Published on Iranian.com (//legacy.iranian.com/main)

صوفی اهل حال

صوفی اهل حال
by Erfan Nazarahari
23-May-2011
 

من مریدم

مرید کسی که

منبرش بر درختان توت است

حرفهایش همه از سکوت است

وعظ او

رنج ما از هبوط است

*

باز اردیبهشت است

مرشدم رفت در خانقاه

رفت و در را به روی خودش بست

خرقه می دوزد آنجا

با نخ قبض و با سوزن بسط

*

می تند درد را

در خودش چله چله

می رود تا ملاقات او

پله پله

*

پیر من

خانقاهش

پیله ای در هم است

نام او

کرم ابریشم است

*

کرم ابریشم من

صوفی اهل حال است

خرقه او دو بال است

*

باز اردیبهشت است

باز گلها

در سماع و مناجات

باز هم قصه ای از کرامات

شیخ پروانه پر زد

پیله اش شد خرابات

عرفان نظرآهاری
اردیبهشت 1390

Balatarin
Share/Save/Bookmark

Recently by Erfan NazarahariCommentsDate
One Who is in Love Always Prays
2
May 12, 2011
داستان تانک کوچولو
1
Apr 29, 2011
The Old Owel
1
Apr 22, 2011
more from Erfan Nazarahari

Source URL (retrieved on 12/06/2012 - 18:19): //legacy.iranian.com/main/2011/may-24

 
© Copyright 1995-2010, Iranian LLC.   |    Archives   |    Contributors   |    About Us   |    Contact Us   |    Advertise With Us   |    Commenting & Submission Policy   |
|    Terms   |    Privacy   |    FAQ   |    Archive Homepage   |