این هم از داستان ما
by
David ET 20-Dec-2007
چهار نفر بودند با نامهای: همه کس، هيچ کس، يک کسي، هرکسي
میخواستند کاری بکنند و همگی دلگرم بودند که يک کسي اين کار را به انجام مي رساند. هرکسي مي توانست اين کار را بکند، اما هيچ کس اين کار را نکرد. يک کسي عصباني بود که اين کار، کار همه کس است و هيچ کس درک نمی کند که هرکسي اين کار را نخواهد کرد . هرکسي يک کسي را سرزنش می کرد که چرا هيچ کس کاري را نمی کرد که همه کس میتوانست انجام دهد
براساس نوشتهً یک ناکس