Published on Iranian.com (//legacy.iranian.com/main)

نمی خواهمت ای نفت!

Balatarin
Share/Save/Bookmark

نمی خواهمت ای نفت!
by Majid Naficy
04-Oct-2007
 

This poem was first published in Persian in Sorrow of the Border (anduh-e marz) San Diego 1989, and then in English in Muddy Shoes [1] (Beyond Baroque Books 1999) as well as Poets Against the War [2] edited by Sam Hamill (Nation Books 2003). ENGLISH TEXT [3]

نمی خواهم
نمی خواهمت ای نفت!
دیر زمانی می پنداشتم
که تو بر سر من می سوزی
اینک می بینم
که من بر سر تو می سوزم

نمی گویم که دلپذیر نیست
نشستن در کنار بخاری نفتی
و دل دادن به ریزش آرام برف
و تاپ تاپ مکینه های آبی
در فراخنای دشت
با این همه، باورت نمی کنم
ای هیولای هفت سر
هنوز از دهان تو
آتش به جان این وطن می ریزد

در مکتب تو آموختم که بیگاری کنم
تا خان ایل، خانزاده را به لندن بفرستد
و ارتش امپراتوری در محمره
خواب عدالتخانه را از سرم بیرون کند
در خیابان ها خون من ریخته شد
تا جوهر قلم هایی شود
که قرار دادهای جدید اسارت را نوشتند
دروازه های توحش
با کلید تو باز شد
و دجال موعود، امروز
بر خر زرین تو مهمیز می کشد
تو این دولت را به عرش اعلی رساندی
تو چکمه های او را صیقل دادی
تو گرز هفت سر او را بالا بردی
و هر زمان که من خیز برداشتم
تا پائین اش کشم
تو زیر هیکل لرزانش
شمعک گذاشتی

نه! نمی خواهم
نمی خواهمت ای نفت
ای شط خونین!
دیر زمانی می پنداشتم
که من از تو خون می گیرم
اینک می بینم
که تو از من خون می گیری
18 مه 1987

Balatarin
Share/Save/Bookmark

Recently by Majid NaficyCommentsDate
دلیل آفتاب
3
Dec 02, 2012
Fire
2
Nov 18, 2012
Sattar Beheshti: "More Honor in Death"
4
Nov 13, 2012
more from Majid Naficy

Links:
[1] //www.amazon.com/exec/obidos/ASIN/189218401X/theiranianA/
[2] //www.amazon.com/exec/obidos/ASIN/1560255390/theiranianA/
[3] //legacy.iranian.com/main/main/2007/i-do-not-want-you-petroleum


Source URL (retrieved on 12/06/2012 - 12:44): //legacy.iranian.com/main/2007-95

 
© Copyright 1995-2010, Iranian LLC.   |    Archives   |    Contributors   |    About Us   |    Contact Us   |    Advertise With Us   |    Commenting & Submission Policy   |
|    Terms   |    Privacy   |    FAQ   |    Archive Homepage   |