برای نسرین ستوده ساعی

برای نسرین ستوده  ساعی
by Anahid Hojjati
23-Oct-2010
 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 


دوست , در سیمایِ تو , قصه ها می بینم
قصه هایی از عمری با غصه ها می بینم
تو داستانی از نسیم داری
نسیمی که زیرِ بارانِ گلوله , قربانی طوفان کردند
یا که شاید از خورشید گویی
خورشیدی که پشت صد هزاران ابرِ به زندان کردند
تو داری حکایتها , ز میدان ها و گورستان ها
میدانها که گورستان , گورستانها که پنهان کردند
دوست , اما تو با آن لبخند , پیامی هم داری
پیامی که اینگونه در اسارت تو می خوانی:
«بگذار دوباره نسیم باشد ,
خورشید ز پشتِ ابرها به در آید
بخوانیم سرودی در میدان و  درودی در گورستان
بگذار تابستان , پاییز و زمستان را , بهاران کنیم
بگذار دوباره با اتحاد و همت , ایران را ایران کنیم »


Share/Save/Bookmark

Recently by Anahid HojjatiCommentsDate
This is how it happened
-
Jul 24, 2012
یک نهر در شهر
1
Jul 23, 2012
Legendary Patience
2
Jul 18, 2012
more from Anahid Hojjati
 
Anahid Hojjati

Dear Mehman, thanks for commenting.

by Anahid Hojjati on

Yes, I just checked, I received your e-mail. Thanks.


Mehman

Nice poem Anahid!

by Mehman on

I just sent you an email, did you get it?

 

Mehman


Anahid Hojjati

Dear Anonymouse, thanks for your comment.

by Anahid Hojjati on

I appreciate you reading my poem, my friend.


Anonymouse

بسیار زیبا!

Anonymouse


Everything is sacred


Anahid Hojjati

Dear Anita, what will remain from us...

by Anahid Hojjati on

Anita jan, thanks for reading my poem and commenting. Indeed some act as if they will always exist but we will all return to "khaak" and what will remain from any of us will be mostly the effect we have had on others.


Anita

... استخوان دست پرورده ی خاکیم

Anita


درک این که همه مشتی استخوان دست پرورده ی خاکیم سخت نیست

من مقوله این همه نیرنگ و کین و ظلم را نمیفهم.

 گویا توهم ابدی زیستن عده ای را در خود بلعیده