Iranian of the Day

Sounds Familiar, History has been repeated!

داستان تاریخی اعدام بابک خرمدین

  روز قبل از اعدام،خلیفه با بزرگان دربارش مشورت كرد كه

 چگونه بابك را درشهر بگرداند و به مردم نشان بدهد تا همه بتوانند ویرا ببینند. بنا بر نظر یكی از درباریان قرار برآن شد كه ویرا سوار بر پیلی كرده در شهر بگردانند. پیل را با حنا رنگ كردند و نقش و نگار برآن زدند؛ و بابك را در رختی زنانه و بسیارزننده و تحقیركننده برآن نشاندند و درشهر به گردش درآوردند. پس ازآن مراسم اعدام بابك با سروصدای بسیار زیاد با حضور شخص خلیفه برفراز سكوی مخصوصی كه برای این كار دربیرون شهر تهیه شده بود، برگزار شد. برای آنكه همه‌ی مردم بشنوند كه اكنون دژخیم به بابك نزدیك میشود و دقایقی دیگر بابك اعدام خواهد شد، چندین جارچی در اطراف و اكناف با صدای بلند بانگ میزدند نَوَد نَوَد این اسمِ دژخیم بود و همه اورا میشناختند

ابن الجوزی مینویسد كه وقتی بابك را برای اعدام بردند خلیفه  دركنارش نشست و به او گفت: تو كه  اینهمه استواری نشان میدادی اكنون خواهیم دید كه طاقتت دربرابر مرگ چند است!

 بابك گفت: خواهید دید.

چون  یك دست بابك را به شمشیر زدند،  بابك با خونی كه از بازویش فوران میكرد صورتش را رنگین كرد. خلیفه ازاوپرسید: چرا چنین كردی؟ بابك گفت:  وقتی دستهایم را قطع كنند خونهای بدنم خارج میشود و چهره‌ام زرد میشود، و تو خواهی پنداشت كه رنگ رویم از ترسِ مرگ زرد شده است.  چهره‌ام را خونین كردم تا زردیش دیده نشود

به این ترتیب دستها و پاهای بابك را بریدند . چون بابك برزمین  درغلتید، خلیفه دستور داد شكمش را بدرد. پس از ساعاتی كه این حالت بربابك گذشت، دستور داد سرش را از تن جدا كند. پس ازآن چوبه‌ی داری در میدان شهر سامرا افراشتند و لاشه‌ی بابك را بردار زدند، و سرش را خلیفه به خراسان فرستاد 

آخرین گفتار بابک ( به نوشته کتاب حماسه بابک اثر نادعلی همدانی )

 چنین بوده است :

تو این معتصم خیال مکن که با کشتن من فریاد استقلال طلبی ایرانیان را خاموش خواهی کرد من لرزه ای بر ارکان حکومت عرب انداخته ام که دیر یا زود آن را سرنگون خواهد نمود . تو اکنون که مرا تکه تکه میکنی هزاران بابک در شمال و شرق و غرب ایران ظهور خواهد کرد و قدرت پوشالی شما پاسداران جهل و ستم را از میان بر خواهد داشت ! این را بدان که ایرانی هرگز زیر بار زور و ستم نخواهد رفت و سلطه بیگانگان را تحمل نخواهد کرد من درسی به جوانان ایران داده ام که هرگز آنرا فراموش نخواهند کرد .

من مردانگی و درس مبارزه را به جوانان ایران آموختم و هم اکنون که جلاد تو شمشیرش را برای بریدن دست و پاهای من تیز میکند صدها ایرانی با خون بجوش آمده آماده طغیان هستند مازیار هنوز مبارزه میکند و صدها بابک و مازیار دیگر آماده اند تا مردانه برخیزند و میهن گرامی را از دست متجاوزان و یوغ اعراب بدوی و مردم فریب برهانند

اما تو ای افشین . . . در انتظار

و بدینسان نخست دست چپ بابک بریده  شد و سپس دست راست او و بعد پاهایش و در نهایت دو خنجر در میان دنده هایش فرو رفت و آخرین سخنی که بابک با فریادی بلند بر زبان آورد این بود  :

" پاینده ایران  "

روز اعدام بابک خرمدین و تکه تکه  کردن بدنش در تاریخ  2  صفر سال  223 هجری قمری انجام گرفت که مسعودی در کتاب مشهور مروج الذهب این تاریخ را برای ایرانیان بسیار مهم دانسته است اعدام بابك چنان واقعه‌ی مهمی تلقی شد كه محل اعدامش تا چند قرن دیگر بنام  خشبه‌ی بابك  یعنی  چوبه‌ی دار بابك در شهرِ سامرا كه در زمان اعدام بابك پایتخت دولت عباسی بود شهرت همگانی داشت و یكی از نقاط مهم و دیدنی شهر تلقی میشد برادر بابك یعنی آذین را نیز خلیفه به بغداد فرستاد و به نایبش در بغداد دستور نوشت كه اورا مثل بابك اعدام كند. طبری مینویسد كه وقتی دژخیمْ دستها و پاهای برادر بابك را می‌بُرید، او نه واكنشی از خودش بروز میداد و نه فریادی برمی‌آورد. جسد این مرد را نیز در بغداد بردار كردند.(تاریخ ایران-دکتر خنجی) معتصم  خلیفه عباسی ،چنانکه نظام الملک در سیاست نامه خود می نویسد به شکرانه آنکه سه سردار مبارز ایرانی،بابک ، مازیار وافشین رو که هر سه آنها به حیله اسیر شده بودند به دار آویخته بود،مجلس ضیافتی ترتیب داده بود

Time is running out for Basiji, Sepahi.

