یک فاجعه انسانی در حال وقوع

وظیفه داریم به دفاع از حقوق انسانی ساکنان اردوگاه اشرف برخیزیم


Share/Save/Bookmark

یک فاجعه انسانی در حال وقوع
by Hossein Bagher Zadeh
08-Dec-2011
 

یک فاجعه انسانی در حال وقوع است: ۳۴۰۰ ایرانی در اردوگاهی در خاک عراق محصور شده‌اند؛ آنان از بسیاری از امکانات محروم مانده‌اند؛ حتا دسترسی آنان به امکانات پزشکی محدود شده است؛ روز و شب در معرض هجوم تبلیغات گوش‌خراش مخالفی هستند که از چند سد بلندگوی مستقر در اطراف اردوگاه با صدای بلند پخش می‌شود؛ تا به حال چند بار مورد حمله مسلحانه نیروهای عراقی قرار گرفته‌اند و عده زیادی از آنان کشته و مجروح شده‌اند؛ بسیاری از آنان در خطر تحویل به رژیم ایران هستند و شکنجه و مرگ آنان را تهدید می‌کند؛ و دولت عراق مصمم است که آنان را تا آخر دسامبر (۱۰ دی) از این اردوگاه بیرون کند بدون این که کشور (یا کشورهای) دیگری آماده پذیرش آنان باشد. و به رغم همه این‌ها هیچ حرکتی در حمایت از این افراد و جلوگیری از این فاجعه قریب الوقوع از سوی اکثریت قاطع جامعه سیاسی یا حقوق بشری ایران به چشم نمی‌خورد. چرا؟ پاسخ، چهار کلمه است: سازمان مجاهدین خلق ایران.

ایرانیان یاد شده در اردوگاه اشرف در شمال عراق متعلق به سازمان مجاهدین به سر می‌برند. این اردوگاه بیش از دو دهه در اختیار مجاهدین بوده است و عملیات نظامی مجاهدین علیه رژیم ایران در دهه‌های شست و هفتاد از آن‌جا سازمان داده می‌شد. از هنگامی که مجاهدین عملیات نظامی خود را حدود یک دهه پیش قطع کردند، این اردوگاه موضوعیت خود را به عنوان یک پادگان نظامی از دست داد. سپس با حمله نظامی آمریکا به عراق و سرنگونی رژیم صدام حسین در سال ۲۰۰۳، نیروهای آمریکایی آنان را خلع سلاح کردند و بر اساس کنوانسیون‌های بین‌المللی مربوط به حمایت از غیر نظامیان در مناطق جنگی، وظیفه محافظت از اردوگاه اشرف و ساکنان آن را به عهده گرفتند. در سال ۲۰۰۹ و در جریان تدریجی انتقال قدرت به دولت عراق، حفاظت از اردوگاه اشرف نیز به این دولت واگذار شد. ولی نزدیکی دولت عراق به رژیم ایران به این معنا بود که مجاهدین نمی‌توانستند به دولت عراق اعتماد کنند و کشمکش سیاسی بین این سازمان و دولت المالکی شروع شد. در دو سه مورد، این کشمکش به هجوم نظامی سربازان عراقی به اردوگاه منجر گردید و در جریان آن‌ها ده‌ها نفر از ساکنان اردوگاه کشته شدند و عده زیاد دیگری نیز زخمی گردیدند.

