حکایت سبز خواهی و سبز جوئی و جویش برای عدالت و جامعهای پویا و بالنده در ایران ، حکایتی است که ریشه در هزار توی تناقضات پیچیده فرهنگی و اجتماعی ما دارد.هر که ناموخت از گذشت روزگار هیچ ناموزد ز هیچ آموزگار. واقعیت تلخ این است که ما آموختن را هرگز نیا موخته ایم. ایمان و اعتمادمان را بیهوده برّ سر افکار و افرادی بهدر داده ایم که نه بایسته اندیشه بودند و نه شایسته اعتماد و در این راه چه فرصت سوزیها کرده ایم و چه خود زنیها برّ خود روا داشته ایم.ملّت پویا و بالنده ملتی است که در پس هر قدم برداشته شده توقفی مینماید و تاملی برّ آنچه که پشت سر گذاشته است و آنچه که پیش رو دارد و در این راه میکوشد که از تکرار اشتباهات گذشته پرهیز کند.آیا ما چنین ملتی هستیم؟ اگر بله،به کدام دلأئل؟
ملتی که در سال ۱۳۷۶ همه ایمان و عشق و امیدش را به غلط برّ روی چهره مخرب و زیانباری چون خاتمی سر مایه گذاری کرد و به حاصلی بجز زیان و اتلاف وقت نرسید، نه تنها بخود زحمت واخواهی امیدها و فرصتهای رفته از دست را از این چهره مزور دودوزه باز نداد، بلکه سالها بعد که دوباره در معرکهای که توسط احمدینژاد ایجاد شد، بفکر سبزی و خرمی افتاد و سبز شد،گوشهی از چشم امیدش را به خاتمی و امثال او دوخت!! و حیرت آور این است که هنوز هم هرگاه که صحبت از سبزی و سبز خواهی و عدالت جوئی به میان میاید، خاتمی را میشود در تصور و ذهن این ملّت بعنوان منادی آزادی و آزادگی بوضوح دید!!
بدون هیچ شکی خاتمی خائنترین چهره تاریخ معاصر ایران است؛ چهرهای که از بیان و بلاغت و اندیشه که نمادهای حریت و ارزشهای انسانی اند،بعنوان ابزاری برای مخدوش کردن چهرهای واقعی آزادی و دمکراسی استفاده کرد و در واقع حادث شدن تغییرات دمکراتیک در ایران را سالها به تعویق انداخت.حکایت خاتمی و امسال او بری ملّت ایران، حکایت سراب و تشنگی بوده است. حالا تا کجا این قوم رفع عطش را در سراب خواهد جست خدا میداند.
ملتی که نه خائن به خویش را میشناسد و نه قهرمان و خادمی شایسته تقدیر و سپاس واقعی را، ملتی است سر در گم و وامانده از خویش. راستی چهره شایسته تقدیر تاریخ معاصر ما کیست؟ اگر این چهره احمدینژاد نیست من واقعا نمیدانم چه کس دیگری میتواند باشد. احمدینژاد دانسته و ندانسته آب در خوا بگه مورچگان ریخت و بلوأیی را بپا کرد که در غوغای آن نه تنها عمق نانجیبی و خباثت سر دمداران رژیم برّ ملا شد، بلکه کم عمقی نگرش یک جامعه به مسائل حیاتی خود را نیز بطور شفاف بنمایش گذاشت. به عبارت دیگر احمدینژاد بیش از هر چهره سیاسی دیگری در ایران در تحریک و سرعت بخشی به نگرشهای آزادی خواهانه و دمکراتیک موثر بوده است. قهرمان و خادم شایسته تقدیر و سپاس شما کیست؟
Recently by mostafa ghanbari | Comments | Date |
---|---|---|
روشنفکر ایرانی، قاتق نان یا بلای جان؟ | 5 | Oct 22, 2012 |
The quest for democracy in Iran, how far is it? | 4 | Feb 06, 2012 |
نفرت کور و دمو کراسی | 27 | Jan 04, 2012 |