از دروغ، و حیله، و مکاره گری، فرار نخواهی کرد
تو فکر می کنی، که مردم احمقند، ای بی انصاف، احمق خود تویی،
از دست ما، فرار نخواهی کرد
مردم را ذله کردید، جان به لبشان رسیده، برخیز و برو
کثافت زدی بر این مملکت، ای ظالم، حواست باشد، همه دنبالت هستند،
از دست ما، فرار نخواهی کرد
با این انتخابات خیمه شب بازی، ناامید کردی، بس جوانان، خواهران، و برادران
فکر کردی، این مردم ما، یادشان رود، تف بر روی تو، ای مکاره، یادمان نرود،
از دست ما، فرار نخواهی کرد
این بدان، هر قطره خون، از بی گناهی، که ریخته شود
تو مسئولی، اول و اخر، ای مکاره، ای بی لیاقت، فراموشمان نشود، به یاد خواهیم داشت،
از دست ما، فرار نخواهی کرد
در اخر سخن، این مطلب، بس واضح باشد بر تو
گر دست ما نرسد به تو، عدل الهی ویرانت کند، در جهنم بسوزانتت، ای مکاره،
از دست ما، فرار نخواهی کرد
Recently by مسعود از امریکا | Comments | Date |
---|---|---|
مولـوی - "چه تدبیر ای مسلمانان که من خود را نمیدانم" | 19 | Feb 21, 2010 |
گر مولانا خدایت، ز این ره عشق، فراقت باشد | 17 | Feb 17, 2010 |
بوستان در یک دست، گلستان در دست دگر، ز این دیوان شمس در قلب، رها باش ای برادر، بس رها | 20 | Feb 16, 2010 |