ازدواج کیکاوس و سودابه - بخش دو

بعد از آن سودابه آمد سوی شاه / گلرخش سرخ و کمند مو سیاه


Share/Save/Bookmark

ازدواج کیکاوس و سودابه - بخش دو
by Mehman
02-Sep-2009
 

در بخش اول از دو بخش این داستان به این جا رسیدیم که شاه هاماوران (یمن)  راضی به ازدواج دخترش سودابه با کیکاوس پادشاه قدرتمند ایران نیست چون با این ازدواج دختر یکدانه اش برای همیشه از پیش او دور خواهد شد.  

 ابتدا این دو نفر را با هم روبرو می کند به این امید که سودابه  کاوس را نپسندد و راضی به ازدواج با او نشود ولی بر خلاف میل او سودابه و کاوس شاه یکدیگر را می پسندند و شاه هاماور کینه جویانه  نقشهء شومی می کشد.  پس از مراسم ازدواج این دو،  شاه یمن از کیکاوس می خواهد تا برای تفریح و شکار هفته ای به صحرا و کوهستان بروند.

 در هنگام بزم شبانه، سپاهیان از قبل آماده طبق نقشه،  کاوس شاه و سران لشکر او را که از اسلحه دور هستند غافلگیر می کنند و دست بسته با اسب به ساحل دریا می برند تا روز بعد آنها را با کشتی به یک جزیره که در آن قلعه ای به نام سحاب دژ  قرار دارد روانه سازند.  

  بعد از اجرا شدن نقشهء شاه هاماوران – دخترش سودابه از او و این خیانت اعلام بیزاری می کند و درخواست می کند یا او را بکشند و یا به  سحاب دژ، در کنار کاوس، منتقل کنند که با این درخواست او موافقت می شود.

کاوس که  با سران لشکرش در قلعه زندانی و افسرده است با رسیدن سودابه شادمان می شود.

متاسفانه پس از چند ساعت صرف وقت نتوانستم پنجاه و چند بیت باقی ماندهء این داستان را کامل در این جا بیاورم چون فرمت کردن اشعار در این جا بسیار مشکل است. و لذا شما می توانید:

فایل کامل پی دی اف داستان ازدواج کاوس و سودابه را در از لینک دانلود نمایید.

و اینک بخش دوم این داستان:  

شاه هاماور شنید این سان جواب
سر گران از درد و دل پُر پیچ و تاب  

پس به ظاهر خنده ای بر لب گشود
در نهانش دل پُر از اندیشه بود   
 
بعد از آن در محفل یاران خویش
گفت با فرزانگان حال ِ  پریش   

عاقلان گفتند ای هاماوران
می نباید کینه جستن با کیان   

شاه ایران در پی صلح است و بزم
می نخواهد اختلاف و جنگ و رزم   

زین سخن شد شاه هاماور حزین
حیله ای اندیشه کردی پُر ز کین   

پس خبر آمد ز دربار یمن
از نشست شاه با آن انجمن

وانگهی اعلام شد در یک پگاه
وصلت سودابه و کاوس شاه   

پس بدادی کاوس کی دو هزار
اشتر واسب و عماری پُر ز بار

از حریر و نقره و دینار و عاج
ظرف زرین و بلور و فرش و تاج

بعد از آن سودابه آمد سوی شاه
گلرخش سرخ و کمند مو سیاه

تا به آیین و رسوم موبدان
 مجلس عقدی به پا گردد عیان

هفته ای جشن و سرور و ساز بود
محفل بزم و می و آواز بود

پس بگفتی شاه هاماور به کی
هفته ای دیگر بباید جشن و می

چون رویم با شادی و سور و صفا
 در طبیعت سبز و خوش آب و هوا

زُبدگان لشکرت با ما سوار
 آهوان در دشت و ما بهر شکار

کاوس کی زین خبر خوشحال شد
 با سپهداران خود همراه شد

در رکابش بیژن و گرگین و گیو
توس و بهرام و هم آن گودرز نیو

جملگی همراه شاه آن دیار
راهی بزم و شکار و کوهسار  

چون بگفتند این خبر سودابه را
بر دلش بد آمدی زین ماجرا

 
می توانید بقیه داستان و تمامی این فایل را از اینجا دانلود کنید. 

بهروز مهمان

آگوست 2009


Share/Save/Bookmark

Recently by MehmanCommentsDate
ایران - عراق جام ملتهای آسیا 2011
32
Jan 09, 2011
آب جیز
23
Nov 17, 2010
باز هم باران
13
Nov 12, 2010
more from Mehman
 
Mehman

   Mamnoon Ebi jan,

by Mehman on

 

 Mamnoon Ebi jan, mamnoon agha.

ب. مهمان

ازدواج کیکاوس و سودابه

 

 


ebi amirhosseini

Behruz jaan

by ebi amirhosseini on

superb.

Dast marizaad.

sepaas

Ebi aka Haaji


Souri

You are indebted...

by Souri on

First to Mr Yassari and then to Manouchehr. I'm nothing here :)

Just an observer and an admirer of your works,

Bonne continuation mon ami !


Mehman

Souri!

by Mehman on

 Thank you dear Souri for your kind words! your encouraging words are great. I hope I can do better and finish this long poem.

I am always indebted to you and Mr. Yassari for that moshaereh blog.1

 

 ب. مهمان

ازدواج کیکاوس و سودابه

 

 


Souri

Nice story, amazing poem!

by Souri on

Mehman jan

Great story telling! I've read the full version of this poem (which is not finished yet, of course)

I can't believe how your poetry skill has improved in so short time.

You have a real talent dear.

I'm so glad you are working on both skills, because this is what you are  born for: Becoming a popular writer and poet.

Congratulation. !


Mehman

   Thank you Sinibaldi

by Mehman on

 

 Thank you Sinibaldi for the beautiful poem.

ممنون رد واین جان از لطفت.

 

ب. مهمان

 ازدواج کیکاوس و سودابه

 

 


Red Wine

...

by Red Wine on

شیرین و زیبا ... دستت درد نکند دوست عزیز .


Sinibaldi

The sound of a thought.

by Sinibaldi on

There's a place where a fine noise invents an emotion, preparing the flight of a luminous field, in the sound of a scandal, with  the end of a  beautiful thought.... Francesco Sinibaldi