صرف نظر از دلایل و توجیهات سازمان مجاهدین برای استقرار در عراق در نیمه اول دهه شست، پس از سقوط رژیم صدام حسین روشن بود که مجاهدین آینده‌ای در خاک عراق ندارند. دلایل روشنی در دست بود که رژیم بعد از صدام در عراق هر ماهیتی که داشته باشد، نمی‌تواند حضور درازمدت مجاهدین را در خاک این کشور بپذیرد. اردوگاه اشرف را صدام حسین در اختیار مجاهدین گذاشته بود، و همین مسئله به تنهایی کافی بود که مردم آزاد شده از استبداد رژیم صدام را به مخالفت با حضور مجاهدین در عراق بکشاند. علاوه بر این، مخالفان حضور مجاهدین در عراق، ادعاهایی را در مورد کمک مجاهدین به رژیم صدام در برخی از سرکوب‌های داخلی عراق نیز پیش می‌کشیدند. با پیروزی احزاب شیعه وابسته به رژیم ایران در عراق، این واقعیت محسوس‌تر می‌شد که نه تنها رژیم این کشور ادامه حضور اردوگاه اشرف را در خاک عراق تحمل نخواهد کرد، بلکه ممکن است با تشویق و تحریک رژیم ایران به عملیات نظامی علیه آنان دست بزند و فاجعه بیافریند. در هر صورت، این واقعیت از روز سقوط رژیم صدام روشن بود که مجاهدین آینده‌ای در عراق ندارند، و از هنگامی که دو سال و اندی پیش آمریکا از حفاظت اردوگاه عقب کشید این خطر احساس می‌شد که ساکنان اردوگاه اشرف ممکن است حتا امنیت جانی نیز نداشته باشند و وقایع بعدی نشان داد که این خطر واقعی بوده است.

در این شرایط طبیعتاً مجاهدین باید برای آینده ساکنان اشرف چاره‌ای می‌اندیشیدند. بیش از هشت سال و نیم از سقوط رژیم و دو سال و اندی از عقب‌نشینی آمریکاییان از منطقه اردوگاه اشرف می‌گذرد. این که مجاهدین در این مدت چه تلاش‌هایی برای حل این مشکل به عمل آورده‌اند کاملا دانسته نیست. قدر مسلم این که مشکل تا کنون حل نشده باقی مانده است. ولی پس از اعلام ضرب الاجل یک طرفه آخر دسامبر ۲۰۱۱ از سوی رژیم عراق مبنی بر خروج مجاهدین از اردوگاه اشرف، مسئله از مشکل به یک وضعیت اضطراری تبدیل شد، و در ماه‌های اخیر تلاش مجاهدین برای تماس با سازمان‌ها و مراجع بین‌المللی و به خصوص مقامات سیاسی آمریکا و اروپا شدت یافت. در ماه‌های اخیر کمتر روز و هفته‌ای است که جلسه‌ای در این پارلمان یا آن نهاد بین‌المللی برای رسیدگی به مشکل اردوگاه اشرف تشکیل نشود و بالا‌ترین شخصیت‌های سیاسی و پارلمانی یا متخصصان حقوق بشری اروپا و آمریکا در دفاع از ساکنان اشرف در آن سخن نگویند. علاوه بر این، هواداران مجاهدین در شهرهای مختلف اروپا و آمریکا به تجمّعات و تظاهرات وسیعی دست زده‌اند و از جمله عده بزرگی از آنان بیش از هفت ماه است که در برابر مقر اروپایی سازمان ملل در ژنو تحصن کرده‌اند.

این تلاش‌ها البته بی‌نتیجه نبوده است: خانم آشتون مسئول سیاست خارجی اتحادیه اروپا نماینده مخصوصی برای حل و فصل مشکل اردوگاه اشرف تعیین کرده است؛ کمیساریای عالی سازمان ملل موضوع رسیدگی به تقاضای آن دسته از ساکنان اشرف را که متقاضی پناهندگی هستند در دستور کار خود قرار داده است (برخی از ساکنان اشرف، پناهندگی و یا حق اقامت در کشورهای دیگر را دارند)؛ تعداد زیادی از شخصیت‌های غربی به عراق سفر کرده‌اند تا وضع اردوگاه و مجاهدین را از نزدیک ببینند؛ و سرانجام موضوع در جلسه روز سه‌شنبه (امروز) شورای امنیت سازمان ملل نیز مطرح گردید. دولت عراق با استناد به حق حاکمیت ملی خواهان آن است که در صورت عدم خروج مجاهدین در مهلت تعیین شده، کنترل اردوگاه اشرف را در دست بگیرد و ساکنان آن را جابجا کند، و سازمان مجاهدین با تکیه بر واقعیت نفوذ رژیم ایران در عراق و سابقه رژیم ایران در کشتار مجاهدین استدلال می‌کند که در این صورت جان بسیاری از اعضای آن به خطر خواهد افتاد. استدلال دولت عراق به لحاظ حقوقی خدشه بردار نیست. در عین حال، جامعه جهانی خطری را که مجاهدین مطرح می‌کنند نیز جدی می‌داند و برای امنیت ساکنان اردوگاه اشرف نگران است.