Let it be known that he basiji's and Sepahi's had ample time to come to the side of the oppressed people of Iran. When the day of justice comes, there will be no mercy, no one will listen to: I am sory, I was wrong, I did not know any better, they controlled me, I was barin washed, they forced me to kill and torture.

You cries for help and mercy will fall on deaf ears.

Basiji and Sepahi, you will be tried and hanged for beatings, rapes, torture and killings. 

BTW, Majid Tavakoli is more man than a hundreds of you cowards, who hide in helmets beating women in the face with baton.

true act of heroism

     Here's a champion . A true hero of the people . The symbol of manhood (Mardanegi) and humanity (Ensaniat).

Our heroes.

As you have not figured it out yet, these tactics are not working. Killings, rapes, torture, arrests, lies is only back firing. These young men and women are our heroes, we shall love them no matter what you do to them. Majid Tavakkoli, have no shame my dear son, you are my hereo, you are in our thoughts, we will fight for your release. Islamic regime is in its death bed. I am looking forward to the day that we see the ugly faces of basiji and sepahi on youtube bagging for mercy.

I am humbled

I will never even be half the man that you are. You bravery is inspiration to all of us. 

.....

I agree with Bavafa,   

Of course, the more despicable tactics the regime supporters use, the more unite people against them.

thank you!

Delaram Banafsheh (Yolanda)

"Cactus in the Desert"

A champion is always a champion

And even more when the traitors want to belittle him. This affairs just reminds me of the treatment that Bahram Choubineh received for saving Iran. He was also sent women clothes. Seems like dictators and traitors never change, and keep to their idiocy and their inferior view of women forever. Good on you Majid. Thank you Shifteh.

Shifteh Jan: Thank you for

Shifteh Jan: Thank you for posting the latest on Majid, our national hero.

Exactly. He is a national

Exactly. He is a national hero. He proved that back in 2007.

Majid Tavakoli, Ahmad Ghassaban and Ehsan Mansouri were jailed and went on hunger strike after two months and a half spent in Evin with no access to a lawyer or court hearing in 2007.

//kamangir.net/2007/07/31/support-iranian-imprisoned-students/

Considering the fact that

Considering the fact that women have shown extraordinary bravery in recent months and years, it should not be any insult to be dresses as one of them. Who ever is willing to put his/her life on the line to free their country, Iran in this case, is a hero in my book regardless of race, gender or heritage.

Of course, the more despicable tactics the regime supporters use, the more unite people against them.

Mehrdad

This is a very big deal

The way they have gone about humiliating this brave young man has deeply upset Iranians.  Here I will share some of what I have found on the subject of Majid Tavakkoli's arrest and the pictures in which he appeared with "maghna'eh".

Some tweets:

1.  Khameni's picture in maghna'eh:  //i48.tinypic.com/68sayq.jpg

اگه بنا باشه یه نامرد تو دنیا لچک سر کنه،تویی

کسی که کنج بیت از وحشت لچک سر کرده تویی،مجید در هر لباسی برای مردم یه مرد بزرگه.

2.  مجید جان ، ما نیز چون تو لباس بپوشیم ، تو اعتبار هر لباسی

3.  رهبر معظم انقلاب لباس زنان را به تن کرده اند.

4.   رهبر ما آن جوان 23 ساله ایست که حکومت برای تحقیرش لباس زنانه بر تنش می کند، غافل از این که تن ادمی شریف است به جان آدمیت

5.  خامنه ای به گوش باش: اگر یک تار موی مجید توکلی کم شود مملکت را روی سر تو و همه کودتا گران خراب می کنیم.

6.  وقتی شایعه دستگیری مجید توکلی با روسری را از دروغ پردازی های کودتا شنیدم، یاد جواب بنی صدر به فخرالدین حجازی در باره فرارش در هیبت زنانه
افتادم. "در تفکر کسانی که این شایعه را درست کرده اند، زن پست است. و
پوشیدن لباس نظامی نشانه افتخار" . و تاریخ حقیقت حرف بنی صدر را به خوبی
نشان میدهد

7.  اهای دیکتاتور! میخواهیم با لباس دخترانه سرنگونت کنیم

From blogs:

1.مجید جان شما تو هر لباسی افتخار مایی.

2. اگر زن بودن تحقیر است پس من زنم!

3.  شرمتان باد که دانشجوی مظلوم مملکتی را که بر آن حکومت میکنید را چنین به مضحکه و تمسخر گرفته اید /به روز موعود نزدیک میشویم

4.    خطاب به کودتاگران درباره سناریو از قبل طراحی شده برای 16 آذر و مظلومیت مجید توکلی : حنای شما

دیگر رنگی ندارد

5.  زنده باد مجید

Articles:

1.  سوء استفاده های مهمتر از پوشش اسلامی!

2.  موج حمایت از مجید توکلی، دانشجوی منتقد رهبرپس از دستگیری در 16 آذر

3.  «دیکتاتوری از مجید توکلی کینه دارد»

4.  انجمن اسلامی دانشگاه امیرکبیر: تمامی دانشجویان دربند استبداد، افتخار جنبش دانشجویی هستند چه با لباس زنانه چه با لباس مردانه

And finally, here are what the insulting pictures look like.  Anybody looking at them would know that they were taken under duress.  Shame on IRI, shame.

//sites.google.com/site/efshanewspaper/

This guy is a national

This guy is a national treasure. Enough said.

His national popularity

These students born and raised under IRR, the Islamist Rapist Republic are its worst enemy. The brighter they are the more danger Islamist Rapists feel.

The additional insurmountable problem IRR has is anyone it abuses, and it does nothing but abusing Iranians 24/7, once relvealed the victim’s national popularity shoots through the roof. 

Terrorizing of Iranians has reached the diminishing marginal returns and only produces potential opposition leaders rather than the pacified.