ماستها رو کیسه کردند !


Share/Save/Bookmark

ماستها رو کیسه کردند !
by ebi amirhosseini
22-Feb-2009
 


 مختارالسلطنه در اواخر سلطنت ناصرالدین شاه قاجار مدتی رییس فوج فتحیۀ اصفهان بود و زیر نظر ظل السلطان فرزند ارشد ناصرالدین شاه انجام وظیفه می کرد.وی پس از چندی از اصفهان به تهران آمد و به علت ناامنی و گرانی که در تهران بروز کرده بود حسب الامر ناصرالدین شاه حکومت پایتخت را برعهده گرفت.در آن زمان که شهرداری (بلدیه) وجود نداشته است حکام وقت با اختیارات تامه و کلیۀ امور و شئون قلمرو حکومتی من جمله امر خوار بار و تثبیت نرخها و قیمتها نظارت کامله داشته اند و محتکران و گرانفروشان را شدیداً مجازات می کردند.

روزی به وی اطلاع داده اند که نرخ ماست در تهران خیلی گران شده و مردم عادی از این مادۀ غذایی که ارزانترین چاشنی و قاتق نان آنهاست نمی توانند استفاده کنند. مختارالسلطنه اوامر و دستورات غلاظ و شداد صادر کرد و ماست فروشان را از گرانفروشی برحذر داشت.

چون چندی بدین منوال گذشت برای اطمینان خاطر شخصاً با قیافۀ ناشناخته به یکی از دکانهای لبنیات فروشی رفت و مقداری ماست خواست.

ماست فروش که مختارالسلطنه را نشناخته و فقط نامش را شنیده بود پرسید:«چه جور ماست می خواهی؟» مختارالسلطنه گفت:«مگر چند جور ماست داریم؟» ماست فروش جواب داد:«معلوم می شود تازه به تهران آمدی و نمی دانی که دو جور ماست داریم: یکی ماست معمولی، دیگری ماست مختارالسلطنه!»

مختارالسلطنه با حیرت و شگفتی از ترکیب و خاصیت این دو نوع ماست پرسید. ماست فروش گفت:«ماست معمولی همان ماستی است که از شیر می گیرند و بدون آنکه آب داخلش کنیم تا قبل از حکومت مختارالسلطنه با هر قیمتی که دلمان می خواست به مشتری می فروختیم. الان هم در پستوی دکان از آن ماست موجود دارم که اگر مایل باشید می توانید ببینید و البته به قیمتی که برایم صرف می کند بخرید! اما ماست مختارالسلطنه همین تغار دوغ است که در جلوی دکان قرار دارد و از یک ثلث ماست و دو ثلث آب ترکیب شده است! از آنجایی که این ماست را به نرخ مختارالسلطنه می فروشیم به این جهت ما لبنیات فروشها این جور ماست را ماست مختارالسلطنه لقب داده ایم! حالا از کدام ماست می خواهی؟ این یا آن؟!»

مختارالسلطنه که تا آن موقع خونسردیش را حفظ کرده بود بیش از این طاقت نیاورده به فراشان حکومتی که دورادور شاهد صحنه و گوش به فرمان خان حاکم بودند امر کرد ماست فروش را جلوی دکانش به طور وارونه آویزان کردند و بند تنبانش را محکم بستند. سپس طغار دوغ را از بالا داخل دو لنگۀ شلوارش سرازیر کردند و شلوار را از بالا به مچ پاهایش بستند. بعد از آنکه فرمانش اجرا شد آن گاه رو به ماست فروش کرد و گفت:«آنقدر باید به این شکل آویزان باشی تا تمام آبهایی که داخل این ماست کردی از خشتک تو خارج شود تا دیگر جرأت نکنی آب داخل ماست بکنی!»

چون سایر لبنیات فروشها از مجازات شدید مختارالسلطنه نسبت به ماست فروش یاد شده آگاه گردیدند ؛ همه ماستها رو کیسه کردند تا آبهایی که داخلش کرده بودند خارج شود و مثل همکارشان گرفتار قهر و غضب مختارالسلطنه نشوند. 

عبارت " ماستها رو کیسه کرد" از آن تاریخ به بعد ضرب المثل شد .

   ****************************************************

منبع :

تهران قدیم

 نویسنده : جعفر شهری


 


Share/Save/Bookmark

Recently by ebi amirhosseiniCommentsDate
Simin Daneshvar: Influential author has died
22
Mar 08, 2012
ایران 1973
5
Oct 18, 2011
حافظ
1
Oct 12, 2011
more from ebi amirhosseini
 
Shazde Asdola Mirza

mola jaan, sorry for the delay: just posted it.

by Shazde Asdola Mirza on

S.A.M (an official Khar Vazir)


Mola Nasredeen

داستان جالبی بود

Mola Nasredeen


پس جریان این بوده. شازده کجایی خاطرات چی شد


Shazde Asdola Mirza

حاج ابی جان، دمت گرم!

Shazde Asdola Mirza


 

خوب داستانی بود. اینم از سعدی برای حال بیشتر:

غریبی گرت ماست پیش آورد

دو پیمانه آبست و یک چمچه دوغ

گر از من دروغی شنیدی مرنج

جهاندیده بسیار گوید دروغ


rainbowcountery

Kashk ?

by rainbowcountery on

LOL, maste shalvari :-)  was vey funny. 

Masta  Keha Khaili khoshk bahesh mesha Kashk.

 


bajenaghe naghi

ebi jan

by bajenaghe naghi on

that was a great article. it was so lucky that they used kise to get the water out other wise now we would refer to it as maste shalvari :-) 


IRANdokht

How very interesting!

by IRANdokht on

Absolutely informational and educational Ostaad Hajj Ebi-e coup-d'etat-chee

Thank you

IRANdokht

PS: But at first I thought you were referring to the recent guests of this site...