یکی از "لوازم" اجتناب ناپذیر خانه های لوس آنجلسی وجود یکعدد "پیانو" است که برای .بعضی خانواده ها از نان شب واجب تر است
در حکمت وجود این "پیانو" هم حرف و حدیث بسیار است. در خانواده هایی که علاقه به موسیقی وجود داشته و همچنان هم وجود دارد، کاملا پذیرفتنی است. فرزندان آنها چون در چنین فضایی رشد کرده اند، می توانند خو گرفته به موسیقی وعلاقه مند به آن بار آمده باشند.
فرزندان درس خوانده در مدارسی که به هنر، بسیارپرداخته می شود و ساعت موسیقی و یا نقاشی بهمان درجه اهمیت کلاسهای دیگر است و معلمان زبده و کارآمدی بر این کلا سها نظارت دارند; چه بسا که بطور جدی به موسیقی علاقه مند شده و قصد پیگیری آن را داشته باشند که در این صورت. خرید لوازم موسیقی از قبیل فلوت الکترونیکی یا درام (جاز) ویولون و یا گیتار و... را باعث شود.
.اما موضوع "پیانو" در خانواده های ایرانی لوس آنجلس بحث دیگریست
فلوت الکترونیک را نمی شود به نمایش عموم گذاشت و "پز" داد، جای گیتار و ویولون هم دراتاق بچه هاست که قرار است تمرین کنند، اما "پیانو" حتا اگر برای تمرین بچه هاست می باید در معرض دید همگان باشد: اگر مهمان ناآگاهی از بد روزگار متوجه "پیانو" نشده باشد, صاحب خانه با صدای "سوپرانو" ای می گوید: مامی جان بیا تمرین "پیانو" ت دیر شد.
در میان سینی های برنجی کار اصفهان و کوزه قلیانهای رنگارنگ و تاس و دلوچه های مسی و ترمه های مختلف که با یک نوستالژی رقت آور بکار تزئین خانه آمده و احساس نگهداری از "مام میهن" در روی دیوار و فرهنگ "آش نذری" و "روضه حضرت عباس" و "دعای کمیل" و "زیارت عتبات" و "حج عمره" و "دعای حرزه جواد .و تلفیق اینها با "فیزیک کوانتوم" ونوار" سیکرت" و "جام چل کلید" و "فال قهوه" و " تاروت" و "نماز قفیله" و صد البته گراند پیانوی مشکی در فوکال پوینت خانه تصویر آشنای بسیاری خانه های ایرانی است، حتی آنها که دو شیر سنگی در جلوی ورودی خانه دارند.
تصور وجود گراند پیانو در خانه ای که از دیر باز کتابی در آن وجود نداشته حداقل برای من بسیار دشوار است در یک میهمانی، با سابقه ای که از میزبان داشتم، از دیدن چند قفسه جا کتابی بشدت جا خوردم و کنجکاو که فلانی که اهل مطاله نبود؛ وعلاقمند شدم به دانستن نوع کتاب های چیده شده؛ سریع، طول سالن، هال، اتاق پذیرایی یا هر اسم دیگری که داشت پیمودم و خودم را به قفسه های کتاب رساندم، کتاب، سراب بود.
مجموعه برنامه های تلویزیون فلان، برنامه های نوروزی تلویزیون بهمان، سریالهای تلویزیونی وطنی تهیه شده در خارج به جای کتاب در قفسه ها جا گرفته بودند واین قفسه های پر از "هیچ" چه نمایش دلبرانه ای داشت; از دور دل می برد و از نزدیک زهره
.تنها چیز شبیه به "کتاب" در آن خانه "یلوپیج" بود
در مهمانی دیگری که احتمالا افطاری" تنکس گیوینگ" بود - خانم صاحب خانه که اگر قرار باشد هشت مهمان داشته باشد به ضریب هشت تدارک می بیند - یعنی ببینید وضع خوب ما را؛ با سخنآن از پیش برنامه ریزی شده ای چنین گفت: آره دیگه بچه ها رو که کلاس پیانو گذاشتیم معلمشان گفت که باید در خانه تمرین کنند و ما ناچار شدیم برای تمرین آنها پیانو بگیریم. بعد از یکماه, دیگر مایل به رفتن به کلاس نبودند و پیانو روی دستمون موند. یک مهمانی شام و توجیه وجود پیانو که به بهانه تمرین بچه ها خریداری شده پایان نگرانی از پرسش های فامیل و دوستان و ماندگاری ابدی آن در فوکال پوینت خانه. ارضای عقده های حقارت و گرفتن عکس های مختلف از گرد هم آیی های فامیلی و دوستانه از زوایای مختلف طوری که پیانو شخصیت اصلی آن باشد.
در آخرین میهمانی فاجعه صورت کاملتری به خود گرفت با وجود اینکه سعی می کردم چشمم به پیانو نیفتد نیروی غریبی مرا وسوسه می کرد، تا اینکه دل به دریا زدم و نگاه کردم مجسمه مومی درویشی در حال تریاک کشیدن جا خوش کرده روی گراند پیانوی مشکی، شکوهی از فرهنگ صادراتی به لوس آنجلس و تلفیقی موفق از چیزی که هستیم و چیزی که می خواهیم ادای بودنش را درآوریم.
وقتی باورهای مذهبی یا اعتقادات سنتی مان در تقابل با فرهنگی که از آن ما نیست ولی قصد مال خود کردنش را داریم جواب نمی دهد و توان قبول اینرا هم نداریم. که صرف امکان داشتن چیزی باین معنا نیست که فرهنگ استفاده آنرا هم می توان خرید، "گراند پیانو" را به جایگاه "درویش تریاکی" تبدیل می کند و تقابل فرهنگی همچنان "لا یتچسبک" بر جای می ماند.
Recently by Saeed Siadat | Comments | Date |
---|---|---|
نو کیسه گان و هُنر | 1 | Nov 26, 2012 |
کازابلانکا در دارالرحمه شیراز | 1 | Sep 22, 2012 |
اندر حکایت "کیش شخصیت" و سوراخ دعای "عِرفان" در شهر پر کرشمه فرشتگان! | - | Aug 01, 2012 |