در اغوش خواب، بس رویایی زیبا، در همه وجود، بر پا شد
ندانستم حقیقت در ان باشد، و لیکن ای دوست، رویایی بس زیبا، بر پا شد
این ایران ما، در این کابوس، سی ساله
بس رها یافت، جمهوری اسلامی، نباشد دگر، بس غوغا، به این و ان، بر پا شد
ای خداوندا، بر ان امکان باشد پذیر
که این دین اسلام، گسسته ز حکومت، سر جایش گذاریم، ازادی مردم، بر پا شد
ای برادر، قاتی مکن، این دین و مذهب، با حکومت و سیاست
سم بخور، خود را بکش، و لیکن ای دوست، مگذار این دو قاتی شوند، این ایران عزیز، بر پا شد
در اخر سخن، ای ملت مهربان، یاد داشته باش، پیوسته
عظمت تو نه در دین باشد، و نه در حکومت، بلکه ازادی را پیرو باش، ای عاشقان من، درود بر این مملکت، بر پا شد
Recently by مسعود از امریکا | Comments | Date |
---|---|---|
مولـوی - "چه تدبیر ای مسلمانان که من خود را نمیدانم" | 19 | Feb 21, 2010 |
گر مولانا خدایت، ز این ره عشق، فراقت باشد | 17 | Feb 17, 2010 |
بوستان در یک دست، گلستان در دست دگر، ز این دیوان شمس در قلب، رها باش ای برادر، بس رها | 20 | Feb 16, 2010 |