توی ایران که بودم یک دوستی داشتم به اسم عباسعلی. پدر و مادر عباسعلی افغانی بودند ولی خودش توی ایران به دنیا امده بود. عباسعلی مثل ما ایرانی ها حرف میزد، توی مایه ما ایرانی ها فکر میکرد، و بهترین دوستاش ایرانی بودند. با این حال او باید برای اقامت در ایران عوارض پرداخت می کرد و همیشه نگران این می بود که از ایران اخراجش کنند. از قوانین شاهکار کشورمان که بگذریم عقل حکم می کند که آدم هایی که توی ایران به دنیا آمده اند تابعیت ایرانی کسب کنند.
مثلا توی آمریکا تعداد زیادی آفریقایی-آمریکایی، اسپانیولی-آمریکایی،هندی-آمریکایی و ایرانی- آمریکایی وجود دارد. علت این قضیه هم این است که در دنیایی که در آن رفته رفته مفهوم ملیت و نژاد و نظایر اینها دگرگون می شود دیگر ملاک تابعیت کشوری سازگار بودن با رسوم و فرهنگ آن کشور است و نه لزوما زاده شدن از پدر و مادر با آن تابعیت. بماند که خیلی از این افغانی-ایرانی ها مادران ایرانی دارند ولی بر حسب قوانین فوق العاده عادلانه ایران که به مادر بودن بهایی بی اندازه می دهد ایرانی به حساب نمی آیند.
جدای از این مسئله که افغانی ها باید اخراج شوند یا نه و اخراج افغانی ها چقدر برای اقتصاد بیمار ما مرحم می تواند باشد، اخراج افغانی-ایرانی ها به عقیده من همان قدر زشت و کثیف است که اخراج یهودی ها از آلمان در زمان هیتلر. چون ایران برای یک افغانی-ایرانی در حقیقت وطن او تلقی می شود. بسیاری از افغانی- ایرانی ها حتی در صورت بازگشت به افغانستان در بین افغانی ها به دلیل لهجه و فرهنگشان غیر خودی تلقی می شوند.جامعه روشنفکری ایران باید جلوی این اقدام قبیح و جنایتکارانه بایستد. سکوت وبلاگستان درباره مسئله ظلم به افغانی-ایرانی ها نیز به دیدگاه من مخالف آرمان حقوق بشری است که برای آن وفادارانه می جنگیم. �
Recently by oazadi | Comments | Date |
---|---|---|
از تخریب گنجی بترسیم | 22 | Oct 16, 2008 |
همراهی روحانیون با جنبش مدرن خواهی | 19 | Sep 02, 2008 |
خودمان را گول نزنیم | 7 | Aug 20, 2008 |