قدر مسلم این که در فاصله کوتاه سه هفته آینده راه حلی برای خروج مجاهدین از عراق پیدا نخواهد شد. از این رو، تلاش نهادهای بین‌المللی بیشتر متوجه این امر است که دولت عراق را وادارند مهلت آخر دسامبر را برای مدتی تمدید کند تا فرصت کافی برای رسیدگی به تقاضای پناهندگی ساکنان اشرف و اسکان آنان در کشورهای دیگر فراهم شود. مجاهدین، اما با توجه به سابقه حملات گذشته نیروهای عراقی به اردوگاه اشرف از جمله در فروردین امسال که به کشته شدن بیش از 30 نفر و جراحت ده‌ها نفر دیگر منجر شد علاوه بر این، خواهان حمایت بین‌المللی و استقرار کلاه‌آبی‌های سازمان ملل (نیروی صلح) در اطراف اردوگاه هستند. این امر البته با مخالفت شدید دولت عراق (با استناد به حق حاکمیت ملی) مواجه خواهد شد و هیچ قدرتی به استثنای شورای امنیت سازمان ملل نمی‌تواند چنین اقدامی را انجام دهد. احتمال این که شورای امنیت نیز به چنین اقدامی به رغم مخالفت عراق دست بزند با توجه به ترکیب این شورا و وجود اعضای دارای حق وتو، تقریبا صفر است.

و این جا است که هر چه به ضرب الاجل آخر دسامبر (۱۰ دی) نزدیک می‌شویم خطر فاجعه بیشتر می‌شود. اگر عراق به تقاضای جامعه جهانی برای تمدید ضرب الاجل پاسخ مثبت ندهد، فاجعه حتمی است. نیروهای عراقی به صدد تصرف اردوگاه اشرف بر می‌آیند و مجاهدین با احساس خطر این که ممکن است عراق بخواهد برخی از آنان را به رژیم ایران تحویل دهد طبیّعتاً به سادگی تسلیم نمی‌شوند و با دست‌های خالی خود به مقاومت بر خواهند خاست. نتیجه فاجعه بار چنین مصاف نابرابری از پیش روشن است. در صورتی هم که عراق این ضرب الاجل را تمدید کند، تضمینی برای سلامت ساکنان اشرف و عدم تکرار آن چه که در فروردین گذشته رخ داد در دست نیست. تنها تمدید ضرب الاجل یادشده از سوی عراق، اقدام جامعه جهانی برای اسکان هرچه سریع‌تر ساکنان اشرف در کشورهای دیگر، و در عین حال فشار سیاسی بر دولت عراق برای جلوگیری از تکرار واقعه فروردین ماه گذشته می‌تواند از بروز فاجعه‌های دیگر جلوگیری کند. و برای جلوگیری از بروز این فاجعه‌ها وقت زیادی در دست نیست.

