جهان را کند مهر درونٍ سینه بند
چه کوهها وچَرَا چوپان و گوسفند
شکرِ خداتعالی که چشمم نمی رسد
سرِ شانه مار هستند که دِلم راگزند
زِ کم چارۀِ درویش ریشخند می کند
لبها زِ برگِ گُلند زِ خنده شوند قند
یک گفتۀِ قرآن به هفتادودُو بخشیده
گُرگها را گوشت نیست که سوئ خود کشند
ترسی زپیش رفتن و نمی پسندی
دروغ گوئ ْمیرْ چِرا خوری سوگند
Recently by Mohammad Ilyas | Comments | Date |
---|---|---|
حلوہ بسیار خوب بود | - | Apr 16, 2008 |
غزل -۶ | 2 | Mar 03, 2008 |
بنام کوسووو | - | Feb 20, 2008 |