ای حکیم، بس ز تو اموختم، ای مرد مراد
در دیار علمت، و نبوغت، بس من یافتم، ای نازنین، ای مرد مراد
تو گویی ساغر و ساقی، لیکن ای عاشق، در قلب من
در کلمات زیبایت، بس اسرار، ز دلم باز شد، ای مرد مراد
در وسعت علمت، بس گشودی، در دانش و علم
در معنای لفظت، بس اتش زدی بر روحم، ای مرد مراد
گر رفیقت بود نظام الملک، و ان دیوانه، حسن صباح
لیکن ای مرد مروت، تو بر تر بودی، ز هر دو، ای مرد مراد
در فرهنگ ایران، اسم تو تک بود، ای جان من، دوست من
در دل هر ایرانی، عشق تو باز باشد، ای جان من، ای مرد مراد
Recently by مسعود از امریکا | Comments | Date |
---|---|---|
مولـوی - "چه تدبیر ای مسلمانان که من خود را نمیدانم" | 19 | Feb 21, 2010 |
گر مولانا خدایت، ز این ره عشق، فراقت باشد | 17 | Feb 17, 2010 |
بوستان در یک دست، گلستان در دست دگر، ز این دیوان شمس در قلب، رها باش ای برادر، بس رها | 20 | Feb 16, 2010 |