مشکل ساکنان اشرف، صرف نظر از سیاست‌های مجاهدین و کارنامه آنان در حل این مشکل در طول هشت سال گذشته، در درجه اول یک مسئله انسانی است. ساکنان اشرف حق حیات و آزادی عمل دارند و باید از حمایت‌های بین‌المللی برای تأمین این حق برخوردار شوند. آنان هم اکنون از برخی از امکانات زیستی و پزشکی محروم شده‌اند. در آینده بسیار نزدیک جان و آزادی آنان نیز به خطر خواهد افتاد. جامعه سیاسی و حقوق بشری ایران وظیفه دارد برای تأمین حقوق زیستی آنان تلاش به عمل آورد و از بروز این فاجعه جلوگیری کند. سیاست‌ها و سابقه کار مجاهدین و یا برخورد گذشته و یا امروزین آنان با جامعه و شخصیت‌های سیاسی و حقوق بشری ایران نباید مانع از آن شود که اینان به وظیفه انسانی خود عمل کنند. مجاهدین به دلایلی ترجیح می‌دهند که در عین استمداد از شخصیت‌ها و نهادهای بین‌المللی، با جامعه و شخصیت‌ها و نهادهای سیاسی و حقوق بشری ایران کاری نداشته باشند و برای حمایت تنها به هواداران خود اکتفا کنند (کمتر نهاد و شخصیت منتقدی است که مورد طعن و لعن آنان قرار نگرفته باشد). آنان تجمّعات و اعتراضات انسانی به فجایع اردوگاه اشرف را چنان با تبلیغات سیاسی خود عجین می‌کنند که دگراندیشان و فعالان مستقل حقوق بشری نتوانند در این فعالیت‌ها مشارکت داشته باشند. ولی این اقدام، وظیفه حمایت از حقوق انسانی ساکنان اشرف را از دوش دیگران بر نمی‌دارد. ما وظیفه داریم پیش از آن که دیر شده باشد به دفاع از حقوق انسانی ساکنان اردوگاه اشرف، صرف نظر از مواضع و عملکرد سیاسی آنان و مجاهدین، برخیزیم.

Iran Emrooz


Share/Save/Bookmark

Recently by Hossein Bagher ZadehCommentsDate
فقر فرهنگی نقد در اپوزیسیون
1
Dec 02, 2012
از ادعا تا عمل
5
Nov 21, 2012
انتخاب مجدد اوباما
3
Nov 15, 2012
more from Hossein Bagher Zadeh
 
salman farsi

Evidence brother evidence?

by salman farsi on

 

You are well known for your fabricated stories.  

For an Islamic democracy


JahanKhalili

I'm talking about the "Mujahedin"'s treason towards Iran

by JahanKhalili on

The "Mujahedin" fought against their own country, and killed their own country's soldiers, on the side of Saddam.

They infiltrated the positions of the Iranian Army's 77th division and 44th artillery group, and relayed sensitive intelligence back to Iraq that was used to accurately bombard Iranian positions, resulting in the deaths of ordinary Iranian soldiers. 

This is a serious crime.

The penalty for treason is death, in so many cases throughout history - even in the West. 


salman farsi

You asked first brother Khalili?

by salman farsi on

 

Read my second comment first. You are not a good brother but a brother regardless,  Why did you fight the Khomeinis war (if you did it at all)?

For an Islamic democracy


JahanKhalili

Not Brother Khalili

by JahanKhalili on

I'm not your brother. Stop with that brother crap.

I asked first.

Can you answer a question without evading it? 


salman farsi

Brother Khalili

by salman farsi on

 

 

What do you say about fighting the Khomeinis war for him. 

For an Islamic democracy


JahanKhalili

Another question

by JahanKhalili on

What do you have to say about the "Mujahedin" spies that infiltrated Iranian artesh positions, and helped to direct Iraqi aircraft to attack targets in Marivan, which resulted in not only casualties for the Iranian military, but also caused civilian casualties?

Was that a good thing? 


JahanKhalili

salman farsi

by JahanKhalili on

What do you have to say about the killing of wounded Iranian soldiers in their beds at the hospital at Eslamabad-eh-Gharb, by the so-called "Mujahedin"?

//shohadaye-laylatolghadr.mihanblog.com/post/263 

Was it a good thing? 


deev

برادر سلمان پرورشی آلاسکا

deev


رو بچه بازی با دختر ۹ ساله ار پیغمبرت آموز


default

I agree with you Rashid and here is my analysis

by ahosseini on

 دنیای غریبی است. جنگ صلیبی آقای بوش (وال استریت) علیه مسلمانان از جمله من و شما و تداوم آن توسط نمابنده بعدی آن یعنی آقای اوباما نتایج فرهنگی عجیب و غریبی ایجاد کرده است. جالب اینکه عربستان صعودی و متهدانش در منطقه خود اسپانسر اصلی این جنگ سرد و روانی علیه شهروندان کشورهای اسلامی شده اند. 

