Published on Iranian.com (//legacy.iranian.com/main)

زمستان

زمستان
by Morvarid
28-Jan-2010
 

زمستان خود را تنها طی می کنم
این روزهای کوتاه و شبهای بلند را

 در این سرمای سخت چیزی را نمی توان پنهان کرد
یکی یکی خاطره ها و فکرها آشکار می شوند

 آنها را به ذهن می آورم
تا مثل گلوله های برف بر روی دستانم آب شوند

آب می شوند و می روند رون
به سوی دشتها و درختهای دور
 
جان می بخشند به طبیعت خموده
تا باز گردد بهار به این دل غم دیده
 
زمستان خویش را به پایان می رسانم
این لحظات آرام و صداهای باد را

فصلهای درون ماننده فصلهای بیرون می گذرند
و حالا آواز پرندگان و عطر گلها مرا به سمت خود می کشانند...

Balatarin
Share/Save/Bookmark

Recently by MorvaridCommentsDate
Truth
12
Sep 10, 2009
I am no longer waiting
4
May 24, 2009
گوید به من
4
Apr 10, 2009
more from Morvarid

Source URL (retrieved on 12/06/2012 - 11:40): //legacy.iranian.com/main/2010/jan-34

 
© Copyright 1995-2010, Iranian LLC.   |    Archives   |    Contributors   |    About Us   |    Contact Us   |    Advertise With Us   |    Commenting & Submission Policy   |
|    Terms   |    Privacy   |    FAQ   |    Archive Homepage   |