Published on Iranian.com (//legacy.iranian.com/main)

بوستان در یک دست، گلستان در دست دگر، ز این دیوان شمس در قلب، رها باش ای برادر، بس رها

بوستان در یک دست، گلستان در دست دگر، ز این دیوان شمس در قلب، رها باش ای برادر، بس رها
by مسعود از امریکا
22-Jan-2010
 

ز این جمال، پر افتخار، در محو وجود
تو بودی، و من، ز این کمال، در بحر خدایت، بس خوشا باد

عشق من، کافی نیست، نه ای برادر، ماه رو را اورد
من خاک توام، تو سرور من، در این محالت، ای جلوه ده، برادر من

در نقد عرفان، هر دو کلمه، صفحه ای باشد، اندر متن توحید
گر خدایی، و گر کعبه ای، نیست مسیحی، محمد کجاست، اندر این میان

خدایت را گرامی، و لیکن ای برادر، مهربان بر بنده اش
باز نمان ز این روزگار، ایمانت در من، عشقت به خداوند، هدفت به ازادی، و دلت به پیروزی

غمت ز این مجلس، غصه نباشد، ای ماه رو فردوس
بوستان در یک دست، گلستان در دست دگر، ز این دیوان شمس در قلب، رها باش ای برادر، بس رها

Balatarin
Share/Save/Bookmark

Recently by مسعود از امریکاCommentsDate
مولـوی - "چه تدبیر ای مسلمانان که من خود را نمیدانم"
19
Feb 21, 2010
گر مولانا خدایت، ز این ره عشق، فراقت باشد
17
Feb 17, 2010
بوستان در یک دست، گلستان در دست دگر، ز این دیوان شمس در قلب، رها باش ای برادر، بس رها
20
Feb 16, 2010
more from مسعود از امریکا

Source URL (retrieved on 12/06/2012 - 17:03): //legacy.iranian.com/main/node/95326

 
© Copyright 1995-2010, Iranian LLC.   |    Archives   |    Contributors   |    About Us   |    Contact Us   |    Advertise With Us   |    Commenting & Submission Policy   |
|    Terms   |    Privacy   |    FAQ   |    Archive Homepage   |