بعضی از این افراد و گروه ها(از "رفقای!" چپ ورادیکال گذشته) از عربستان بودجه می گیرند و  و بطور تحربک آمیز به اسلام فحش میدهتد. نتیجه اینکه این شهروندان از سر لجبازی هر چه بیشتر و بیشتر به احزاب اسلامی یا احزاب ناسیونالیشست افراطی  تحت  کنترل وال استربت و یا فاشیستی مخالف وال استربت روی می آورند که در هر دو حالت به صلح جهانی لطمه میزند..

جل الخالق - از عربستان بودجه  می گیرند د, به اسلام فحش میدهند و ناسیونالیسم  افراطی ایرانی و  آریایی  را ترویج میدهند.

ادعا دارند طرفدار مصدق و جبهه ملی میباسند اما ار مسببین کودتای 28 مرداد بودجه می گیرند.

این "رفقا!" روی بعضی گروه های  ایرادیکال مارکسیست و لتینیست نیز کنترل دارند.

اما آنها شعور مردم هوشیار و آگاه مردم ایران را به مسخره میکیرند.

من خود بطور کلی از مذهببون افراطی مسلمان, مسیحی , یهودی و دبگر مذاهب به یک اندازه بیزارم. با توجه به جو موجود باور من بر ابن هست که ما ذر بر خوردهای خود دقت لازم را به کار ببربم تا افراد صادق مذهیی را به سمت گروه های افراطی حل ندهیم.

هموطنان عزیز ییش از یک قرن مبارزه به این طرفند ها آگاهند و میدانند که وجه مشترک همه این گروه ها روابط مافیایی حاکم بر این گروه ها اتکا به به وال استریت و بی اعتنایی به اعضا خود و مردم ایران میباشند. رهبران ابن گروه ها همانند پدر خوانده ای ذستیاران خوددرا انتساب میکنند و به اعضا اجازه نمیدهندتا در مانیفست و یا خط و مشی گروه دخالتی داشته  باشند.

Believe in a democracy that leaders and representatives are controlled by members at all times.


rashid

اینها بهانه است

rashid


به نظرم اربابان دنیا به خیال تجزیه یا کوچکتر کردن ایران تلاش میکنند انواع باندهای تروریستی و بیمار را تقویت کنند وگرنه همه ایرانیها عزیز هستند

default

Salman

by ahosseini on

چه گویم که ناگفتنم بهتر است

ببخشید مسعود تاج سر است


salman farsi

  برادر

salman farsi


برادر حسینی‌

 

 

شما لازم نیست شعر (یا بهتر بگویم معر) بگویید. همین اندازه که دهان می‌‌گشایید مضحک هستید و باعث انبساط خاطر برادران مسلمان خود میشوید.

 

For an Islamic democracy


default

Salman Farsi

by ahosseini on

من از این کالت مذهبی (حتما این شعر طنز را بببن) بیزارم و با آقای باقرزاده موافقم که سزای بی شعوری مرگ نیست.

چنانکه تو نیز با این افکار عقب افتاده ات حق حیات داری.


salman farsi

برادر حسینی‌ چرا حاشیه می‌روید

salman farsi


 

 

آیا شما موافق کشتار اشرفیان هستید یا خیر. یک کلمه

 

 

 

For an Islamic democracy


default

یک شعر - عید شما مبارک (خطاب به اوباما) در مورد واقعه هلند و کمپ

ahosseini


یک شعر - عید شما مبارک (خطاب به اوباما) در مورد واقعه هلند و کمپ اشرف

"مردم ایران تنها یک دشمن واقعی دارند وآن ‌هم «حکومت ناب محمدی» است."

بر گرفته از: بیانیهء جمعی از شاعران ،نویسندگان و کوشندگان سیاسی برای دفاع از آزادی بیان

دو امضا کننده اصلی ( با پوزش از صاحب سایت,  چون ایشان نیز از امضا کنندگان می باشد) این بیانیه آقایان خویی و نوری علا می باشند. جای تعجب اینکه این دو نویسنده شهرت خود را  در  پیوند با چپ و مبارزات ضد امپریالیستی گروه های چپ کسب کرده اند.

