است و به دور از کلیشه‌های همیشگی‌ آن زمان... آقا بهروز هم که نقشی‌ را بازی میکرد آنچنان دران فرو میرفت که به زحمت می‌‌توانستی تفاوتی بینِ واقعیت و خیالات بگذاری ...

آقا بهروز میگه ... :

یه آدم گنده باهاس بشه نوچۀ یه وجب دل، آخه چرا باهاس همچی باشه؟ کی گفته؟ مگه من کی‌ام؟ کی گفته که یه جوجه دل بشه اختیاردار آدمیزاد؟

 دایی اینو بهت بگم: آدم، آدم ول معطله. . . من، من اینو می‌خوام، اونو می‌خوام نداره. باهاس دید که، باهاس دید که اون صاحب مُرده چی می‌خواد. این، این درست نیست دایی، درست نیست.

کار از یه جا خرابه. . . حالا از کجا خرابه، باهاس، باهاس، وقت گرفت از اوستا کریم پرسید.

دختر شیرازی، دل مارو بُردی
 بُردی دل ما، غم ما نخوردی

 چی بگم؟ آره، آره مگه من کی‌ام؟ دِ درسته، حالیمه، من نه، تو. . . آره تو! تو که سرت تو حسابه.
چی؟ آره مچللی‌یه، مچللی‌یه، چی میگه اون چشات دایی، چی میگه اون چشات؟

 آره، ریتن تنه، لاتی پیتاله. آره من سیا شدم، سیا شدم. خیلی خُب، مگه من، مگه من، مگه من، کی‌ام؟ چرا به من میگی؟ مگه من کردم؟ مگه من گفتم؟ مگه من خواستم، من که سرم تو کفترام بود. کفترام.

تو، تو، تو منو راهی شیراز کردی، تو، دایی، تو منو هوایی کردی. . . کفترام. . .»

یادش به خیر ...


FACEBOOK