زمانی این دو شاعر و نویسنده خود را مدافع افکار گروه های چپ که جهان را به دو کمپ متخاصم امپریالیسم جهانخوار و اردوگاه سوسیالیسم تقسیم کرده بودند میدانستند.

ولی هضم این ادعا و این استدلال از جانب این دو نویسنده و شاعر( آنهم فیلسوفی همچون آقای خویی) که دشمن دشمن ما دوست ما   محسوب  میشود بسیار دشوار می باشد.

اینطور به نظر مرسد که این دو نویسنده و شاعر  دلبستگی عجیبی به امریکا, اروپا, اسرائیل پیدا کرده و آنان را مدافع  و دوست ملت ایران ارزیابی می کنند.

اگر این استدلال غلطی است امید من بر این هست که آقای باقر زاده صریحا اعلام کند که با این دو شاعر و نویسنده موافق نمی باشد.

متاسفانه پیامد چنین استدلالی تایید حمله نظامی و روی کار آوردن یک دولت دست نشانده "یک سکیورالیسم نو نوع وال استرت" میباشد. و دوستان عزیز توجه داشته باشند که این نوع دموکراسی هیچگونه خصومتی با حکومت اسلامی نوع عربستان سعودی ندارد. 

اگر این ادعا درست باشد پس توجیه این فاجعه انسانی چیست.

Mr Obama barak
Eid shoma mobark
Thank you for all those kind words
Promises and rewards
The promise of new days
The new methods and new ways
The season of renewal
One that you wished for us all
...>>>>>>>


salman farsi

الجواب

salman farsi


 

Brother Khalili 

 

You proved my point brother. You were fighting for Khomeini not for Iran. Mujahedin were fighting against Khomeini not against Iran. I rest my case brother.

Brother Deev

 

 رو مسخرگی پیشه کن و مطربی آموز

 

Sister Azadeh

 

Camp Ashraf IS Camp Iran sister.

 

I also find it amusing that you know more about Mr Baghrzadeh's life between the bed sheets than the rest of us. 

 

For an Islamic democracy


deev

LOL

by deev on

Seems like 90% say they got what they deserved, except the misguided soul who thinks islam and democracy belong together, wake up and smell saudi arabia!


JahanKhalili

Let them help themselves

by JahanKhalili on

Let them leave the organization that they served.

No one owes them a damned thing.

Its they who owe others. 


JahanKhalili

Salman

by JahanKhalili on

I served in the Iranian military, and can tell you that all of the soliders hated the Mujahedin for causing the deaths of their friends.

You can play games all you want.

If you want to dirty your hands with people who spilled the blood of men who were defending Iran, go ahead. 

PS: At least I'm not a traitor. 


salman farsi

Brother Jahan

by salman farsi on

  You are neither a supporter of democracy nor a believer in Islam, nor a full Iranian nor a full American. So save yor breath brother.

For an Islamic democracy


JahanKhalili

No

by JahanKhalili on

Shame and eternal damnation on anyone who would help them. 

These people are the worst traitors.

They slaughtered their own countrymen's soldiers.

They were Saddam's helpers.

They are the worst. 

 


salman farsi

Brother Bagherzadeh is right

by salman farsi on

 

 

SHAME and eternal damnation on the people who pretend to be supporters of democracy and at the same time are prepared to stand by and watch the sluaghter of Mujahedin. 

 

 لعن الله امة قتلتک و لعن الله امة ظلمتک و لعن الله امة سمعت بذلک فرضیت به

 

 

 

For an Islamic democracy


JahanKhalili

The poor dears...

by JahanKhalili on

Do you all know how many Iranians these people killed in the Iran-Iraq war?

They killed wounded soldiers who were lying in their beds in the hospital they captured.


//shohadaye-laylatolghadr.mihanblog.com/post/263
 

Now we're supposed to cry for them? 


Esfand Aashena

I saw an ad on MKO and Ashraf on TV last night.

by Esfand Aashena on

This was the first.  An actual TV ad by MKO in prime time saying "we" owe them protection because "we promised" and asked President Obama to "help" the residents and don't let Nouri Al-Maliki to do Iran's bidding.

Did anyone else see these TV ads? 

I really hope there is no bloodshed but can not believe they are trying to benefit from this politically.  Like they posted Maryam on Marziyeh's death bed.  True charlatans. 

Everything is sacred


jasonrobardas

This appalling, ultra radical, reactionary, ideologically bound

by jasonrobardas on

, opportunistic Islamic cult needs to be dismantled . Members held captive by this false consiousness of non-democratic religious mentality need to be freed mentally and physically .


vildemose

 Where is Maryam and her

by vildemose on

 Where is Maryam and her hubby?? Why isn't she being held accountable for this catastrophie??

 

Separation of Church and State AND Corporation


areyo barzan

Which one should I listen to?

by areyo barzan on

When I hear, read about or see the miserable situation of these poor miserable zombies in Camp Ashraf I get two contradicting feelings.

The naughty one on my left shoulder says: Well they got what they deserve and they deserve what they have got. As I remember one Mohammad Reza shah, who was foreseeing all of these when he was leaving Iran 30 years ago with tearful eyes. I remember how these very same people promoted one Khomeini as Imam and supported him into the power. These people, with their action share a grate responsibility over the disaster of 1979 and the miseries of our nation for the past thirty years. So I say to myself: who cares, they have brought it upon themselves and now they got to live with the consequences of their actions, just like the rest of us.

 

However there is also another voice coming from the other shoulder asking me: Well mate! YOU tell me who YOU are and where do YOU stand in all these.

What about your standards, your humanity and your beliefs. Do you really think you are better than these people and any other person like them just because you made a different choice or may be because you weren’t even there to make any choice in the first place? Even if you believe to be better then why not showing it through your actions.

Why don’t you try to rise beyond all political orientations and ideologies? Why won’t you first and foremost try to be a human, have compassion, show mercy and do the right thing?

Whether you like it or not these people are Iranians and although they might have made many mistakes, they still have rights as a human being. Especially those poor children who were born there during these years and were victim by birth. They did not choose their parents or where and when to be born.

If you are who you would like to think you are and if you have a shred of concern for humanity and your fellow countrymen in your entire being, then you would not be able to pass such a catastrophe in such cold blooded manner and without any concerns or compassions.

As a human first and as a concerned Iranian second you have to raise your voice in concern and try to help. Before anybody else you owe it to yourself as a human being who respects all humanity and believes in the sanctity of human life first and as a democratic Iranian second. As a Democratic Iranian who respects other Iranians, their political choice, their ethnic background and their Ideological belief you have an obligation to raise beyond these petty differences and offer a helping hand to other Iranians in their hour of need. 

However, as I told you there are two different voices and I like the rest of us have to make my choice. In the end it is that choice which makes us who we are


long live Iran

Human catastrophe is war on Iran and killing lots of children or

by long live Iran on

Real human catastrophe will happen by attacking to Iran and killing lots of innocent Iranian children, women and old people. I am surprised the guys who considered war on Iran as a need and described it as Military surgery shamelessly. Now they are asking help for MKO members!!! Will casualties for MKO be more than attaking to Iran? Will the dead be more innocent than newlyborn Iranian childrens?... So how shameless they can shout and ask war on Iran... History will judge us on day....

I am sorry for what is happening in Rajavi`s fortess ( camp Ashraf). These people must be able to decide for their future without involvment of MKO... Shame on betrayers.

Long Live IRAN for Ever.


Roozbeh_Gilani

یک مشت فحش خار مادر...

Roozbeh_Gilani


به این منافقان بی‌ وطن بدید، چند تام سلوات به پاسداران و بسیجیان عزیز که برامون هوا پیمای جاسسی آمریکایی‌ دست دوم از برادران مجاهد طالبان افغانی خریدن که ما یک ذره ذوق کنیم تو این دیار لوس آنجلس و لندن در دوران کریسمس


long live Iran

Stop brain washing these people.

by long live Iran on

These people need mental freedom as much as physical freedom. Lets help these people to get ride of their GOD and GODESS Masoud and Maryam Rajavi and think and decide freely. This catastrophe has started long time ago. Why did you get worried now? Are you worried that Masoud and Maryam will lose their slaves?

Long Live IRAN.